عیسی کریمی کیسمی

عیسی کریمی کیسمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

تأثیر آموزش گروهی والدین بر سلامت روان والدین و کاهش مشکلات کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلالات طیف اوتیسم آموزش گروهی والدین مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۶۷۴
اهداف: مداخلات زودهنگام می تواند در تعدیل یا حذف بسیاری از نشانگان اصلی اختلالات طیف اوتیسم و افزایش مهارت های جدید نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته باشد. آموزش والدین برای انجام مداخلات، منجر به کاهش احساس افسردگی، استرس و افزایش احساس توانمندی در آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین و شیوه های مدیریت رفتار بر نشانگان اختلالات طیف اوتیسم کودکان آن ها و سلامت روان والدین، عملکرد خانواده و مکانیسم ها ی انطباقی والدین می پردازد. مواد و روش ها: یک گروه 30 نفری از والدین کودکان دچار اختلالات طیف اتیسم مراجعه کننده به درمانگاه دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. طول دوره مداخلات 10 جلسه 90دقیقه ای و منطبق با برنامه تانگ بود که به صورت هفتگی در انستیتو روان پزشکی تهران اجرا شد. به منظور بررسی والدین از سه پرسش نامه سنجش کارکرد خانواده (FAD)، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. به منظور بررسی کودکان از مقیاس درجه بندی اوتیسم کودکی استفاده شد. گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخلات مورد ارزیابی قرار گرفته و بعد از پایان جلسات مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه بعد مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند تا میزان تأثیر مداخلات تعیین شود. یافته ها: آنالیز داده ها با آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که آموزش روان شناختی در سه مراحل پس آزمون و پیگیری بر کاهش نشانگان بالینی و مؤلفه های آن، اثربخشی معنی داری داشته است و نتایج در مرحله پیگیری سه ماهه ثابت مانده است. با توجه به اینکه مقدار محاسبه شده F ه (859/4) معنادار است (0/023=P)، بنابراین می توان گفت که بین دو گروه آزمایش و کنترل در افزایش سلامت عمومی، بهبود عملکرد خانواده، بهبود رفتارهای کودک و ارتقای راهبردهای مقابله ای، تفاوت معنادار مشاهده می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر اهمیت آموزش گروهی والدین در زمینه اختلالات طیف اوتیسم و شیوه های مدیریت رفتار بر سلامت روان والدین را نشان می دهد.
۲.

پیشگیری از خشونت خانگی: اجرای برنامه آزمایشی جلب حمایت در یک منطقه شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: حمایت طلبی خشونت خانگی همسرآزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۵۱۴
اهداف این مطالعه با هدف اجرای آزمایشی برنامه حمایت طلبی توسعه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی در سازمان ها و نهادها و نیز جمعیت زیر پوشش مرکز بهداشت غرب تهران انجام شد. مواد و روش   ها پژوهش حاضر پروژه ای کاربردی و پایلوت، با روش مطالعه کمّی و کیفی بر اساس مداخله مبتنی بر جامعه و پژوهش خدمات بهداشتی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل نهادها و سازمان های ذی نفع و فعال در پیشگیری از خشونت خانگی در منطقه جنوب غرب شهر تهران بود. نمونه گیری به روش در دسترس از بین تمام جامعه آماری شامل مرکز بهداشت غرب تهران، مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، بخش فرهنگی اجتماعی منطقه 9 شهرداری تهران، کلانتری 119 مهرآباد (نیروی انتظامی)، انجمن دفاع از قربانیان خشونت و نیز 25 نفر از کارکنان انجام شد. ابزار مطالعه پرسش نامه پایش و ارزشیابی، مصاحبه، مشاهده، متون آموزشی، مستندات مکتوب، صورت جلسه ها و گزارش های کارکنان بود. یافته   ها یافته ها نشان داد به طور کلی بیشتر نهادها و سازمان های ذی نفع، به ویژه بخش سلامت و معاونت بهداشتی، در اجرا و حمایت طلبی از برنامه ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی همکاری داشتند. با این حال برخی مشکلات گزارش شده حاصل از یافته های کیفی شامل عدم رضایت کارکنان و عدم حمایت و پیشرفت فعالیت ها بوده است. در بسیاری از یافته های کیفی علاقه، انگیزه و نگرش مثبت به یاری رسانی در میان کارکنان و مدیران و متخصصان گزارش شد که در رفتار و وظایف سازمانی آن ها نیامده بود. یافته های کمّی و کیفی از کاستی در همکاری و حمایت درون بخشی و برون بخشی، همکاری کم مدیران و معتمدان محلی و ضعف در ثبت پرونده ها و داده ها حکایت می کردند. نتیجه   گیری برنامه جلب حمایت که در سند ملی ایمنی و پیشگیری از خشونت خانگی پیشنهاد شده است، برنامه ای اجرایی، مستند به شواهد و کاربردی است. در میان سازمان های مشارکت کننده در این پژوهش، بخش سلامت و معاونت بهداشتی بیش از دیگر سازمان ها مشارکت داشته است. با این حال برای اجرای مؤثرتر برنامه پیشگیری از خشونت خانگی به تصویب سطوح بالای مدیریت کشور و برنامه ریزی برای مشارکت بیشتر دیگر سازمان ها، تخصیص بودجه مناسب برای یاری رساندن به قربانیان و حمایت همه جانبه از قربانیان نیاز است.
۳.

خدمات بهداشت روان شهری: الگوی مراقبت های بهداشتی اولیه همراه با مشارکت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رابط بهداشتی الگوی مشارکت اجتماعی آموزش بهداشت روان مراقبت های بهداشتی اولیه داوطلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۱
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش بهداشت روان به داوطلبان بهداشتی و پزشکان متخصص غیرروانپزشک در جلب مشارکت مردمی و ارایه خدمات بهداشت روان در قالب یک الگوی مشارکتی شهری بود. روش : ساکنان سه محله 11، 16 و 18 منطقه شش شهر تهران به عنوان جمعیت زیرپوشش درنظر گرفته شدند. 20 داوطلب (به عنوان رابط بهداشت روان)، شش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی یا مشاوره، سه روانپزشک و 15 پزشک متخصص غیرروانپزشک (همگی ساکن منطقه شش شهرداری) آزمودنی های پژوهش حاضر بودند که داوطلبانه و به وسیله فراخوان عمومی در طرح شرکت کردند. داده ها به دو روش کمی (با کاربرد پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نظرسنجی پزشکان متخصص و نظرسنجی رابطان بهداشت روان) و کیفی (با ثبت تجربه ها و مشاهده ها) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک SPSS-15 و به روش آزمون آماری t وابسته انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد نمره های به دست آمده از دو پرسش نامه نظرسنجی رابطان بهداشت روان و پزشکان متخصص در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت دارد (002/0≥ p ). هم چنین رابطان بهداشت روان شهری پس از آموزش به شناسایی بیماران محله پرداخته، آنها را به مراکز مشاوره، پزشکان متخصص و بیمارستان محلی ارجاع دادند. نتیجه گیری : آموزش مفاهیم بهداشت روان و درگیری رابطان و پزشکان متخصص در یک الگوی مشارکتی در محله ها، می تواند روش مؤثری برای ارایه خدمات مراقبت های بهداشت روان اولیه در شهرهای بزرگ باشد.
۴.

ارزشیابی برنامه ادغام بهداشت روان در سامانه مراقبت های بهداشتی اولیه ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزشیابی ادغام بهداشت روان در سامانه مراقبت های بهداشتی اولیه ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۴۵۰
هدف : هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی برنامه ادغام بهداشت روان در سامانه مراقبت های بهداشتی اولیه ( PHC ) بود. روش : پژوهش توصیفی- مقطعی حاضر به دو روش کمی و کیفی انجام شد. 1209 نفر از جمعیت عمومی، 146 بهورز، 35 کاردان و 51 پزشک عمومی مراکز بهداشتی- درمانی مناطق زیر پوشش و غیرزیر پوشش بهداشت روان دانشگاه های علوم پزشکی گیلان، تهران، مشهد، ایران، کرمان و کرمانشاه، به صورت چندمرحله ای و به روش تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. شش پرسش نامه آگاهی و نگرش بهورزان در مورد بیماری های روانی؛ عملکرد بهورزان در مورد آموزش، بیماریابی، پی گیری و ارجاع بیماران مبتنی بر برنامه ادغام بهداشت روان؛ آگاهی و نگرش جمعیت عمومی نسبت به بیماری های روانی، صرع و عقب ماندگی ذهنی و علل بروز این بیماری ها و روش های درمانی آنها؛ آگاهی پزشکان عمومی نسبت به درمان، ارجاع و ادغام برنامه بهداشت روان در PHC ؛ عملکرد پزشکان عمومی مراکز بهداشتی درمانی و بررسی کیفی در گروه متمرکز برای گردآوری داده ها به کار رفتند. داده ها با روش های آمار توصیفی و آزمون t مستقل تحلیل شدند. یافته ها : تفاوت دو گروه بهورزان زیر پوشش و غیر زیر پوشش در آگاهی (01/0≥ p ) و نگرش (04/0≥ p )، نیز تفاوت دو گروه جمعیت عمومی زیر پوشش و غیر زیر پوشش در آگاهی (001/0≥ p ) و نگرش (001/0≥ p ) معنادار و میزان بیماریابی بهورزان در خانواده های زیر پوشش 25/8 در 1000 نفر جمعیت بود. درحالی که آگاهی بهداشت روان پزشکان عمومی در مناطق زیر پوشش بالا بود، آنان در 3/34 و 6/48 درصد موارد به ترتیب در تشخیص و درمان بیماران روان پریش مشکل داشتند. نتیجه گیری : ادغام برنامه بهداشت روان در PHC ، روشی مؤثر و به صرفه است، که با نظارت و ارزشیابی مستمر، می تواند به پیامدهای ارزشمندی بینجامد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان