فاطمه احمدیان

فاطمه احمدیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری بصیر بهزیستی روان شناختی استحکام ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۶
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.
۲.

criterion of truth in Epicureanism and Charvaka philosophy (a criticism on charvaka)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Charvaka Epicureans Valid Cognition materialism Sensory Perception

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۴۵۲
The main challenge of present paper is analytical comparing the “Criterion of Valid Cognition” from viewpoints of Epicureanism and Charvaka (Lokayata) philosophy, the largest exponent of Indian materialism,. The new findings of the research show that the whole construction of ontology, ethics, and infidelity of Charvaka is logically based on its epistemology. In this philosophy, any intangible existence is denied, and the only knowledgeable subject-matter is assumed to be the material world. So here firstly, the acquisition of the truth is possible solely by sensory instruments, and secondly, every ‘should’ and ‘should not’ that it is in contrary to the principle of material pleasure is negated. It can be said that the Charvaka’s philosophers consider Cognition as the ‘true and perceptible belief, but not reasonable one’, and they intensely questioned the validity of Inference, Testimony and Analogy. In contrast, the Epicurean philosophers seem to agree with the definition of Cognition as the ‘true and justifiable conviction’. In spite of believing in the originality of matter and regarding the ‘clarity of sensory perception’ as the criterion of truth, Epicureans consider also Inference, General Concepts and Emotions as the resources of cognition. Epicureanism’s epistemology is entirely rational, but that of Charvaka is irrational, empirical, contradictory, sense-based and contrary to Reality.
۳.

هستی شناسی ماتریالیستی: مقایسه فلسفه چارواکه و فلسفه اپیکوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چارواکه اپیکوری هستی شناسی ماتریالیسم واقعیت ماده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۴۶۸
در تاریخ اندیشه هند، فلسفه چارواکه (لوکایاتا) تنها مکتبی است که با مبانی نظریِ ماتریالیستی، از رهگذرِ نفی ساحتِ ماوراء حسّ، یگانه واقعیت را ماده و تنها ادراک معتبر را ادراک حسّی می داند. فلسفه اپیکوری، به ویژه به دلیلِ بیان جهان شناسی اتمیستی، ظاهراً شبیه ترین مکتب فکری به چارواکه است. پژوهش پیش رو به روش مقایسه ای-تحلیلی و به منظورِ نشان دادن فراگیری اندیشه های ماتریالیستی انجام گرفته است و یافته های آن نشان می دهند که در نگرش های هستی شناختی مکتب اپیکوری و فلسفه چارواکه هم وجوه اشتراک و هم نقاط افتراق وجود دارند. در این دو مکتب، صرفاً ماده واقعیّت دارد، علل فاعلی و غایی جهان نفی می شوند، وجود انسان تنها برمبنای بُعد مادی اش تبیین شده و نیز هر گونه جوهر و هستی پس از مرگ یا آگاهیِ مجزا از بدن، انکار می گردد. لکن در حالی که وجود عناصر اولیه مادی و نشأتِ کثرات از آنها در چارواکه تبیینی حسی دارد، در مکتب اپیکوری از وجهی کاملاً عقلی برخوردار است. این دو فلسفه، درباره شمار عناصر مادی تشکیل دهنده عالم هستی، چیستی و انواع آنها، همچنین درباره مشهود یا نامشهود بودن آنها تفاسیر متفاوتی را ارائه می کنند. برخلاف چارواکه که به نفی خدایان و ارواح می پردازد، اپیکوریسم خدایان و ارواح را ثمره ترکیب اتم های ویژه ای می داند.
۴.

بررسی مقایسه ای اصل لذّت در فلسفه چارواکه و فلسفه اپیکوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماتریالیسم غایت زندگی چارواکه اپیکوری اصل لذت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی رواقیان و اپیکوریان (قرن 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق حکمت و فلسفه شرق
تعداد بازدید : ۲۰۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۸۸
لذّت گرایی به عنوان یک اندیشه، نظریه ای است که بنا بر آن شادی، خیر نهایی است و ناخشنودی شر غایی. مکاتب فکری ماده گرا، که عموماً به اصالت لذّت قائل اند، در فرهنگ های مختلف انسانی نمودهای متنوعی داشته اند. فرهنگ هندویی نیز از این قاعده مستثنا نبوده است، زیرا در این فرهنگ، مکتب متمایزی به نام چارواکه وجود دارد که با برخورداری از مشرب فکری ماتریالیستی، لذّت را تنها معنا و غایت حیات می داند. فلسفهٔ اپیکوری در یونان شبیه ترین مکتب فکری به چارواکه است. این فلسفه ها، هر دو مکاتبی را با ماهیت لذّت گرایی به وجود آوردند که به رغم معاندان و مخالفت های فراوان توانستند طی قرن ها طرفدارانی را جلب کنند. با مقایسهٔ اصل لذّت از منظر این دو فلسفه بر اساس منابع کتاب خانه ای موجود، روشن می شود که آنها هر دو، ظاهراً چون فقط قائل به اعتبار و وجود دنیای مادی هستند و هستی انسان را فقط بر مبنای بُعد مادی او تبیین کرده اند و نیز هر گونه هستی پس از مرگ را انکار می کنند، بنابراین نتیجه می گیرند که، پس باید شاد بود و از لذات زندگی بهرهٔ کامل برد. با وجود این، بین آنها اختلاف نظرهایی نیز وجود دارد: اپیکوریان مخصوصاً با دستهٔ خاصّی از چارواکه ای ها در معنا و انواع لذّت اختلاف تامّ دارند؛ همچنین اپیکوری ها برخلاف پیروان چارواکه که لذات جسمانی را معتبر می دانند، شادی و لذّت برتر را بیشتر به معنای فقدان الم در نظر می گیرند؛ در حالی که، هدف چارواکه ای ها، تعمیق و گسترش دامنهٔ لذّت است، هدف اپیکوری ها، تقلیل حدالامکان درد است.
۵.

مؤلفه های مشترک صلح در نظریه سازه انگاری و ایده گفتگوی تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتگوی تمدن ها سازه انگاری صلح عدالت بین المللی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۲
برقراری و حفظ صلح همواره یکی از دغدغه های مهم بشر بوده است. تجربیات تلخ و خونین بشر در طول تاریخ، به ویژه وقوع دو جنگ جهانی روابط بین الملل را هر چه بیشتر در مسیر جلوگیری از ایجاد شرایط تنش زا و تقویت زمینه های حفظ صلح قرار داد. گفتگوی تمدن ها به عنوان یکی از رویکردهای مروج صلح و مخالف سرسخت خشونت موارد قابل توجهی از مؤلفه هایی را شامل می شود که به استقرار و استمرار صلح در سطح جهانی کمک می کند. سازه انگاری، نظریه ای که اخیراً در حوزه روابط بین الملل رواج یافته و مشی میانه آن سبب شده به عنوان خاتمه دهنده مناظره چهارم در روابط بین الملل شناخته شود، نیز دربرگیرنده اصولی است که مطالعه و کاربرد آن ها در موفقیت و کارآمدی مطالعات صلح نقش انکارناپذیری خواهد داشت. بر این اساس، مقاله حاضر با اتخاذ روش توصیفی تبیینی درصدد است از طریق تطبیق مؤلفه های صلح در این دو رویکرد، ضمن آشکار ساختن میزان هماهنگی میان سازه انگاری و گفتگوی تمدن ها در حوزه صلح، به هر چه کاربردی تر نمودن مطالعات صلح در عرصه بین المللی یاری رسانده و در راه استقرار صلحی پایدار و جهانی قدم بردارد. یافته های مقاله حاکی از آن است که هر دو رویکرد مجموعه ای از مؤلفه ها را ایجادکننده صلح و تقویت کننده آن می دانند که تعبیر وضع موجود بین المللی به عنوان وضعی تاریخی و قابل تغییر، نفی دولت محوری در روابط بین الملل، باور به تاثیر متقابل ساختار و کنش گر در تحولات بین المللی، اعتقاد به تاثیرگذاری توامان عوامل مادی و غیرمادی در تحولات بین المللی، توجه به کثرت گرایی معرفت شناختی و لزوم برقراری عدالت بین المللی و حذف نابرابری های جهانی، را می توان از مهم ترین آن ها برشمرد.  
۶.

بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روانی خود کارآمدی شیوه های فرزند پروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱۴
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان