مهین پناهی

مهین پناهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

بازتاب نماد آینه در عرفان و اسطوره با تکیه بر بندهشن و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان نماد آینه مرصادالعباد بندهشن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 596
ساطیر، میراث به جامانده از باورهای انسان نخستینند که در طول زمان ادامه یافته و در ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر به یاد آورده می شوند. آنها در خود، نمادهایی را جای داده اند که در دوره های مختلف به اشکال گوناگون در آثار ادبی و هنری انعکاس یافته اند. استفاده از این نمادها برای ترسیم جهان انتزاعی بزر گ تر، اساطیر را که اغلب در مورد حوادث ماورایی خلقت سخن می گویند با عرفان که عرصة نادیده ها را به تصویر می کشد، پیوند می دهد. \آینه\ نیز یکی از این نمادها است که به شیوه های مختلف در متون اسطوره ای و عرفانی جلوه گر شده است. این مقاله در نظر دارد با روشی توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که: نماد آینه در بندهشن و مرصادالعباد، به عنوان نمونه هایی از متون اساطیری و عرفانی، چگونه بازتاب یافته است ؟ در بندهشن که از مهم ترین متون دینی زرتشتیان و تفاسیر پهلوی اوستاست؛ از آینه به عنوان یکی از اجزای پنجگانة بدن آدمی نام برده شده است. آینه، بخشی از وجود انسان است که بعد از مرگ به خورشید بازمی گردد و در رستاخیز، خورشید آنها را دوباره به آدمیان می دهد تا یکدیگر را باز شناسند. در مرصاد نیز که از امّهات آثار منثور فارسی و از تفاسیر عرفان اسلامی است؛ آینه کاربردی شاعرانه یافته و تا حدودی به مفهوم \انسان کامل\ نزدیک شده است. درون آدمیان، آینه کاری دست توانای پروردگار است. این آینه ها سرانجام بعد از مرگ در کنار هم قرار می گیرند تا آینه تمام قدّی را بسازند که تجلّی گر جلوة خداوند است.
۲.

اندیشه فلسفی در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه پروین اعتصامی جهان شناسی انسان شناسی قضا و قدر نقش اراده و اختیار آدمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 486 تعداد دانلود : 198
هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا در دیوان اشعار پروین اعتصامی تفکری فلسفی وجود دارد یا خیر و در صورت وجود، رگه های پررنگ آن کجا است. پروین یک فیلسوف نیست و دیوان او نیز یک کتاب فلسفه نیست، اما وجود عناصری مانند جهان شناسی، انسان شناسی، مباث قضا و قدر، و نقش اراده و اختیار آدمی، تفکرات فلسفی این شاعر را نشان می دهد و آشنایی او را با مباحث فلسفی تایید می کند. جهان شناسی پروین، مانند سایر هنرمندان مسلمان، نگرش آیه و تسبیحی به کائنات است و او نیز همه هستی را مظهر و مظهر خداوند می بیند. انسان شناسی پروین همان انسان شناسی حکمت اسلامی است و از نظر او انسان دو یا چندبعدی است. او دارای جسم و روح است و عقل و علم، تقویت کننده روح، و نفس و شیطان رهزنان درونی وی اند. پروین در بحث قضا و قدر، بعضی امور را خارج از توان آدمی دانسته، تسلیم شده است، اما بعضی امور را با قضای الهی به دست انسان سپرده، او را مختار می داند. اراده ی انسان در این بخش آزاد است و سرنوشت انسان و اجتماع با کار و تلاش آدمی تغییر می کند. حاصل سخن آن که وجود این گونه مباحث در دیوان این بانوی متفکر، نشان دهنده تفکر فلسفی و سامان یافته ذهن شاعر است، در سراسر دیوان او متجلی است.
۳.

روانشناسی رنگ در مجموعه اشعار نیما (بر اساس روانشناسی رنگ ماکس لوشر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر معاصر روانشناسی رنگ ها نقد روانشناختی شعر نیما یوشیج نیما و روانشناسی لوشر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 828
در «روانشناسی کارکردی» انتخاب رنگ با روانشناسی شخصیت مرتبط است. تمایلی ذهنی نسبت به رنگ در مورد اشخاص مختلف متفاوت است. در این روانشناسی معنای واقعی رنگ تعریف شده و برای همه کس یکسان است. تحلیل کاربرد رنگ ها در آثار شاعران و نویسندگان به روشن شدن وضعیت روانی صاحب اثر کمک می کند. در این پژوهش سعی شده با آمار بسامدی هشت رنگ کارکردی ماکس لوشر در مجموعه اشعار نیما و مرتب کردن آنها به ترتیب فراوانی آنها با تحلیل روانشناسی رنگ ها و طبقه بندی زوجی در آنها به وضعیت روانی نیما نزدیک شویم. سیاه پربسامدترین رنگ در مجموعه اشعار نیماست، اما این رنگ، رنگ روح شاعر نیست؛ زیرا آبی بعد از آن، تمایل شاعر را برای کسب آرامش نشان می دهد. سیاه در شعر نیما همدردی با فقرا و فریاد روزگار خفقان است. رنگ سوم زرد است و معنای آن راهی برای بیرون آمدن از دشواری هاست نشان دهنده روحیه تلاش برای ایجاد برادری جهانی است. چهارمین انتخاب نیما سبز است (اگر رنگ سفید– که جز هشت رنگ نیست– محاسبه شود پنجمین است) که در وضعیت طرد شده، قرار دارد و بعد از زرد به معنای فرار به سوی آزادی است. آخرین رنگ اصلی نیما سرخ است. قرار گرفتن این رنگ در این مرتبه به معنی طرد آن است و معنای آن نبود شور زندگی و رنج بردن از آن است. رنگ های فرعی خاکستری و بنفش آخرین انتخاب های نیماست و مجاورت خاکستری و بنفش از روحیه هنرمندانه نیما حکایت می کند.
۴.

همت، براق هفت وادی سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: همت عارفان یلند نظری ترک دنیا و آخرت سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 469 تعداد دانلود : 328
در زبان فارسی همت به معنای قصد، اراده، کوشش و بلند نظری است، اما از نظر عارفان یکی از مقامات سیر و سلوک است؛ به عبارت دیگر بال پرواز سالک برای رسیدن به دولت عالی است. همت، عامل حرکت و کار و دستیابی به نعمتهاست و موجب تقویت اراده و قدرت صبر و تحمل مصائب می شود. مصادیق بلند همتی عارفان تنها ترک دنیا و آخرت نیست بلکه سر منزل همت عارفان خداوند متعال است. گر چه ممکن است بعضی از رهروان، بی مجاهده و بدون طی مراحل دشوار سیر و سلوک با عنایت خداوندی به مقصود برسند، داشتن همت این امر، برای این دسته نیز الزامی است زیرا همت افراد جهت حرکت را معین می کند و توفیقات و تأییدات از جانب حق موانع و عوایق را رفع می کند و رسیدن را شتاب می دهد. همت بلند تنها به اموری که در توان است متوجه نمی شود بلکه به اموری فراتر از توان نیز مصروف می گردد. عارفان صاحب همت را بالاتر از صاحب اراده و مجاهده دانسته و گفته اند صاحب همت را سکونی نیست و ارزش هر کس به قدر همت اوست.
۵.

جوانمردی، مترادف ها و مؤلفه های آن در متون عرفانی

نویسنده:

کلید واژه ها: صوفی وفای به عهد فتوت اخلاق عارفان جوانمردی عارفان سخاوت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : 121 تعداد دانلود : 977
در متون عرفانی، جوانمردی و فتوت مترادف با عارف و صوفی به کار رفته است و جوانمردی را ویژگی انسان عارف وانسان آینه گون دانسته اند که اسما و صفات الهی را نشان می دهد. این پژوهش درصدد یافتن سابقه این تفکر و برداشت و نیز یافتن معانی مؤلفه های جوانمردی در متون عرفانی است. از بررسی متون عرفانی به شیوه کتابخانه ای این نتیجه به دست آمد چنانکه اصول اعتقادی و بیشتر فروع رفتاری صوفیه، برگرفته از تعلیمات دین مبین اسلام است، این سجیه اخلاقی نیز از آموزه های قرآن مجید، احادیث نبوی و ائمه گرفته شده است و مهمترین مؤلفه های آن ندیدن خود، انصاف دادن و انصاف نخواستن، بخشش و بخشندگی، امانتداری، پاکدامنی و وفای به عهد، عیب پوشی و نگهداشت حرمت سالمندان و اکرام مهمان است.
۶.

ماخذ اندیشه های صوفیانه غزالی در کیمیای سعادت (رکن عبادات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عرفانی کیمیای سعادت امام محمد غزالی اندیشه های صوفیانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 716
بررسی سرچشمه افکار و و اندیشه های متفکران بزرگ و تعیین میزان و چگونگی اقتباس ایشان از نوشته های پیشینیان، ما را در شناخت هر چه بیشتر بنمایه های فکری آنان کمک می کند. مسلم است که جستجوی تمامی مآخذ و آبشخورهای فکری نویسنده ممکن نیست اما جستجو در این باره تا حد امکان می تواند زیربنای تفکرات او را آشکار می کند.حوزه این پژوهش، میزان و چگونگی تاثیرپذیری غزالی در رکن عبادات از آثارپیشینیان از جمله اللمع فی التصوف، قوت القلوب، حقایق التفسیر، شرح تعرف، رساله قشیریه، کشف المحجوب است.
۷.

نمونه هایی از لطیفه های نبوی در متون ادبی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 659
"این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که پیامبر اکرم (ص) با وجود «ما خطب به» بودن قرآن مجید و با وصف «ما ینطق عن الهوی» و «انک لعلی خلق عظیم» آیا سخنان لطیفه آمیز می گفتند؟ اگر این گونه است، لطیفه های آن حضرت شامل چه نوع لطیفه هایی است؟ بیشتر کدام عناصر را به کار برده اند؟ آیا برای لطیفه محدودیت هایی هم قایل بوده اند؟ این پژوهش نشان می دهد پیامبر اکرم (ص) گهگاه مزاح می کردند و لطیفه می گفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نمی شدند. سخنان لطیفه آمیز آن حضرت دو دسته اند: دسته اول لطیفه های حکیمانه است؛ دسته دوم لطیفه های عام که پیچیدگی کمتری دارد. لطیفه های عام، به دو نوع موقعیتی و عبارتی تقسیم می شوند. لطیفه های عبارتی شامل بلاغت های زبانی مانند ایهام، ایجاز، ایجاد شگفتی زبانی و رفتاری، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبی) است. همچنین بخشی از لطیفه ها، لطیفه های تعلیمی است. لطیفه های نبوی بیشتر از نوع زبانی و عبارتی است و نشانه ها و نمادهای طنز که در آنها تحقیر و توهین به دیگران باشد، در آنها دیده نمی شود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزه های تحقیر و توهین افراد یا مسایل اجتماعی جولان می دهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاکنون کسی در نام گذاری اینگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحت های زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نام گذاری کرده است. "
۸.

پژوهشی دربارة روابط با حیوانات در عرفان عملی عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 997 تعداد دانلود : 149
حیوانات ،علاوه برمتون صوفیانه، در داستانهای رمزی و تمثیلی و بطور کُلّی دربیان عرفان نظری و عرفان عملی این قوم نیز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهای بادیه، با حیوانات مأنوس شده‌اند. آنان با نگاهی لطف‌آمیز، خود را برتر از حیوانات ندانسته‌اند؛ بلکه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتری انسان بر حیوانات می‌تواند باشد؛ ترک عصیان است. رفتار عارفان با حیوانات ،شفقت‌آمیز است. سخنگویی، تفاهم و ارتباطهای شگفت‌انگیز با حیوانات در متون صوفیانه، نوعی ارتباط غیر متعارف را نشان می‌دهد. از آنجا که هر کس خدا را خدمت کند و فرمان برد؛دنیا هم به او خدمت می‌کند؛حیوانات هم به بندگان مخلص و به کسانی که حقِّ توکل را گزارده‌اند؛ خدمت کرده‌اند. شایان ذکر است که محدودة این تحقیق، متون صوفیانة فارسی، از ابتدا تا قرن هشتم است که سعی شده مطالب با رعایت سیر تاریخی ارائه شود.
۹.

اخلاق در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی

نویسنده:

کلید واژه ها: امیرخسرو دهلوی مطلع الانوار اخلاق عرفانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : 645 تعداد دانلود : 252
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد. از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است. وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است. در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
۱۰.

روابط سنایی با شاهان (از حدیقه و دیوان اشعار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکیم سنایی سیاست صوفیه رابطه سنایی و شاهان حدیقه و دیوان سنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : 811 تعداد دانلود : 986
به دلیل آمیخته شدن مشاغل و کارهای اجتماعی سیاسی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به حرام و شبهه، صوفیه از مشارکتهای سیاسی اجتماعی، دوری نموده و ارتباط با پادشاهان را نکوهش کرده اند. سوال این پژوهش این است که با وجود نکوهش ارتباط با پادشاهان، رابطه سنایی با این قشر چگونه بوده است. با توجه به اهدای «حدیقه الحقیقه» به بهرامشاه و مدح او و اعوان و انصارش روشن است که سنایی با پادشاهان غزنوی معاصر خود، ارتباط خوبی داشته است. این امر پرسش دیگری را پیش می آورد: حکیمی که دنیاگریزی و اخلاص را آموزش می دهد و الگوی بسیاری از عارفان پس از خود بوده و همواره مردم را به توکل به خداوند متعال توصیه کردن، چگونه شاهان را مدح گفته است؟ پاسخ ساده برخی این است که این نوع شعرها به دوره جوانی سنایی مربوط است؛ اما با تامل در این بخش از شعرهای حکیم، در می یابیم که وی با نزدیک شدن به بهرامشاه و فرزندش مسعود، سیاست اصلاح و تربیت آنان را در پیش گرفته است. وی با نصحیتهای مستقیم و با تمثیلهای آموزنده، ظلم و بیداد را نکوهیده، و شاه را به عدل و عفو و احسان و بردباری در برابر رعیت، تواضع، دوراندیشی و رای خردمندانه و شجاعت و سلحشوری در حفظ دین و مملکت و به طور کلی مکارم اخلاق تشویق کرده است؛ یعنی از موقعیت خود برای اصلاح مملکت بهره برده است؛ گرچه فقر مالی و اوضاع نابسامان سیاسی و اتهاماتی به وی در درخواستها و مدحهای وی بی تاثیر نبوده است.
۱۱.

آیرونی در شطحیات بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 491 تعداد دانلود : 63
آیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا می کند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام می شود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گستره بلاغت سخن گام برمی دارد. این پژوهش درصدد است با روشی تحلیلی-توصیفی، جایگاه آیرونی را در شطحیات بجامانده از بایزید بسطامی تبیین کند. بایزید بسطامی، شطحیات بحث برانگیزی بنا بر عرفان و زهد آمیخته به عشق بیان کرده است. در این مقاله ابتدا مفهوم آیرونی، طنز و وجوه سوررئالیستی آن، مشخص شده، پس از آن شطحیات بنا بر چارچوب ساختاری خود بازنموده می شود. با تأمل در زبان شطحیات و قرینه های آن می توان دریافت که مقام معرفت با سوررئالیسم نیز در پیوند است. در پایان این جُستار، شطحیات متناقض نما و فراواقع، بر اساس صنعت آیرونی و در چارچوب مبانی تصوف و مقامات عرفانی مشخص و تبیین می شود.
۱۳.

مضامین قلندرانه در غزلیات عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 544 تعداد دانلود : 767
گاهی در متون عرفانی تضادهایی مشاهده می شود. به این معنا که این متون از سویی تجربه ها و پیام های اخلاقی دارند و از سوی دیگر به تظاهر به آن ها طعنه می زنند. منشأ این پارادوکس را باید در کاربرد مضامین قلندرانه جستجو کرد نه نفی دین و اخلاق و مانند آن ها. این پژوهش در صدد یافتن مضامین قلندرانه در غزلیات فریدالدین عطار نیشابوری از عارفان قرن هفتم است. پژوهش حاضر به دسته بندی غزلیات عطار بر اساس کاربرد مضامین و اندیشه های قلندرانه در آن ها، بررسی مضامین قلندرانه، هیأت ظاهر و آداب و رسوم قلندران در غزل عطار می پردازد. مضامین قلندرانه در غزلیات عطار عبارتند از: تظاهر به فسق و فساد، حضور دراماکن بدنام، باده نوشی، بی اعتنایی به نام و ننگ، تظاهر به آیین های غیر اسلامی، تعریض به زاهدان و صوفیان، بی اعتنایی به دین، رد مظاهر شریعت و تصوف و فراتر از کفر و ایمان بودن.عطار در غزل خود به آداب و آیین های ظاهری قلندران کمتر اشاره می کند و بیشتر، زیربنای فکری قلندران مانند ترک شریعت مبتنی بر عادت را مطرح می سازد. قلندر در غزل عطار، شخصیتی آرمانی است که بالاترین مراحل سلوک را طی کرده است.
۱۴.

بررسی دایره های تعالی در گلشن راز و مفاتیح الاعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرکز گلشن راز ماندالا فرآیند فردیت مفاتیح الاعجاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 801 تعداد دانلود : 964
گلشن راز و شرح آن، مفاتیح الاعجاز، شرح تعالی و سلوک انسان و جهان هستی در حرکتی دوار و مستمر است. دایره های متعدد، نظام هستی را به معبدی مقدس که محل تجلی امر مینوی است، تبدیل می کنند. از حرکت های تودرتوی نظام هستی، تصویری ماندالایی شکل می گیرد. هر حرکت با تکرار چرخش پرگار، از نقطه ای مرکزی و ثابت برخوردار است. مرکز تمام دوایر تودرتو انسان کامل است؛ جایی که مرکز هستی، انسان، فراتاریخ، روان بشری، دایره ولایت و... بر هم منطبق می شود. انسان کامل در دو شکل هندسی دایره و مربع، ماندالا و تربیع، هر دو ظرفی هرمسی برای استحاله معنوی اند و هر دو فانی را به ابدیت می رسانند. نگرش یونگی به نظام این دایره ها، منجر به کشف ساحت روان شناختی آن ها می شود. فرآیند فردیت بر سیر مکاشفه انسان منطبق می شود و انسان روان شناخته ای که به مرکز درون رسیده است، سیر خود را بر نظام هستی فرافکنی می کند؛ لذا هستی نیز باید از تعین به سوی وجود که مرکز است، حرکت کند و با تجلی های جلالی و جمالی حق، لطف و قهر الهی را تجربه کند.
۱۵.

تحلیل زیبانگــری بیدل دهلوی (با رویکرد روانشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیبانگری بیدل دهلوی صلح کل عشق تجربة فردی نسبیت درک زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 88 تعداد دانلود : 790
عارفان از تجربه های روحی ای سخن گفته اند که موجب تغییر نگرش آنها شده است. سؤال بنیادین این پژوهش این است که تجربه روحی عشق در غزلیات عرفانی ""بیدل دهلوی"" چه جایگاهی دارد؟ و از تحلیل روانشناختی آن، چه نتیجه ای به دست می آید؟ از بررسی غزلیات ""بیدل"" نفوذ عشق به منزله پیام شعری او رخ می نماید. این نفوذ در حد یک تعریف از عشق نیست، بلکه تجربه روحی شخصی، با پیامدهای مبارک است. شیوه کنش روانی عشق موجب دیدن زیبایی های معشوق می شود (نه حسن او موجب صید عشق). حضور عشق و معشوق در دل و آمیختن آنها در ظرف روان و دل عارف، روح او را زیبا می کند، آینه ای که زیبایی ها در آن منعکس شده یعنی به درک مراتبی از زیبایی های خداوند نایل شده، زیبایی را به بیرون دل منعکس می کند. بنابراین، عالم بیرون در چشم و دل عارف زیبانما می شود و زیبایی درون او را نشان می دهد. این بار زیبایی بیرونی در چشم و دل عارف رخ می نماید که همان زیبایی معشوق اعلی است. بنابراین، انعکاس مکرر یک زیبایی در چند آینه و در آینه دل یا روح و روان عارف، او را به اتحاد با معشوق و هر آنچه با او نسبتی دارد نایل می کند، نتیجه این اتحاد با عشق و آثار معشوق، زیبانگری است. چنانکه عارف؛ انسان، مرگ و سایر پدیده ها را زیبا می بیند. نتیجه زیبانگری رسیدن به صلح کل و دوست داشتن همه چیز و همه کس است. حتی شرور در نگاه او حسن های با نقاب هستند. رنگهایی که نقاش ازل بر هستی می بخشد همه زیبا است. زیبانگری و صلح کل، عارف را به اعتقاد به نظام احسن سوق می دهد. راز زیبانگری بیدل در طرز نگاه عاشقانه او به کل هستی و نظام احسن آن است که هر چیزی در جای خویش نیکوست و این یک تجربه فردی است.
۱۶.

خطبه قدس (عرفان امیر خسرو دهلوی در مطلع الانوار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان امیر خسرو دهلوی اصطلاحات عرفانی مطلع الانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 889 تعداد دانلود : 326
در این پژوهش چگونگی «عرفان در مطلع الانوار امیر خسرو دهلوی» بررسی شد و به این سؤالات پاسخ داده شد: حضور الفاظ و اصطلاحات صوفیانه در مطلع الانوار چگونه است؟ مقامات و احوال در آن چگونه مطرح شده و به چه معنی به کار رفته است؟ در این پژوهش ابتدا عناصر عرفانی مطلع الانوار جستجو وپس از طبقه بندی آن ها به مقامات و احوال و تفکیک کاربرد حقیقی و مجازی آن ها؛ با سایر اصطلاحات کتاب های عرفانی، مقایسه ی اجمالی انجام شد. پس از انجام پژوهش این نتیجه به دست آمد که مطلع الانوار یک کتاب اخلاق عرفانی است و اصطلاحات عرفانی فراوانی در آن، به شکل حقیقی و مجازی به کار رفته است. اصطلاحات عرفانی که در معنی اصطلاحی خود به کار رفته است، عبارت است از: دسته ی اول: مقامات طلب، فقر، توکل و رضا، و احوالی مانند عشق، شوق و فنا. دسته ی دوم: اصطلاحات عرفانی که در معنی مجازی به کار رفته است. گذشته از این ها امیر خسرو به عناصر تربیتی صوفیه هم اشاره کرده است مانند اخلاص، همت، قناعت، پیروی از پیر و آدابی مانند خلوت. همچنین در این کتاب از معرفت خداوند و آموزه های اخلاقی- عارفانه ی فردی و اجتماعی نیز سخن رفته است و در این پژوهش به اشاره و ارائه ی مآخذ آن ها اکتفا می شود. لازم به ذکر است این پژوهش با حمایت معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا صورت گرفته است و بدین وسیله از آن حوزه محترم سپاسگزاری می شود.
۱۸.

بررسی و مقایسة شیوة آموزش تفکر نزد فرید الدین عطار و متیو لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: متیو لیپمن آموزش تفکر فریدالدین عطار شیوه آموزش دوسویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 654 تعداد دانلود : 889
این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که، «آموزش تفکر» و شیوة آموزش دوسویه در میان بزرگان فرهنگ ساز ایرانی مغفول بوده است یا نظایری دارد؟ با بررسی شیوة گفت و گوی دوسویة فریدالدین عطار در منطق الطیر و مقایسة آن با مؤلفه های «آموزش تفکر» متیو لیپمن، مشاهده شد که شیوة آموزشی عطار در قرن هفتم به شیوة آموزشی متیو لیپمن در قرن حاضر بسیار نزدیک است. این مقایسه با تسامح از تعریف کودک در دیدگاه روان شناسان، که غالباً بین یک تا دوازده سال است، انجام شده است. کودک از دیدگاه عارفان انسانی خام و مبتدی است و این تعریف، نزدیک به تعریف «کودک، کودک است» در P4C است. همان طور که دیدگاه عطار و لیپمن در موضوع آموزش (فلسفه) و هدف آموزش (ارتقای تفکر و اتخاذ تصمیم آزادانه برای خود) شبیه به هم است در شیوة آموزش آن ها نیز شباهت زیادی دیده می شود. هر دو از قصه و گفت و گو در شیوة آموزش خود بهره برده اند و در روش هر دو، تعلیم تفکر و فلسفه موجب تغییر رفتار می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان