محمد توحیدفام

محمد توحیدفام

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۶ مورد.
۱.

تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار کنش بازتابندگی تلفیق رابطه دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶۸
تلفیق گرایی سومین رویکرد از نظریه پردازی اجتماعی در سه دهه آخر از قرن بیستم است که متأثر از دو رویکرد اثبات گرا و تفسیرگرا و به عبارتی کنشگرایان و اختیارگرایان افراطی و قائلین به آزادی بی حد و حصر برای کنشگر از یک سو، و ساختارباوران و جبرگرایان در مقیدکنندگی ساختار، جامعه و نظام بر کنشگر (انفعال کنشگر) از سوی دیگر، به طور همزمان می باشد. تلفیق گرایان پیروان هر رویکرد را به تنهایی دارای کاستی هایی در روش و تقلیل گرا محسوب می کنند و خود به تبیین نظریه ای تلفیقی با رابطه ای دیالکتیکی و بازتابنده در چهارچوبی تاریخی و پویا (جهان مدرن) و مبتنی بر فرهنگ، ارتباطات و زبان می پردازند.آنتونی گیدنز با طرح «نظریه ساختارمندی» خود مدلی پویا از رابطه کارگزار ـ سیستم ارایه می دهد: استقلال و محرکی انسان از یک سو و ساماندهی نهادها در تعامل اجتماعی از سوی دیگر (دوسویگی ساخت). پیـر بوردیو نیز با ترکیب نظریه عادت واره و حوزه در «ساختارگرایی تکوینی»اش خواهان رفع تناقض میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی است. یورگن هابرماس با ایراد نظریه «کنش ارتباطی» به ترکیب نظام دانش و معرفت (عوامل عینی) و منافع انسانی (پدیده های ذهنی) می پردازد (عقلانیت ارتباطی). هر سه اندیشمند به اعاده حیثیت انسانی از یک سو و پویایی جامعه از سوی دیگر مدد می رسانند.
۲.

نقش و تاثیر پارادایم های روش شناسانه و معرفت شناسانه بر نظریه های جدید جامعه شناسی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش شناسی معرفت شناسی جامعه شناسی هستی شناسی شناخت شناسی جامعه شناسی سیاسی نظریه های علت کاو نظریه های معناکاو نظریه های تعامل گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۹۱
تفکر اساس همه تمدن هاست و اساس تمدن جدید معرفت شناسی و روش شناسی است که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم جدید تبدیل شده است. بر این اساس، برای درک تحولات جامعه شناسی جدید، به ویژه جامعه شناسی سیاسی معاصر نیازمند نگاهی معرفت شناسانه مبتنی بر روش شناسی های جدید هستیم. فرض اساسی مقاله حاضر بر این اصل استوار است که تحولات علوم بشری در ارتباط کامل با تحولات پارادایمیک معرفت شناسانه و روش شناسانه است؛ لذا می توان ارتباط منطقی ای بین گذر از سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسیِ سیاسی فردی، گروهی و ساختاری به سطح تحلیل جهانی و سطوح مختلف تحلیل جامعه شناسی از نظریه های علت کاو و معناکاو به نظریه های تعامل گرا و سطوح مختلف معرفت شناسی پیشامدرن، مدرن، پسامدرن و فراپسامدرن برقرار کرد. بی شک امروزه نمی توان بدون نگاه معرفت شناسانه، به درک صحیحی از حوزه های علمی به ویژه جامعه شناسی سیاسی دست یافت و بدون تردید بهبود در وضعیت آموزش و پژوهش سیاسی در گرو دستیابی به چنین فهمی است.
۴.

غریزه قدرت و رهایش بزرگ در اندیشه نیچه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ابرانسان غریزه قدرت شور فاصله جنبش های دموکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۲۱
نیچه، غریزه را تنها انگیختار حقیقی انسان بر می شمارد. در باور او شور فاصله، به خواست قدرت می انجامد. وجود سلسله مراتب، شوری می انگیزد برای فاصله گرفتن از برابری و همسطح گرایی. انسان با فریب زبان، در هر کرده ای کننده ای می بیند و می انگارد که اراده ای در کار است. حال آنکه جهان، روندی دگرگونی پذیر دارد و با نفی اراده آزاد باید بی گناهی را به جهان شوند بازگرداند تا انسان، کودک شود و از نو بیافریند. اساس جامعه باید چون داربستی باشد که ابرانسان را از آن، بالا بکشد.این فلسفه که دورنمای کلان زندگی بشر را ترسیم می کند و پیش درآمد آینده است، نمی تواند در قالب یک سیستم بگنجد. در نوشتار حاضر و در پاسخ به این سوال که خاستگاه سلسله مراتب انسانی و رده بندی ارزشی در اندیشه فریدریش ویلهلم نیچه برخاسته از چیست؟ تلاش شده در قالب پنج گفتار این فرضیه که خاستگاه سلسله مراتب انسانی و رده بندی ارزشی در نزد نیچه تحت تاثیر اندیشه خواست قدرت و شور فاصله می باشد به آزمون گذاشته شود.
۵.

نیروهای اجتماعی شبکه ای: مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت امر سیاسی نیروهای اجتماعی جامعه شناسی سیاسی عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۵۹
در بررسی نیروهای اجتماعی در فضای علمی جداساز پارادایم مدرن، کلیه مطالعات به سمت توجه به لایه بندی ها و گروه بندی ها هدایت می شود. برای این لایه ها و گروه بندی ها، مرزها و ثبات مشخصی فرض می شود و درنتیجه شناخت واقعی نیروهای اجتماعی دچار ضعف و نقصان می گردد؛ بنابراین با آشکار شدن ضعف پارادایم مدرن از نظر مبانی معرفت شناختی و ابزارهای شناخت، با تلاش برای عرضه ابزارها و قالب های جدید معرفتی، شاهد شکل گیری مفاهیم تازه ای هستیم که فضای علمی متفاوتی را ایجاد کرده است؛ ازاین رو سزاست با خروج ذهنی و علمی از پارادایم های مسلط و رها شدن از قید و بندهای آن، پرسش های مختلفی طراحی شود و در فضای متفاوتی به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا مدل هایی برای مطالعه نیروهای اجتماعی عرضه شود که بیانگر واقعیت اجتماعی درحال دگرگونی و بدون مرزبندی مشخص باشد؛ ازاین رو نمی توان ویژگی های فرهنگی ثابت و مداومی برای نیروهای اجتماعی در نظر گرفت. امروزه مفروض کردن شناخت اجتماعی در وجوه فرهنگی آن به صورتی شبکه ای برای بررسی نیروهای اجتماعی جامعه ایران، امری ضروری است و به نظر می رسد شناخت مبتنی بر قشربندی و جداسازی (طبقه، گروه، حزب، شأن وغیره) چندان مفید فایده نباشد. درخواست های اجتماعی، مبنای شناخت و بررسی نیروهای اجتماعی شبکه ای و چگونگی عملکرد آنها را می توان به عنوان مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران در قالب«امر سیاسی» تلقی کرد.
۶.

دولت ها و چالش های فراروی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۲۴
در حالی که مباحث مربوط به دولت و ساختارهای آن کماکان در محور مباحث علم سیاست قرار دارد، هر از چندگاهی زمزمه هایی از افول ملت - دولت ها شنیده می شود. آیا دولت وستفالیایی که از 1648 میلادی تا به امروز مراحل روبه توسعه خود را پشت سر نهاده به انتهای کار خود رسیده است و یا اینکه اکنون شاهد مقطع دیگری از تکامل تدریجی این الگوی سیاسی هستیم. این مقاله با عطف توجه به ریشه تحولات ملت - دولت ها، درصدد است تا تحولات و تغییرات ساختاری دولت ها را در سه وجه مفهوم، ساختار و نظریه سیاسی مورد باز اندیشی قرار دهد. بر این اساس نخست شاهد تحول مفهوم ارگانیکی دولت به مفهوم مکانیکی، سپس شاهد تحول ساختار دولت بزرگ به دولت کوچک و در نهایت نظاره گر تحول نظریه های حداکثر گرای دولت به نظریه های دولت حداقل هستیم. پرداختن به چالش های ساختاری فراروی ملت - دولت ها حسن ختم مقاله خواهد بود.
۸.

روشنفکری و سیاست در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مشارکت سیاسی سیاست تاریخ نظام سیاسی روشنفکر تمدن زندگی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۱
روشنفکری‌ و سیاست‌ پیوندی تنگاتنگ‌ و دیرینه‌ را با هم‌ یدک‌ می‌کشند. این‌ مقاله‌ درصدد است‌ تا ضمن‌ باز تعریف‌ مفهوم‌ روشنفکری‌، ارتباط‌ بین‌ این‌ مفهوم‌ و سیاست‌ را در طول‌ شش‌ دوره‌ از تاریخ‌ تمدن‌ غرب‌ بررسی‌ کند: 1) دوره‌ یونانی‌ ـ رومی‌ (تا سده‌ 5 میلادی‌)، 2) مسیحیت‌ دوره‌ اول‌ از سده‌ 5 تا سده‌ 11 میلادی‌، 3) مسیحیت‌ دوره‌ دوم‌ از سده‌ 11 تا سده‌ 16 میلادی‌، 4) از ظهور دولت – ملت ها‌ تا پایان‌ سده‌ هجدهم‌، 5) از سده‌ 19 میلادی‌ تا پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌، 6) قرن‌ بیستم‌ و جریان های‌ روشنفکری‌. در نهایت‌ مقاله‌ حاضر نقش‌ روشنفکری‌ و سیاست‌ را در طی‌ تاریخ‌ تمدن‌ غرب‌ به‌ سه‌ گونه‌ تحلیل‌ می‌نماید: 1) نقد نظام‌ سیاسی‌، 2) مشارکت‌ در زندگی‌ سیاسی‌ و 3) کناره‌گیری‌ از سیاست‌..
۱۲.

تحلیل شخصیت سیاسی امام خمینی مبتنی بر دیدگاه کارل راجرز و آدلر در رهبری انقلاب : تحلیلی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام خمینی(ره) شخصیت شناسی سیاسی تربیت سیاسی رفتار سیاسی مدارای سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۵ تعداد دانلود : ۳۰۳۳
تحلیل شخصیتهای سیاسی و درک محیطی که در آن سیاستمداران به قدرت رسیده اند یکی از محورهای اصلی تحلیلهای حوزه روان شناسی سیاسی است. به عبارتی، روان شناسی سیاسی و رویکردهای آن به زمینه های گسترده نظیر نقش رهبری و کیش شخصیتی در رفتارهای سیاسی تعلق دارد. تبیین ماهیت، شخصیت و رفتار سیاسی رهبری امام خمینی (ره) و علت تاثیر گذاری عمیق وی در تحولات اجتماعی و فرهنگی سیاسی هدف نوشتار حاضر است تا بتوان به درک روشمند رسید بنابر این پرسش اصلی این بود که از منظر روانشناسی سیاسی بویژه کارل راجرز و آدلر چه تعاملاتی میان شخصیت و سبک رهبری امام خمینی (ره) و رعایت اخلاق سیاسی و انسانی وجود داشته است؟ و مولفه های رفتار سیاسی امام خمینی (ره) در جذب افراد در جریان انقلاب اسلامی چه بوده است؟ یافته های این پژوهش با استفاده از مفهوم سازی و روش تحلیلی- اسنادی و کتابخانه ای، نشانگر تعامل شخصیت و شیوه رهبری امام خمینی (ره) بر پایه نقش سیاسی منحصر به فرد او در جذب افراد در فرایند انقلاب اسلامی بوده است.
۱۳.

بازاندیشی فلسفه اراده نیچه در چالش با حقیقت فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقلانیت قدرت فرهنگ اخلاق زرتشت عقلگرایی نهیلیسم ابرانسان فلسفه اراده ، قدرت دانش اراده معطوف به قدرت خواست قدرت،

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۴ تعداد دانلود : ۹۰۹
داوری درباره نیچه به عنوان منتقد فرهنگ مدرن و آغازگری نو در فرهنگ و اندیشه روزگار جدید، کاری است بس مشکل. ولیکن پرداختن به اسباب نقد اخلاق، فلسفه و فرهنگ دوران گذشته تلاشی است که فریدریش ویلهلم نیچه در قالب فلسفه اراده خویش بدان همت گمارده و بدین‌سان استلزامات تباهی اراده انسانی و زندگی او را گوشزد کرده است. نیچه در این آغازگری نو، در واکنش به فرهنگ و گفتمان حاکم بر قرون هجده و نوزده میلادی درصدد بازآفرینی نیروهای زندگی (اندیشه و اراده یا عقل و زندگی) در قالب خواست قدرت است تا با تأکید بر خصلت آفرینندگی انسان و آفرینش ارزش‌های جدید، انسان مدرن را در جایگاهی قرار دهد که لازمه شناسایی و شناخت اوست. در این مقاله سعی شده تا نشان دهیم کار مهم نیچه در بازنمایی فلسفه اراده‌اش، نقد حقیقت و عقلانیت فرهنگ مدرن غربی از زمان سقراط بدین‌سو از طریق تغییر گفتمان حاکم، و نقد هر نوع اصول فکری عام و بازگشت به عامل اراده و توانایی فرد انسان است.
۱۹.

رانسیر و بازپیکربندی توزیع امر محسوس در سیاست و زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست زیبایی شناسی پلیس توزیع امرمحسوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۲ تعداد دانلود : ۴۷۱
توجه به بعد زیبایی شناسانه تجربه سیاسی از جمله دغدغه های بنیادین رانسیر در تحقیقات تاریخی و سیاسی اش است. او با در نظر گرفتن سیاست و زیبایی شناسی به مثابه اشکال متفاوتی از مفهوم اختلاف وجوه زیبایی شناسانه سیاست و وجوه سیاسی زیبایی شناسی را در آثار و اعمالی پی می گیرد که به بازپیکربندی توزیع امر محسوس انجامیده است. در این مقاله ضمن تمرکز بر آراء و نظرات رانسیر در این باب، یعنی درهم بودگی و همبستگی دو حوزه سیاست و زیبایی شناسی، به بازشناسی و بازتعریف رانسیر از این مفاهیم به عنوان عرصه هایی برای بازپیکربندی تقسیم بندی های زمان و مکان می پردازیم تا از خلال آن نشان دهیم، بازسازی یک جهان ویژه ناسازگار و شکلی خاص از تجربه چگونه شکل می گیرد. در مقاله حاضر، سعی در پاسخ به این پرسش داریم که «رانسیر در تحقیقات خود در حوزه های سیاست و زیبایی شناسی چگونه توانسته به راه و امکانی نظری در ارتباط میان این دو حوزه دست یابد»؟ بنابر فرضیه ما، رانسیر با پیش فرض گرفتن درون بودگی دو حوزه سیاست و زیبایی شناسی و اینکه هر دو حوزه از راه های موازی به موضوعات واحدی می پردازند به اثرگذاری این دو ساحت بر توزیع امر محسوس توجه کرده است؛ آن هم در جایی که هر دو امر سیاسی را محقق می سازند. بدین ترتیب در مقاله پیش رو، پس از بررسی و شناخت آراء و نظرات رانسیر در دو حوزه سیاست و زیبایی شناسی، چگونگی رابطه این دو حوزه را روشن می سازیم؛ آن هم آنجا که هر دو به بازتوزیع امر محسوس می انجامند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان