علیرضا عینی فر

علیرضا عینی فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۴ مورد از کل ۵۴ مورد.
۴۱.

تدوین فرایند مدل سازی شناختی- فضایی در معماری با تأکید بر مدل های محاسباتی و مفهومی– فرضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل مدل سازی شناخت فضایی مدل محاسباتی مدل مفهومی-فرضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
پژوهشگران برای مطالعه بازنمایی های ذهنی از محیط و فهم دقیق دستگاه شناختی انسان از مدل و شبیه سازی بهره می برند. در پژوهش های معماری به دلیل پیچیدگی فرایند، به مدل سازی شناختی-فضایی کمتر توجه شده است. از این رو رویکردی علمی و جامع که ویژگی های گوناگون مدل سازی این حوزه را دربرگیرد، وجود ندارد. هدف این پژوهش تدوین مدل فرایند ایجاد دو گونه رایج از مدل های شناختی-فضایی در معماری است. پرسش این است که چگونه می توان برای فرایند مدل سازی در حوزه شناخت فضایی مدلی تدوین کرد که به طور هم زمان چارچوب های انسانی، محیطی و زمانی را مدنظر قرار دهد؟ روش تحقیق استدلال منطقی است که با تحلیل مباحث علمی در دو حوزه علوم شناختی و مدل سازی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هنگام ساخت مدل های شناختی-فضایی، در مرحله انتخاب نظریه یا مدل مبنا و یافتن ارتباط بین مفاهیم، پرداختن به چارچوب های زمانی، انسانی و ذهنی-محیطی در اولویت قرار دارد. در مدل سازی محاسباتی، رفتارهای پیچیده فضایی از طریق الگوریتم ها شبیه سازی و امکان بازتولید رفتار بررسی می شود. در مدل سازی مفهومی-فرضی به دلیل اهمیت آگاهی مشترک مردم از محیط، روش های قیاسی-استقرایی رایج در علوم اجتماعی کارایی دارند و استفاده از ابزارهای ترکیبی، می تواند میزان خطای مدل سازی را تقلیل دهد.
۴۲.

مسکن و پَشتونوالی: نگرشی به ارزش های قومی در معماری خانه های قلعه ای پشتون های افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه های قلعه ای الگوی معماری پشتونوالی قوم پشتون افغانستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
پَشتونوالی را ایدئولوژی و نظامنامه ی قبیله ای قوم پشتون دانسته اند که تمامی وجوه حیات قومی ایشان را هدایت کرده است. لذا مطالعه مفاهیم و محتوی آن برای شناخت شیوه و محیط زندگی آنها اهمیت می یابد. با وجود این، عواملِ فرهنگ قومی موثر بر محیط انسان ساختِ افغانستان که تکثر فرهنگی مشخصه بارز آن است کمتر مطالعه شده است. لذا سعی شده با تشریح پشتونوالی به تعیین اثر آن بر الگوی معماری خانه ی قلعه ای پشتون های افغانستان پرداخته شود. بنابراین نخست با روش تحقیق تحلیلی– توصفی چهارچوب نظری تدوین و محتوی پشتونوالی بررسی شده، سپس یافته ها در رابطه با خانه قلعه ای پشتون(قَلا)، به روش مطالعه تطبیقی و استدلال منطقی در قالب چهارچوب نظری، تحلیل و نتایج به صورت جدولی که سطوح و لایه های پنهان پشتونوالی را در ارتباط با این الگو و به صورت سلسله مراتبی مشخص می کند، ارائه گردید. مطالعه نشان داد پشتونوالی نظامنامه ای ارزشی است و از طریق مفاهیمی هنجاری در زندگی و معماری پشتون ها نمود پیدا می کند. در این میان استقلال، مِلمَستیا، ناموس و سِیالی مفاهیمی اند که اثر ملموس تری بر الگوی قلا ها داشته اند.
۴۳.

مدل یابی تاثیر کیفیت فضای بینابینی محیط مسکونی بر شکل گیری مکان پایدار (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط مسکونی مکان مسکونی پایدار عملکردی تجربی زیبایی شناختی عوامل زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۵
مطالعه کیفیت محیط های مسکونی ماهیتی پیچیده و چند بعدی دارد. هدف این مطالعه تاثیر کیفیت محیط بر مکان مسکونی پایدار برای کمک به شکل گیری مطلوب محیط های مسکونی است. برای رسیدن به این هدف، پرسش اصلی این است که، چه رابطه ای میان مولفه های کیفیت محیط و مکان پایدار در محیط های مسکونی وجود دارد؟ برای پاسخ به پرسش های تحقیق «مدل مفهومی ارتقاء کیفیت محیط» بر اساس مولفه هایی چون مشخصات فردی ساکنان، قابلیت فضاهای بینابینی و کیفیت طراحی و مولفه های عملکردی، تجربی زیبایی شناختی و زیست محیطی مکان پایدار تدوین شد. روش تحقیق همبستگی است و گرداوری داده ها با پرسشنامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجتمع مسکونی وحدت بتن شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و پرسش از 215 نفر از ساکنان بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل مسیر و AHP فازی استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین مولفه های مدل مفهومی ارتقاء کیفیت رابطه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بیشترین همبستگی بین مکان پایدار با مولفه تجربی زیبایی شناختی در سطح معناداری 880/0 و کمترین همبستگی میان ویژگی های فردی ساکنان با مولفه های زیست محیطی در سطح 312/0 برقرار است. همچنین کیفیت محیط بر مکان پایدار اثر مستقیم دارد و مولفه های کیفیت محیط شامل قابلیت فضاهای بینابینی، کیفیت طراحی معماری و مشخصات فردی ساکنان با نقش میانجی کیفیت بر مکان پایدار اثر غیرمستقیم دارند. همچنین کیفیت محیط مسکونی بر مولفه های مکان پایدار شامل عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی با نقش میانجی مکان پایدار اثر غیر مستقیم دارد. رتبه بندی مولفه های موثر بر کیفیت محیط نیز نشان داد که قابلیت فضاهای بینابینی بیشترین اهمیت را در کیفیت بخشی به محیط مسکونی دارد.
۴۴.

تحلیل رابطه بین کیفیت فضای میانی و کیفیت های انسانی- محیطی: مورد پژوهی مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای میانی امنیت هویت محرمیت و قلمرو تعامل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
فضای میانی به مثابه اتصال دهنده عرصه درون و بیرون در مسکن می باشد. تحقیق حاضر درصدد بررسی کیفیت این فضا و چگونگی تأثیر آن بر کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی شهر شیراز است. پرسش اساسی پژوهش این است که "کیفیت فضای میانی چه تأثیری بر شکل گیری کیفیت های انسانی- محیطی مجتمع های مسکونی دارد؟" بر همین اساس کیفیت فضای میانی همچون متغیری مستقل بر کیفیت های انسانی- محیطی به عنوان متغیری وابسته تأثیرگذار است. بر اساس ادبیات این پژوهش، متغیر وابسته شامل مفاهیم"محرمیت و قلمرو"،"هویت"،"امنیت"،"تعامل اجتماعی" می باشد. برای پاسخ به پرسش تحقیق، ابتدا با مرور سابقه موضوع، مفاهیم و نظریه های مرتبط تحلیل شد. در ادامه جهت ارزیابی الگوی نظری هفت مجتمع از میان مجتمع های مسکونی مورد بررسی انتخاب گردید و پرسشنامه های مناسب در میان آنها توزیع شد. لازم به ذکر است که روش تحقیق در این مقاله ترکیبی از مطالعه موردی با روش کمی تحلیل همبستگی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد کیفیت فضای میانی مجتمع بر شکل گیری کیفیت های انسانی- محیطی در مجتمع های مسکونی شهر شیراز تأثیر مستقیم دارد. به عبارتی هم زمان با بالا بودن میزان متغیر کیفیت فضای میانی، میزان متغیر وابسته بالاتر می باشد و بالعکس.
۴۵.

مفهوم قلمرو در مجموعه های مسکونی: مطالعه مقایسه ای دو مجموعه مسکونی در سطح و در ارتفاع در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرک اکباتان شهرک غرب فضای عمومی - خصوصی قلمرو مجموعه مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
ساماندهی محیط زندگی با تعریف روشن عرصه های خصوصی و عمومی و ایجاد سلسله مراتب فضایی میسر می شود و عرصه های تعریف شده زندگی نیز، احساس تعلق به محیط را افزایش می دهد و به محیط های مسکونی هویت می بخشد. این مقاله مفهوم قلمرو را به منزل? یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط مسکونی، موردتوجه قرار داده است. برای این منظور، عوامل موثر بر مفهوم قلمرو در مجموعه های متداول مسکونی گسترده در سطح و ارتفاع تحلیل شده است. دو نمونه از این الگوهای سکونت در شهر تهران، شامل بخشی از شهرک اکباتان و شهرک غرب، برای آزمون نتایج انتخاب شده است. روش تحقیق کیفی و روی? عملی آن استفاده از پرسش نامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی است. نتایج حاصل از پیمایش نشان می دهد که درصورت تأمین خدمات و فضاهای سبز و فضاهای جمعی لازم، گسترش در سطح و ارتفاع، تاثیر چندانی در رضایت از قلمرو های اولیه، ثانویه و عمومی ندارد. در عین حال گسترش در ارتفاع و هماهنگی کالبدی بناها ، ضمن ایجاد قلمرو عمومی و تقویت هویت محلی، قدرت قلمروهای ثانویه را کاهش می دهد. همچنین بررسی ها نشان می دهد، محدوده قلمرو های طراحی شده بر قلمرو ذهنی ساکنان منطبق نیست و علاوه بر آن از نظر ساکنان نقش عوامل ادراکی-روانی، اجتماعی، جغرافیایی- فرهنگی بیش از دیگر عوامل ازجمله عامل کالبدی، در رضایت از قلمرو های مختلف مؤثر است.
۴۶.

تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس مکان روستا مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
۴۷.

ارتقای تعامل کودک با مکان در فضای باز مجتمع های مسکونی؛ موردپژوهی سه گونه فضای باز مسکونی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان کودک تعامل فضای باز مجتمع های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۰
با توجه به غلبه استفاده از فضاهای باز جمعی، بجای فضاهای باز خصوصی خانه های تک خانواری در شهرهای بزرگ ایران، هدف این پژوهش جست وجوی چارچوبی منعطف برای تبیین چگونگی تعامل کودک با مکان در محیط های مسکونی است. پرسش اساسی این است که برای «ارتقای تعامل کودک با مکان» در فضای باز مجتمع های مسکونی، با چه چارچوبی مولفه های محیط کالبدی(عینی) و محیط روانشناختی(ذهنی) در تعادل قرار می گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش، با مرور سابقه موضوع رفتار تعاملی کودکان و پژوهش های مکان، مفاهیم و نظریه های مرتبط تحلیل شد. برای تدقیق چارچوب تحلیلی پیشنهادی، معیارها و شاخص های استخراج شده، با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، در پنج مجتمع مسکونی منتخب شهر تبریز، در قالب سه گونه خطی، پراکنده و محیطی بر مبنای نمونه گیری هدفمند تحلیل شدند. نتایج آزمون نشان داد که، همبستگی میان مولفه های محیطی و مولفه های تعاملی در مکان های مطلوب دو گونه خطی و پراکنده، الگویی نسبتاً یکسان و در گونه محیطی الگویی متفاوت دارند. این همبستگی در مکان های نامطلوب همه گونه ها، تابع الگویی یکسان بود. درنتیجه، در فضای باز مجتمع های مسکونی، با برقراری تعادل میان مولفه های کالبدی و روانشناختی، تعامل کودکان با محیط زندگی روزمره بهبود یافته و به تبع آن بستر تعامل کودک با مکان در فضای باز مجتمع های مسکونی ارتقای می یابد.
۴۸.

برنامه ریزی فضایی ارتقای کیفیت فضاهای بینابینی بر مبنای نتایج ارزیابی رضایتمندی ساکنان؛ مطالعه موردی: مجموعه مسکن مهر امام رضا (ع) در شهر صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقای کیفیت محیط فضاهای بینابینی مؤلفه عملکردی مؤلفه تجربی– زیبایی شناختی مؤلفه زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
در گذشته حیاط در خانه های ویلایی امکان انجام فعالیت های گوناگون و ارتباط با طبیعت را برای ساکنان فراهم می کرد. اما امروزه تغییر سبک زندگی و ایجاد آپارتمان هایی ازجمله پروژه های مسکن مهر مشکلاتی همانند انزوای اجتماعی، قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی ساکنان قرار داده است. در این شرایط طراحی مناسب فضاهای بینابینی در پروژه های مسکن مهر می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف این مقاله شناسایی فضاهای بینابینی و ارائه روشی برای برنامه ریزی فضایی با استفاده از فن AIDA جهت ارتفاء کیفیت محیط است. برای رسیدن به این هدف پرسش اساسی این است که چه عواملی در کیفیت بخشی به فضای بینابینی محیط مسکونی مؤثر هستند، و از چه راهبردهایی می توان جهت ارتقای کیفیت محیط استفاده کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها قابلیت های فضاهای بینابینی در 10 سطح مشخص شد و در مجموعه مهر امام رضا (ع) شهر صدرا مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. ماهیت این پژوهش تلفیقی از شیوه های کیفی و کمی است و گردآوری داده ها با پرسش نامه پیمایشی انجام شده است. مطالعه موردی در مجموعه مسکونی مهر امام رضا شهر جدید صدرا با نمونه گیری تصادفی آماری و به ترتیب پرسش از 82 نفر از ساکنان این مجتمع بوده است. به منظور ارزیابی عوامل از آزمون رگرسیون چند متغیره و آزمون t استفاده شد. بر مبنای نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت و استفاده از فن AIDA، راهبردهایی برای ارتقای کیفیت محیط تدوین شد.  نتایج به دست آمده از سنجش کیفیت در مجموعه انتخابی حاکی از نارضایتی از شاخص های کاربری مهم شهری، فضای سبز و امنیت در سطح همسایگی، فضای سبز، فضای بازی کودکان و سازمان دسترسی در سطح مجتمع مسکونی و پاکیزگی محیطی و مسکن در سطح واحد مسکونی است. سپس با استفاده از فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری، سناریوهای مختلف ارتقای کیفیت محیط ارائه شد. پس از ارزیابی، سناریوی برتر با راهبرد بهبود امنیت، توسعه متمرکز فضای سبز، توسعه متمرکز کاربری های مهم، توسعه شبکه معابر، توسعه سطح کیفی مسکن، ایجاد زیرساخت پاکیزگی محیطی و در نظر گرفتن فضای بازی کودکان، انتخاب شد.    
۴۹.

تحلیل رابطه "شیوه بازنمایی" و "مکان نمایش" در هنرهای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنرهای نو هنرهای دیجیتالی فضای تعاملی پویایی فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۷۰
هنر که به نوعی عمیق ترین تجربیات ادراکی هنرمند را بیان می کند، همسو با تغییرات زندگی و دریافت های ذهنی انسان، شکل های نو و تازه ای به خود می گیرد. در دهه های اخیر از نقاشی های انتزاعی و مجسمه های مدرن تا انواع هنرهای دیجیتالی، در زمره هنرهای پیشرو بوده اند. همراه با این تحولات، مکان نمایش هنرهای جدید نیز نیازمند فضاهایی درخور آثار و معرف ذات پویای آنها شده است. در این مقاله رابطه هنرهای جدید و چگونگی شکل گیری فضای معمارانه نمایش آنها مطالعه شده است. به این ترتیب که ابتدا با دسته بندی انواع هنرهای جدید که در دهه های اخیر به وجود آمده اند، نمونه هایی از فضاهای معماری که برای نمایش آثار هنری جدید طراحی شده اند، بررسی شده و با مقایسه ایده های طراحی و بسط مبانی نظری، ویژگی های مورد نیاز فضای معماری متناسب با هنرهای مذکور، تحلیل شده است. نتیجه مطالعه، هرچند تداوم طراحی فضاهای نمایش آثار فاخر هنری و یا احجام تندیس گونه موزه های جدید را نفی نمی کند، برای نمایش گونه های مختلف هنرهای جدید فضایی تعاملی پیشنهاد می کند که در بخش هایی از آن، فضای طراحی شده در تناسب با آثار به نمایش گذاشته شده، به عنوان اثری هنری نمود پیدا می کند و محیط تعاملی حاصل، با محوریت رابطه هم ارز اثر و فضای نمایش، بستر مناسب تری برای درک مخاطبان و تحقق منظور هنرمندان خالق آثار فراهم می آورد.  
۵۰.

تبیین و بررسی زمینه گرایی در هر یک از معیارهای آن در زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش شهر تهران (مطالعه موردی: بناهای اقامتی واقع در زمینه های مختلف شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری زمینه گرا معیارهای زمینه گرایی زمینه تاریخی زمینه میانی زمینه حاشیه ای زمینه حاشیه با ارزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
عدم وضوح راهکارهای زمینه گرایی در خصوص طراحی در زمینه های گوناگون اعم از زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش، اهمیت چگونگی توجه به معیارهای مختلف زمینه گرایی را در زمینه های مختلف پر رنگ می کند. سؤالات اصلیِ پژوهش بدین شرح است که: ۱. معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در زمینه گرایی یک اثر معماری جدید چیست؟ ۲. در زمینه های مختلف شهر تهران، توجه به چه معیارهایی از زمینه گرایی از اولویتِ بیشتری در طراحی برخوردار است و اهمیت نسبی هرکدام از آن معیارها، در هر زمینه (تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه با ارزش) شهر تهران به چه صورت است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق ترکیبی که اهدافی کیفی را دنبال می کند، استفاده شد. مبنای استخراج معیارها و زیرمعیارهای زمینه گرایی تحلیل محتوای کیفی بوده است. سپس به منظور تبیین میزان اهمیت نسبی معیارها در زمینه های چهارگانه شهر تهران، چهار بنای اقامتی به صورت هدفمند از چهار زمینه مختلف شهر، به عنوان نماینده ی آن زمینه ها انتخاب شد که در ادامه و با استفاده از رویه سلسله مراتبی میزان زمینه گرایی نمونه ها در هر یک از معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده در بخش قبل که در قالب پرسشنامه طراحی و تنظیم شده بود، توسط دانشجویان کارشناسی ارشد معماری مورد سنجش قرار گرفت. درنهایت به منظور تحلیل داده ها از تحلیل های آماری ازجمله نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم زمینه گرایی و ارتباط آن با زمینه های مختلف از طریق بررسی چهار معیار اصلی زمینه گرایی (کالبدی، مفهومی، عملکردی و اجتماعی) در قالب مدل مفهومی پیشنهادی قابل تبیین است. به گونه ای که توجه به معیارهای زمینه گرایی به ترتیب در زمینه تاریخی، زمینه حاشیه باارزش، زمینه میانی و حاشیه ای حائز اهمیت می باشد که البته در زمینه حاشیه ای که معمولاً حائز ویژگی های (ارزشمند) خاصی نمی باشد توجه به این معیارها حایز اهمیت نبوده و در نظر گرفتن معیارهای زمینه گرایی نمی تواند موجب ارتقاء معماری و طراحی گردد که ازاین رو می توان با گسترده تر در نظر گرفتن دامنه زمینه از تک بناها و ویژگی های واجد ارزش آن منطقه (رویکرد منطقه گرایی) و الهام گرفتن از مفاهیم آن منطقه، طراحی در زمینه های حاشیه ای را انجام داد.
۵۱.

تاثیر ضابطه 60% +2 بر مسکن ردیفی متداول تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضابطه 60% + 2 مسکن ردیفی تهران 2 متر پیش آمدگی ضوابط ساخت و ساز اشراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۷۰
وضع ضوابط و مقرارت ساخت و ساز، شکل و رابطه میان بناهای مسکونی را متفاوت و زندگی در فضاهای مسکونی را متاثر می سازد. در شهر تهران، استفاده از ضابطه سطح اشغال و ساخت بنای مسکونی در 60% شمال قطعه تفکیکی و سپس امکان دو متر پیش آمدگی با در نظر گرفتن پخ 45 درجه، یکی از این ضوابط وضع شده برای گونه خانه های ردیفی متداول بود. اهمیت پرداختن به این موضوع، متداول بودن ساخت گونه غالب خانه های ردیفی با دو زیر گونه شمالی و جنوبی در تمامی شهرهای ایران است. برای این پژوهش گونه ردیفی با دو زیرگونه شمال و جنوبی، با ارتفاع سه تا شش طبقه الگوی متداول سکونت در تهران تعریف شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که ضابطه سطح اشغال 60% +2، تا چه میزان بر شکل گیری مسکن در سه مقیاسِ بستر بنای مسکونی، همجواری ها و عناصر واحد مسکونی اثر داشته است؟ ویژگی های مورد بررسی در سه مقیاس ذکر شده، عملکرد- رفتار، ساختار- کالبد و فضا- ادراک بوده است که در نمونه های موجود در تهران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر این ضابطه در سه گروه اصلیِ اشراف، کیفیت نورگیری و تناسبات فضایی قابل دسته بندی و در سه مقیاس ذکر شده قابل تحلیل است.
۵۲.

تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص طراحی فرم خانه جلوه معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۰
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
۵۴.

شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول مسکن برنامه ریزی عوامل اجتماعی - سیاسی کابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان