حمید عبدالهیان

حمید عبدالهیان

رتبه علمی: دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اراک، اراک، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

نقد کاربست ساختگرایی تکوینی گلدمن بر رمان های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعه انتقادی ساختگرایی تکوینی رمان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۵۳۰
جامعه شناسی رمان به عنوان یکی از روش های تحلیل، در سال های اخیر مورد توجه جامعه ادبی قرارگرفته است؛ با این حال، کاستی ها و نارسایی هایی در کاربرد رویکردهای این روش برای نقد رمان های ایرانی وجود دارد که مطالعه انتقادی آن را ضروری می سازد. در این پژوهش انتقادی، ده مقاله علمی- پژوهشی که به نقد جامعه شناختی رمان های ایرانی براساس رویکرد ساختگرایی تکوینی گلدمن پرداخته اند مطالعه شده است. این مطالعات نشان می دهد که پژوهش های کامل و جامع در اقلیت قرار دارد؛ چراکه کاربست این رویکرد مستلزم رعایت شرایطی است که بی التفاتی پژوهشگر نسبت به آنها گاه منجر به ناکامی مطالعه شده است. برخی از نارسایی ها به درک نادرست پژوهشگر از مفاهیم نظری و درنتیجه عدم تبیین و کاربست آنها در متن، افتادن در دام تقلیل گرایی و اعمال اجزایی از نظریه بر متن به جای کل آن، عدم شناخت روش و اهداف نظریه، بی التفاتی پژوهشگر نسبت به بستر اجتماعی خلق نظریه، سهل انگاری در انتخابِ متنی همسو با نظریه و نیز ضعف تفکر انتقادی پژوهشگران در فرایند مطالعه منظرگرایانه اثر معطوف است. شناسایی، طبقه بندی و تحلیل این آسیب ها با روش فراتحلیل، هدف مطالعه حاضر بوده است.
۲۲.

بررسی راهبردهای ایدئولوژیکی شاهنامه در تولید گفتمان برتری ایرانیان پیکره مطالعه شده: داستان رستم و چنگش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مربع ایدئولوژیک شاهنامه رستم و چنگش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۶۸
نقش و کارکرد ایدئولوژیک زبان در شاهنامه یکی از مباحثی است که تاکنون کمتر با رویکردی نظریه محور به آن توجه شده است. این پژوهش در پی بررسی این مسئله است که فردوسی در شاهنامه چگونه از زبان در جهت القای ایدئولوژی برتری ایرانیان بهره برده است و با استفاده از چه سازوکارهای کلامی ای، توانسته این مسئله را گفتمان سازی کند. برای نیل به این هدف، در پژوهش حاضر از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رهیافت تئون ون دایک (2005 و 2000) استفاده شده است. نبرد "رستم و چنگش" در داستان "رستم و خاقان چین" پیکره تحقیق حاضر است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فردوسی با استفاده از راهبردهای ایدئولوژیکی کلامی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی، بازنمایی منفی گروه دیگری، واژگان گرایی، توصیف کنشگران و تعمیم بخشی، توانسته ایدئولوژی برتری ایرانیان را گفتمان سازی کند.
۲۳.

ساختار ساختارها در اشعار ناصرخسرو با تکیه بر وجه غالب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار ساختار ساختارها وجه غالب دیوان ناصرخسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۶۸۵
ساختار ساختارها در دیوان ناصرخسرو بر وجه غالب «خردگرایی» استوار است و تمام مایگان ها و ساختارهای کوچک و بزرگ در اشعار ناصرخسرو حول آن سامانمند می شوند یا از طریق تقابل با یکدیگر آن را تقویت می کنند و کارکرد اثبات مدّعای شاعر حول محور یقین (و نه حدس و ظن) می گردد. ساختار اندیشه ای دیوان ناصرخسرو (در ساحت سیاسی، مذهبی و ...) بر مبنای تقابل و تضاد با دستگاه حاکمه خلفای عباسی و سلجوقیان بنا نهاده شده است و شاعر همیشه «خرد» را معیار قضاوت خود برای محاجه و غلبه بر مخالفان قرار می دهد و حتی اعتقادات اسماعیلی خود را با رویکردی خردگرایانه مطرح و اثبات می کند. «تمسک به دین (خاصه مذهب اسماعیلیه) حول محور خرد برای نجات از دنیا» درونمایه اصلی دیوان ناصرخسروست و خوشه های تصویری مرتبط با آن بیشتر تصاویر کانونی دیوان را تشکیل می دهد. بوطیقای هنری او بر محاکات استوار و جهان و قوانین آن در دیوان، ثابت و عقل پسند است. بسامد بسیار زیاد واژگان مرتبط با موتیف «خرد»، ساختار نحو استدلالی، استفاده متعادل از صور خیال، وجود مناظره ها و ... از مؤلفه های وجه غالب «خردگرایی» در ساختار ساختارهای دیوان است و سبب تفوّق قطب مجازی زبان بر قطب استعاری و زبان روشن، تک معنا و صریح اشعارش شده است. نتیجه نهایی اینکه عناصر، مایگان ها و ساختارهای گوناگون دیوان ناصرخسرو تابعی است از ساختار ساختارهای عصرش. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی است و بر اساس آرا و رویکردهای ساختارگرایان و فرمالیست ها انجام شده است.
۲۵.

روایت شناسی سفرنامه ها کلاویخو: بازسازی زندگی روزمره در قرن هشت و نه خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برد تشکل سیاسی هیجان نبرد ابژه جغرافیای ایدئولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۵۶
این مقاله به رابطه تحلیلی بین اصول آکادمیک و رشته های ارتباطات و مطالعات فرهنگی و نسبت آنها با مطالعات انسان شناختی از جمله سفرنامه ها و بازمانده های تولیدات تاریخی قرون گذشته ، از یک سو، و مسائل روش شناختی بازسازی شواهد تاریخی از سوی دیگر، می پردازد تا جنبه های بافتارشناسانه زندگی روزمره در گذشته را آشکار کند. لازم به توضیح است که منظور از بافتار، همان جزئیات زندگی روزمره است که اغلب در تاریخ نگاری، آن طور که «مکتب آنال»[1] می خواهد، مورد غفلت واقع شده است. این مقاله با روش تحلیل متن، به مطالعه زندگی روزمره مردم ایران در عصر ماقبل صفوی (قرن هشتم خورشیدی) یعنی عصر مغول و تیموریان و از منظر سفرنامه کلاویخو (نماینده پادشاه اسپانیا و جهانگرد اسپانیایی)، می پردازد. ضمناً این مقاله تفاوت بین دو تحلیل سفرنامه کلاویخو و تذکره الاولیاء عطار نیشابوری را نشان می دهد؛ به ویژه اینکه عطار نیشابوری مشاهداتش را با توجه به تجربه زیسته اش تنظیم کرده بود، در حالی که کلاویخو ایرانی نبود و تجربه زیسته ایرانی نداشته است و صرفاً مشاهده گر مشارکت کننده بوده است. در عین حال مشاهداتش برای فهم بافتار و بستر زندگی روزمره ایرانی در زمان ماقبل صفویه اهمیت فراوانی دارد. این مطالعه را با تأکید بر خوراک، پوشاک و مسکن از یک سو و فرهنگ سیاسی مردم و دولت از سوی دیگر انجام خواهم داد. در پایان مقاله، رابطه بین ساخت قدرت و زندگی روزمره را بحث می کنم تا روایتی جدید را از زندگی روزمره در عصر مغول و تیموریان ارائه کنم.
۲۶.

مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناباختگی داستان معاصر فارسی بهرام صادقی ملکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۴۷۳
توجه داستان نویسان معاصر ایران به ادبیات غرب امری انکارناپذیر است. جریان تئاتر معناباخته (Absurd) یکی از جریان های پیش رو و شناخته شده در تئاتر است که تقریباً در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی آغاز گردید و حوزه تأثیرش به سرعت به ادبیات داستانی انگلیسی و دیگر زبان ها نیز کشیده شد. در بین نویسندگان ایرانی، می توان بهرام صادقی را متأثر از جریان یادشده دانست. مقاله حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی وجود دارد؟ براساس آن، می توان ملکوت را اثری معناباخته محسوب کرد؟ در این مقاله، ابتدا زمینه های اجتماعی، سیاسی و ادبی، آنگاه پیشینه و پیشتازان جریان معناباختگی در ادبیات اروپا معرفی شد ه است. در مرحله بعد، براساس پژوهش های معتبر صورت گرفته درباره ادبیات معناباخته به مؤلفه سازی معناباختگی در ادبیات پرداخته شد ه است. در سومین مرحله، برای مؤلفه های برشمرده نمونه های متعددی از متن اثر یافته ایم و ذیل هر مؤلفه به بحث و بررسی درباره رابطه آن ها پرداخته شد ه است. صادقی در داستان ملکوت از اغلب مؤلفه های مهم معناباختگی استفاده کرد ه است و در خلق وضعیت و جهانی پوچ که به اشکال مختلف با عمیق ترین لایه های وجودی شخصیت های داستان در ارتباط است، موفق می نماید. از این رو، ملکوت را می توان اثری خصیصه نما در ادبیات داستانی معناباخته فارسی در نظر گرفت.
۲۷.

بررسی و تحلیل تطبیقی ساختار صرف و نحوی در قصاید ناصرخسرو و سنایی با تکیه بر وجه غالب با تمرکز بر یک قصیده معروف از هر شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصاید ناصرخسرو قصاید سنایی ساختار صرف و نحو وجه غالب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۵۴۰
تحلیل ساختار صرف و نحو متون نظم و نثر با بررسی آماری آسان تر می شود. این بررسی نشان می دهد دو شاعر برای بیان مقصود خود از چه شگردهای آشنایی زدایی در ساختار صرف و نحوی اشعارشان استفاده کرده اند. ناصرخسرو و سنایی از قصیده سرایان برجسته ادب فارسی اند. بررسی ساختار صرف و نحوی دو قصیده که در بحر هزج سروده شده، بیانگر بسامد بیشتر وجه خبری، انواع صفات، حروف ربطِ هم پایه ساز و جملات ساده در اشعار ناصرخسرو است؛ درحالی که میزان جابه جایی افعال، حروف اضافه و حروف ربطِ وابسته ساز بسامد بیشتری در شعر سنایی دارد که به فنی ترشدن زبان شعر سنایی انجامیده است. بررسی آرایش واژگانی اشعار نشان می دهد شعر ناصرخسرو به حالت بی نشان و معیار نزدیک تر است. بسامد بیشتر واژگان مرتبط با موضوع «خرد» در شعر ناصرخسرو و فراوانی بیشتر واژگان مرتبط با مضمون «عشق» در شعر سنایی تا حدّ بسیاری با وجه غالب اشعار هر شاعر ارتباط دارد. این پژوهش، با تمرکز بر یک قصیده از سنایی و ناصرخسرو، نشان می دهد وجه غالب رابطه مستقیم و معناداری در شکل دهی به ساختار صرف و نحوی و آرایش واژگانی قصاید داشته است؛ به گونه ای که یکی از دلایل تغییر محسوس ساختار صرف و نحوی اشعار ناصرخسرو با اشعار سنایی تغییر وجه غالب در اشعار هر شاعر است که سبب تشخّص سبکی در شعر این دو شاعر شده است. این پژوهش الگویی برای بررسی ویژگی های زبانی و ادبی شاعران به دست می دهد که نتایج شایان ذکر و مستندی را می تواند ارائه کند.
۲۸.

هویت جغرافیایی در شهنشاه نامه صبا، به مثابه مؤلفه کلان هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۰
عنصر اصلی احساس هویت ملی، سرزمین مشترک است. احساس تعلق به یک سرزمین همواره با ملاحظات جغرافیایی شروع می شود و همیشه میان دلبستگی به آن و احساسات جهانی نوعی تعارض و کشمکش وجود دارد که نقش هویت ملی را آشکارتر می کند. تعرض به مرزهای هویتی ایران، در پی جنگ های ایران و روس، در شمار مهم ترین حوادث تاریخ معاصر است. شهنشاه نامه صبا به عنوان اثری شاخص در این برهه حساس شکل می گیرد. در این پژوهش میزان توجه صبا به مرزهای ایران و حساسیت وی، نسبت به هویت جغرافیایی را با روش تحلیلی توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا، مورد بررسی قرار می دهیم. بسامد بالای واژه مرز در شهنشاه نامه و تأکید صبا روی شهرهای مرزی ایران همراه با تأسف وی نسبت به شکست ایرانیان در جبهه های مرزی یا تعصب نسبت به پیروزی های عباس میرزا نشان می دهد میزان بازتولید مؤلفه های هویت جغرافیای در این اثر به مراتب از سایر مؤلفه های هویت ملی بالاتر است.
۲۹.

تحلیل انسان شناختی شخصیت کیخسرو در شاهنامه فردوسی برمبنای نظریه عمومی جادو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه کیخسرو انسان شناسی جادو مارسل موس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۱
شاهنامه فردوسی پر از داستان هایی است که در اساطیر ریشه دارند. شخصیت های داستان ها را می توان از چشم اندازهای گوناگون تحلیل کرد. کیخسرو از شخصیت های برجسته در داستان های اساطیری است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از روش تحلیل محتوا و با تأکید بر رویکرد انسان شناختی مارسل موس و نظریات الیاده درباره جادودرمانگران، شخصیت کیخسرو و کنش های جادوانه او تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کیخسروِ تورانی ایرانی بالقوه جادوگر است و ویژگی های شخصیتی و کنش هایی دارد که در جادوگران یافت می شود. کیخسرو چون شاه کاهنی مسلط بر عناصر چهارگانه و رازآموخته در جادوگری، با روش های نامرسوم جادویی افراسیاب را شکست می دهد و جنگ بزرگ را به پایان می رساند.
۳۰.

بررسی تطبیقی توصیف فنون جنگی شاهنامه و معلقات سبع با تکیه بر فن مبالغه (موردپژوهی سروده «رستم و سهراب» و «معلقه عمر بن کلثوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فنون جنگی تصویرسازی شاهنامه معلقه عمرو بن کلثوم مبالغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
جنگ و جنگاوری یکی از زمینه های مشترک میان متون حماسی است. حجم زیادی از این متون به توصیف جنگ و شیوه ها و فنون جنگی اختصاص دارد. بزرگ نمایی و زیاده روی در وصف، از ویژگی های اصلی این قسم از متون است. توصیف صحنه های رزم و پیکار در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی و معلقات عربی، مبتنی بر مبالغه، این سروده ها را به یکدیگر پیوند می زند. در مقاله حاضر، با نگاه تطبیقی به رزم «رستم و سهراب» در شاهنامه و معلقه «عمرو بن کلثوم» تلاش گردید با تحلیل ابیات، گونه های مبالغه و تصاویر حاصل از آن در ابیات رزمی مورد تحلیل قرار گیرد. این بررسی نشان می دهد که در توصیف های مبالغه آمیز هر دو شاعر، عناصر طبیعی در محور این ترفند بدیعی قرار دارد که به مدد ابزارهای بیانی، به ویژه تشبیه و استعاره، آفریده شده اند. در اغراق های پیکار «رستم و سهراب» علاوه بر بخش حسی، گاه بُعد روانی تصویر می شود؛ اما در معلقه عمرو بن کلثوم، اغراق های شاعر فراتر از امور حسی و بصری نمی رود و امور انتزاعی به دایره توصیفات او راه ندارد. از اقسام مبالغه نیز، غلو در شعر فردوسی نمود بارزی دارد؛ حال آن که در معلقه عمرو بن کلثوم دو گونه تبلیغ و اغراق، بیشتر خودنمایی می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان