علی اصغر باقری

علی اصغر باقری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تجربه مزه و نامزه؛ تجربه عرفانی آفاقی و اَنفسی بهاءِ ولد و لائوزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهاء ولد لائوزه استیس تجربه مزه و نامزه تجربه عرفانی آفاقی تجربه عرفانی اَنفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف این مقاله، بررسی توصیفی- تحلیلی تجربه عرفانی اَنفسی و آفاقی بهاء ولد و لائوزه است که براساس آراء والتر استیس تبیین شده است. در تجارب بهاء ولد که از آن با استعاره «مزه» نام برده شده است، هر دو سنخ تجربه عرفانی یافت می شود. در تجربه عرفانی آفاقی، خدا در حاق و واقعیت پدیدارهای حسی نهان است و ذات هستی را شکل می دهد. بهاء در پشت تمام پدیدارهای نفسانی، روحانی، مادّی و فیزیکی خدایی را تجربه می کند که عامل و متصرّف در آن ها است. تجربه عرفانی اَنفسی بهاء با نفی حواس، صورت و اعیان حسی و رسیدن به وحدانیت که عالم «بی چون»، «بی چگونگی» و «لامکان» است، محقّق می شود. حقیقت الله وجودی مبتنی بر «عدم، سادگی و محو» است. در تجربه عرفانی لائوزه هم هر دو سنخ تجربه عرفانی یافت می شوند که برخلاف تجربه بهاء، آن را استعاره «نامزه» نام نهاده ایم. در تجربه آفاقی لائوزه، نه تنها هستی و طبیعت، تجلی گاه دائو است، بلکه او در جهان حضوری دائمی دارد و هستی و طبیعت رهرو اوست. در تجربه عرفانی اَنفسی لائوزه، دائو امری کاملاً ناشناختنی و عدمی است که از هرگونه تجربه شناختی گریزان بوه و تنها نفسِ «انسانِ برین» قادر به آگاهی از آن است.
۲.

مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناباختگی داستان معاصر فارسی بهرام صادقی ملکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۴۷۲
توجه داستان نویسان معاصر ایران به ادبیات غرب امری انکارناپذیر است. جریان تئاتر معناباخته (Absurd) یکی از جریان های پیش رو و شناخته شده در تئاتر است که تقریباً در دهه پنجاه قرن بیستم میلادی آغاز گردید و حوزه تأثیرش به سرعت به ادبیات داستانی انگلیسی و دیگر زبان ها نیز کشیده شد. در بین نویسندگان ایرانی، می توان بهرام صادقی را متأثر از جریان یادشده دانست. مقاله حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا مؤلفه های معناباختگی در «ملکوت» بهرام صادقی وجود دارد؟ براساس آن، می توان ملکوت را اثری معناباخته محسوب کرد؟ در این مقاله، ابتدا زمینه های اجتماعی، سیاسی و ادبی، آنگاه پیشینه و پیشتازان جریان معناباختگی در ادبیات اروپا معرفی شد ه است. در مرحله بعد، براساس پژوهش های معتبر صورت گرفته درباره ادبیات معناباخته به مؤلفه سازی معناباختگی در ادبیات پرداخته شد ه است. در سومین مرحله، برای مؤلفه های برشمرده نمونه های متعددی از متن اثر یافته ایم و ذیل هر مؤلفه به بحث و بررسی درباره رابطه آن ها پرداخته شد ه است. صادقی در داستان ملکوت از اغلب مؤلفه های مهم معناباختگی استفاده کرد ه است و در خلق وضعیت و جهانی پوچ که به اشکال مختلف با عمیق ترین لایه های وجودی شخصیت های داستان در ارتباط است، موفق می نماید. از این رو، ملکوت را می توان اثری خصیصه نما در ادبیات داستانی معناباخته فارسی در نظر گرفت.
۳.

مؤلفه های معناباختگی در شعر کتیبه مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان معناباختگی در ادبیات مولفه های معناباختگی کودتای 28 مرداد 1332 مهدی اخوان ثالث شعر کتیبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۴۵
یکی از جریان های ادبی که متأثر از اتفاقات سیاسیِ اروپای قرن بیستم است، معناباختگی است. این جریان، نخست در تئاتر فرانسه پدید آمد و به سرعت در اروپا منتشر شدو بعداز مدتی بر دیگر گونه های ادبی تأثیر گذاشت. روشنفکران نوگرای ایرانی تقریباً هم زمان با رواج آن در اروپا، به آن علاقه مند شدند و در قالب ترجمه، شاهکارهای آن را به جامعه ی  ایران شناساندند. تحت تأثیر رویدادهای سیاسی دهه های سی و چهل خورشیدی، شرایط جامعه در ایران نیز به گونه ای پیش رفت که آثاری با رویکرد معناباخته پدیدار شدند. یکی از شاعرانی که در آن دوره به این رویکرد علاقه مند شد، مهدی اخوان ثالث است. در این مقاله ابتدا به زمینه های فکری و بستر تاریخی معناباختگی در ادبیات غرب پرداخته ، معنای واژه ی (absurd) و مفهوم و مصداق آن را در ادبیات اروپا بازبینی کرده ایم؛ سپس مؤلفه ها و مبانی کارکردی این مکتب را در ادبیات برشمرده ایم. در قسمت بعدی مقاله سراغ شعر کتیبه اخوان رفته ایم و شرایط اجتماعی- سیاسی ایران را در دهه های سی و چهل به عنوان زمینه ی  تاریخیِ سرودن این شعر بررسی کرده ایم و در قسمت پایانی مؤلفه های جریان معناباختگی را در شعر کتیبه برشمرده و به شرح تفصیلیِ آن پرداخته ایم. بازنگری هانشان می دهد اخوان ثالث در زمان سرودن کتیبه با این جریان آشنا بوده و تقریباً همه ی مؤلفه های آن را به کار برده است.  
۴.

کنش های گفتاری پنج گانه در شعر «صدای پای آب» سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صدای پای آب سپهری نظریه کنش گفتار سرل جهان بینی آرمانی شاعر کنش های گفتاری پنج گانه آستن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۸۷
یکی از دیدگاه های تحلیل متن، که براساس آن می توان مفاهیم بلاغی و ادبی را در واحدهای کوچک زبانی (جمله) بررسی کرد، نظریه فلسفه زبانی «کنش گفتار» است. مقاله حاضر شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری را براساس این نظریه تحلیل می کند. این شعر براساس الگوی اصلاح شده کنش های گفتاری پنج گانه جی. آر. سرل، و سه شیوه تأثیرگذاری نگارنده بررسی شده است. پس از تبیین اصطلاحات و اصول نظریه کنش گفتار و تبیین مفهوم سه شیوه تأثیرگذاری متناسب با این نظریه، ذیل هرکدام از کنش های پنج گانه (اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی)، جمله هایی از شعر جهت نمونه بررسی شده است. سپهری کنش های اظهاری و عاطفی را در همه بندهای شعر، و کنش ترغیبی را در بیش از نیمی از بندها انجام داده، اما کنش تعهدی و اعلامی را در هیچ کدام از بندها انجام نداده است. شاعر برای شدت بخشیدن به تأثیر سخنش، از قابلیت هایی نظیر تکرار کنش ها، تشدید کنش ها و پیوند کنش ها استفاده کرده است. سپهری ازطریق کنش های اظهاری، ترغیبی و عاطفی، گذشته و حال جهان را شرح و نقد می کند و نیز با ارائه نوعی بینش شاعرانه و تبیین جهان آرمانی اش، مخاطب را به سبک خاصی از زندگی ترغیب می کند و در این راه از سه شیوه تأثیرگذاری به صورت خلاقانه استفاده می کند. سپهری به دلیل ویژگی ها و کاربردهای خاص کنش تعهدی و اعلامی نتوانسته است از آنها در این شعر استفاده کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان