سیده مریم مجتبوی

سیده مریم مجتبوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

بررسی عوامل موثر بر ایجاد و ارتقاء دلبستگی به مکان در کتابخانه های عمومی ایران

کلید واژه ها: دلبستگی به مکان فضاهای عمومی کتابخانه ها مکان سوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 783 تعداد دانلود : 798
بیان مساله: در روند توسعه شهرها با کمبود فضاهای عمومی مواجه هستیم و با افزایش روند فرد گرایی در جامعه، نیاز به مکان هایی برای تعاملات اجتماعی و گردهمایی به شدت احساس می شود. مکان سوم، یکی از انواع فضاهای عمومی است که می تواند موجب دلبستگی به مکان گردد. کتابخانه ی عمومی به عنوان یک مکان سوم باید به گونه ای طراحی شود که به عنوان بستر مناسب و ظرفی اجتماعی، زمینه حضور شهروندان را فراهم نموده، موجب تشویق آنها به مطالعه شود و در مخاطبین دلبستگی ایجاد نماید. از پیامدهای توجه نکردن به این موضوع می توان به کاهش میزان استفاده از کتابخانه ها، کاهش نقش اجتماعی آنها، از بین رفتن حس دلبستگی و جدایی افراد اشاره نمود.  بنابراین نگاه به کتابخانه به عنوان یک مکان برای تعامل اجتماعی، پاسخ به نیاز جامعه امروز است. هدف مقاله: این پژوهش با هدف دستیابی به مولفه های موثر در ایجاد دلبستگی در کتابخانه های عمومی به انجام رسیده است. در این راستا پاسخگویی به سه پرسش اساسی زیر مورد نظر بوده است: سوال پژوهش: چه عواملی موجب دلبستگی به مکان در فضاهای عمومی می شود؟ کدام متغیر ها تاثیرگذاری بیشتری در ایجاد دلبستگی به مکان در نمونه مورد بررسی دارند؟ و راهکارهای طراحی کتابخانه به عنوان مکان سوم به نحوی که در مخاطبین دلبستگی ایجاد کند، کدامند؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش تحقیق در این نوشتار، براساس روش کیفی و کمی می باشد و بر استدلال منطقی استوار است. شیوه جمع آوری اطلاعات به منظور دستیابی به مبانی نظری تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و مولفه ها از میان متون استخراج شده اند. در ادامه به بررسی و تحلیل دلبستگی به مکان در چهار کتابخانه موفق ایران، چون باغ کتاب تهران، کتابخانه ملی ایران، کتابخانه جندی شاپور و کتابخانه قلم پرداخته شده است. در نهایت میزان تاثیرگذاری مولفه ها در نمونه باغ کتاب، از طریق پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته و از روش های انعطاف پذیری مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند و راهکارهایی برای طراحی کتابخانه به عنوان مکان سوم با رویکرد ایجاد دلبستگی به مکان در کاربران ارائه شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که شش بعد کالبدی، اجتماعی، عملکردی، معنایی، احساسی، فردی و زمانی در ایجاد و ارتقا دلبستگی به مکان در کتابخانه های عمومی تاثیرگذارند. نتایج این پژوهش بر اهمیت مولفه های احساسی و کالبدی با بالاترین ضریب همبستگی با حس دلبستگی به مکان تاکید می کند. بر این اساس از میان شاخص های مولفه احساسی، شاخص «رضایتمندی» و از میان شاخص  های مولفه ی کالبدی، شاخص «راحتی» بیشترین تاثیر را بر حس دلبستگی به مکان دارند. در پایان مقاله، راهکارهای عملی در زمینه طراحی کتابخانه بر مبنای ویژگی های مکان سوم و با تاکید بر افزایش دلبستگی به مکان ارائه شده است.
۲.

بررسی عوامل کالبدی مؤثر در ایجاد و ارتقاء حس تعلق مکانی در طراحی شهری (مطالعه ی موردی: فضای عمومی بلانش شهر مشهد)

کلید واژه ها: حس تعلق طراحی داخلی کافی شاپ فضای عمومی عوامل کالبدی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 435 تعداد دانلود : 993
حس تعلق به مکان بین فرد و مکان، پیوند ناگسستنی ایجاد می کند، موجب هماهنگی فرد با محیط و رضایتمندی وی می شود و انگیزه ی لازم برای ماندگاری فرد در محیط را فراهم می کند.کافی شاپ یکی از مهم ترین فضاهای شهری می باشد که افراد نه صرفاً برای نوشیدن چای یا قهوه، بلکه برای تجربه ی معنا و احساس و گذراندن ساعاتی دور از زندگی کاری و استرس به آن مراجعه می کنند. بنابراین شناخت عوامل مؤثر در ایجاد حس تعلق و آن چه که انسان را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد الزامی است. هدف کلی پژوهش حاضر، پرداختن به شناخت مفهوم حس تعلق و عوامل مؤثر بر ایجاد آن، به خصوص عوامل کالبدی مؤثر بر ایجاد این حس در محیط کافی شاپ می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش پژوهش از نوع کیفی و توصیفی تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات و مبانی نظری پژوهش، از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برای بررسی و تحلیل مؤلفه های کالبدی مؤثر بر ایجاد حس تعلق در نمونه ی موردی از شیوه ی پیمایش میدانی (مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند، مؤلفه ی کالبدی مؤثرترین مؤلفه در ایجاد و ارتقاء حس تعلق در کافی شاپ بوده و تحت تأثیر ده شاخص رنگ، هندسه، مصالح، نور طبیعی و مصنوعی، مقیاس، تنوع، زیبایی و عناصر طبیعی می باشد. بررسی مؤلفه های کالبدی در کافی شاپ بلانش نیز، نشان داد شاخص نور، عناصر طبیعی و تنوع فضایی بیش ترین تأثیرگذاری را در ارتقاء حس تعلق به مکان در نمونه ی مورد بررسی دارند. در نهایت نیز، برای هرکدام از مؤلفه های کالبدی راه کارهایی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان ارائه شده است.
۳.

مطالعه تطبیقی نوآوری تزئینات دو مسجد مدرسه سردار قزوین و سپهسالار تهران

کلید واژه ها: دوره قاجار تزئینات مسجد - مدرسه مسجد - مدرسه سردار مسجد - مدرسه سپهسالار (مطهری)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 517
تزئینات و آرایش بناها از عوامل مؤثر در شکوه و زیبایی معماری دوره قاجار است. در این دوره، شاهد نوآوری و تحولات جدیدی در هنر و معماری هستیم. معماری مسجد-مدرسه ها نیز در این عصر پرتحول، دارای نوآوری های درخور توجهی هست که کم تر به آن پرداخته شده است. مسجد-مدرسه سپهسالار (مطهری) و مسجد-مدرسه سردار قزوین از لحاظ تزئینات به ویژه نقوش کاشی کاری، جزء بناهای شاخص این دوره هستند، لذا بررسی تزئینات و تفاوت نقوش به کار رفته در این دو بنا، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد و در این راستا، سؤالات زیر مطرح می گردد: 1. تزئینات دو مسجد-مدرسه سردار قزوین و سپهسالار تهران از چه ویژگی هایی برخوردار هستند؟، 2. نحوه تأثیرپذیری تزئینات این دو مسجد-مدرسه سردار و سپهسالار از غرب به چه صورت بوده است؟ شیوه پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است. در گام اول، از طریق مطالعات کتابخانه ای پیشینه مرتبط با تزئینات دوره قاجار مورد مطالعه قرار گرفته، در گام دوم، از طریق مشاهدات میدانی، به بررسی تزئینات در نمونه های موردی پرداخته شده و در گام آخر، با تطبیق مطالعات کتابخانه ای و میدانی، نوآوری در نقوش دو مسجد-مدرسه سپهسالار و سردار مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تزئینات هر دو بنا، تحت تأثیر هنر و فرهنگ غربی بوده اند. در تزئینات مسجد-مدرسه سپهسالار، برخی از نقوش به طور کاملاً مستقیم و بدون تغییر از هنر غرب اقتباس شده اند؛ ولیکن تزئینات مسجد-مدرسه سردار قزوین به طور هم زمان تحت تأثیر معماری ایرانی، فرهنگ بستر و عناصر غربی شکل گرفته اند.
۴.

بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی در رستوران (نمونه موردی: رستوران چوجی)

کلید واژه ها: رستوران رضایتمندی عوامل کالبدی حس تعلق به مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 245 تعداد دانلود : 832
فضاهای عمومی و نیمه عمومی، نظیر رستوران ها و کافه ها، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد داشته و سبب شکل گیری تعاملات اجتماعی، میان آن ها می شود. امروزه رسالت واقعی سازمان ها، درک نیازها و خواسته های مشتریان و ارائه راهکارهایی است که رضایت مشتریان را در پی داشته باشد. زیرا با افزایش روزافزون رقابت در صنعت رستوران داری، یکی از عوامل موفقیت و سودآوری، رضایت مشتری است. برتری در بازار فقط با تأمین رضایت مشتری صورت می پذیرد که با طراحی مناسب فضا ها و نوآوری در خدمات و کیفیت، به دست می آید. رضایت مشتری از اهداف اساسی هر سازمان است و مشتریان راضی، کلید موفقیت هر سازمان به شمار می روند. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مطالعه عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتریان در رستوران و به طور خاص عوامل کالبدی مؤثر بر این رویکرد به این پرسش پرداخته است که چه عوامل کالبدی در طراحی داخلی رستوران بر ایجاد و ارتقاء رضایتمندی مؤثر است؟ این پژوهش از نظر ماهیت داده ها یک پژوهش کیفی است، بنابراین ابتدا دیدگاه های مختلف نظریه پردازان را مورد بررسی قرار داده، به مدل مفهومی پژوهش به صورت نمودار دست یافته و سپس به تحلیل رستوران چوجی به عنوان نمونه موردی پرداخته شده است و نتایج به دست آمده، به صورت جدول ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون عوامل کالبدی، محیطی، عملکردی، اجتماعی، معنایی و احساسی، اقتصادی و عامل زمان بر رضایت مشتریان در صنعت رستوران داری مؤثرند و عوامل کالبدی با شاخص هایی نظیر نور، رنگ، چیدمان و پیوند با طبیعت در طراحی داخلی رستوران و افزایش رضایتمندی مشتریان بسیار مهم و تأثیر گذار می باشند. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به این امر اشاره کرد که در نمونه مورد بررسی، عامل کالبدی چیدمان به دلیل حفظ حریم شخصی و تفکیک صحیح فضاهای خصوصی، خانوادگی و دوستانه، بدون خرد کردن فضا، مؤثرترین عامل در ایجاد رضایتمندی بوده است.
۵.

بررسی مؤلفه های کالبدی معماری پایدار در فضای آموزشی (نمونه موردی: مدرسه فرانسوا میتران برزیل)

کلید واژه ها: توسعه پایدار معماری پایدار فضای آموزشی مولفه های کالبدی مدرسه فرانسوا میتران برزیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 868 تعداد دانلود : 860
زمینه و هدف: در سال های اخیر بحران محیط زیست از دغدغه های اصلی بشر محسوب می شود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آینده محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمان ها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژه ای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیت های محیطی و تکنولوژیکی آن ها، در راستای آموزش، فرهنگ سازی و دستیابی به جهانی زیست پذیر تأثیر بسزایی دارد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به شاخص های کالبدی مؤثر در ارتقاء معماری پایدار در مدارس است، تا به کمک آن، محیط کالبدی مدرسه به یک ابزار آموزنده، در جهت یادگیری مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار تبدیل شود. روش بررسی: نوشتار حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات مبتنی ب ر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب است که به استخراج مدل مفهومی منتج می گردد. در نهایت شاخص های کالبدی برآمده از مدل در نمونه موردی (مدرسه فرانسوا میتران) مورد تحلیل قرار می گیرد و راهکارهایی در راستای طراحی فضای آموزشی بر مبنای شاخص های کالبدی توسعه پایدار ارائه می شود. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های ارتقاء دهنده پایداری در فضای آموزشی شامل چهار مؤلفه اصلی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این بین، مؤلفه کالبدی می توانند یک مدرسه را به یک ابزار آموزشی برای مسائل زیست محیطی تبدیل نماید و شاخص های آن شامل بهره گیری از نور روز، بهبود کیفیت هوا در محیط داخلی، ارتباط با عناصر طبیعی، طراحی فضا جهت حمایت از فعالیت زیست محیطی، انتخاب آگاهانه مواد و مصالح، انعطاف پذیری کالبدی، کاهش مصرف انرژی از طریق کالبد و به کارگیری عناصر پایداری می باشد، که در نمونه موردی نیز تأثیرگذارند.
۶.

تحلیلی بر عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقاء حس تعلق درکافی شاپ (نمونه موردی: کافی شاپ آیوی)

کلید واژه ها: فضای عمومی کافی شاپ حس تعلق عوامل کالبدی کافی شاپ آیوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 176 تعداد دانلود : 97
امروزه فضاهای عمومی نظیرکافی شاپ ها و رستوران ها، نقش مهمی در زندگی روزمره مردم دارند و مراجعه به کافی شاپ ها نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته و به تبع آن تعداد کافی شاپ ها نیز به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل جذب مشتری و تبدیل آنها به مشتری های وفادار برای صاحبان کافی شاپ ها از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. از آنجایی که حس تعلق به مکان بین انسان و مکان، تعامل و پیوند عاطفی ایجاد نموده و تمایلی قوی برای حضور و ماندگاری و بازگشت به آن مکان را در پی دارد، توجه به پارامترهای کالبدی مؤثر در ارتقاء حس تعلق، بایستی از اساسی ترین دغدغه ها باشد. لذا هدف از این پژوهش تبیین مفهوم حس تعلق به مکان و شناخت عوامل کالبدی مؤثر بر آن در کافی شاپ و بررسی نحوه عملکرد این عوامل در نمونه موردی (کافی شاپ آیوی) می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کیفی است و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که بخش اول آن از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بخش دوم آن از طریق مطالعات پیمایشی و میدانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء حس تعلق به مکان در کافی شاپ را می توان به عوامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، معنایی و زمانی تقسیم بندی کرد. مؤلفه کالبدی شامل عناصر نور، رنگ، مصالح، طبیعت، مبلمان، بافت و تزئینات، اندازه و مقیاس می باشد و کیفیت و مطلوبیت هرکدام از شاخصه های ذکر شده نقش بسزایی در افزایش حس تعلق به مکان درکاربران کافی شاپ دارد. از مهمترین شاخصه های کالبدی ایجاد حس تعلق در نمونه موردی (کافی شاپ آیوی)، مصالح بومی، پیوند با طبیعت بواسطه بهره گیری از عناصر طبیعی و توجه ویژه به نورپردازی مصنوعی می باشد.
۷.

واکاوی عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار (نمونه موردی: بازار تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی به مکان عوامل انسانی عوامل مکانی بازار بازار تجریش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 350 تعداد دانلود : 68
بیان مسئله: امروزه بی توجهی به مؤلفه های مکانی و انسانی و وابسته کردن مراکز تجاری معاصر به امور اقتصادی، باعث تقلیل میزان حضور، عدم وفاداری مشتریان، کاهش دلبستگی مکانی و خالی شدن مراکز تجاری از افراد شده و این موضوع تداوم حیات مراکز تجاری را با بحران روبه رو کرده است. بنابراین تعیین و اکتشاف فاکتورهای اثرگذار در ایجاد و ارتقای دلبستگی به فضای بازار، می تواند به بهبود شرایط عاطفی و روحی شهروندان و افزایش کارکرد مراکز تجاری کمک کند.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش یافتن عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار و هدف فرعی دستیابی به ارتباط مابین مؤلفه های مؤثر با یکدیگر در بازار تجریش است.روش پژوهش: برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده و از طریق راهبرد علی-مقایسه ای، میزان تأثیر مؤلفه ها بر حس دلبستگی به مکان، بررسی شده است. در روند پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان و عوامل مؤثر بر این حس گردآوری و سپس با اتکا به نتایج تحلیل محتوا، مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. سپس براساس داده های به دست آمده از بخش کیفی، پرسش نامه ای محقق ساخت، در جامعه آماری شامل: کسبه، مشتریان و رهگذران در بازار تجریش توزیع شد و با استفاده از آزمون های آماری 26 SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه های مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان مؤلفه های مکانی، انسانی و زمانی هستند و رابطه معناداری میان آنها و دلبستگی به مکان وجود دارد. تحلیل ها نشان داد از میان مؤلفه های مکانی، عوامل کالبدی مکان و از میان مؤلفه های انسانی، عوامل ادراکی، مؤثرترین عامل در ایجاد دلبستگی به بازار هستند. از میان عوامل ادراکی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص خاطره انگیزی و سپس هویتمندی و از میان عوامل کالبدی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص دسترسی و سپس فرم و ساختار است.
۸.

تأثیر انعطاف پذیری در ارتقاء کیفیت معماری داخلی محیط مسکونی (نمونه موردی: خانه شریفی ها)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری معماری داخلی کیفیت فضا مسکن خانه شریفی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 73 تعداد دانلود : 438
ماهیت، میزان کمبود و وجوه نیازهای سکونتی، برحسب گروه های درآمدی و قشرهای اجتماعی متفاوت است. بدیهی است هریک، به تبع ویژگی های خود، راه حل های متفاوتی را طلب می کند. یکی از این راه حل ها، مسکن انعطاف پذیر می باشد. واحد مسکونی انعطاف پذیر، این امکان را به ساکنان می دهد که خانه خود را متناسب با فرهنگ، شیوه زندگی، الگوهای رفتاری، نیازهای فضایی و ... ساماندهی کنند. از آنجا که انسان ها معمولاً تنوع طلب هستند و ثابت ماندن شرایط محیطی، موجب نارضایتی آنها می گردد، لذا وجود امکاناتی برای ایجاد تغییرات فضایی در محیط زندگی خود را مطلوب ارزیابی می کنند. اهداف پژوهش پیش رو، دستیابی به مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت مسکن، معرفی انواع روش های انعطاف پذیری در فضای مسکونی و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت محیط زندگی با استفاده از انعطاف پذیری است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا با مطالعه منابع و اسناد کتابخانه ای و اینترنتی، به معرفی مؤلفه های مؤثر جهت ارتقاء کیفیت محیط مسکونی پرداخته شده و مؤلفه انعطاف پذیری به عنوان اساسی ترین و مهم ترین عامل، یاد شده است. در همین راستا، ابتدا گونه های مختلف انعطاف پذیری در مسکن که شامل: تنوع پذیری (فضای چندعملکردی)، تطبیق پذیری (جابجایی فصلی و روزانه) و تغییرپذیری (تفکیک و تجمیع) است، مورد بررسی قرار گرفته و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت مسکن با استفاده از انعطاف پذیری، راهکارها و نتیجه حاصله از هرکدام در قالب مدلِ مفهومی پژوهش استخراج گشته اند. در بخش دوم پژوهش، نحوه عملکرد هریک از مؤلفه ها در نمونه موردی (خانه شریفی ها)، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
۹.

مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر؛ «نمونه موردی: خانه داروغه و خانه پدر و دختر مشهد»

کلید واژه ها: خانه سنتی خانه معاصر خلوت فردی خلوت جمعی خانه داروغه خانه پدر و دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 874 تعداد دانلود : 13
بیان مسأله: خلوت از مهم ترین ویژگی های یک خانه مطلوب و از نیازهای اساسی افراد در فضای مسکونی است و به معنای فرایندی است که در آن، بشر می تواند به تجربه خویشتن نگری دست یابد و دامنه ارتباطی خود با سایرین را تنظیم کند. باتوجه به اینکه انسان نیازمند فضاهایی با خلوت فردی و خلوت جمعی می باشد، بنابراین لازم است تعدادی از فضاها خلوت فردی را تأمین نموده و موجب آرامش انسان شوند و تعدادی از فضاها نیز خلوت جمعی را جهت ارتباط و تعامل با سایر افراد خانواده تأمین نمایند. اهمیت و ضرورت: در صورت عدم توجه هم زمان به خلوت فردی و خلوت جمعی، نیازهای انسان به طور کامل تأمین نمی شود و فضای خانه به محیطی ناکارآمد تبدیل خواهد شد. لذا شناخت و بررسی نحوه دستیابی به طیف خلوت در نمونه های موفق و به کارگیری آنها در جهت ایجاد تعادل میان خلوت فردی و جمعی امری ضروری است. اهداف: هدف این مقاله شناخت طیف خلوت در فضای مسکونی و بررسی و مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر می باشد. سؤال پژوهش: جهت دستیابی به اهداف پژوهش، این پرسش ها مطرح است: جهت تأمین نیازهای انسان به چه طیفی از خلوت در فضای مسکونی نیاز است؟ خلوت فردی تا جمعی در خانه های سنتی و خانه های معاصر چگونه تحقق یافته است؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش، کیفی است. در گام اول با بررسی مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است و در گام دوم از طریق مطالعات میدانی به مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در نمونه ای از دو گروه خانه های سنتی (خانه داروغه) و خانه های معاصر ایران (خانه پدر و دختر) پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در خانه های سنتی از جمله خانه داروغه بیشتر به خلوت جمعی و در خانه های معاصر از جمله خانه پدر و دختر بیشتر به خلوت فردی توجه شده است.
۱۰.

تأثیر مؤلفه های غنای حسی در ایجاد دلبستگی به مکان؛ مقایسه تطبیقی بازارهای سنتی و مراکز تجاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حواس پنج گانه غنای حسی دلبستگی به مکان بازار تجریش مرکز خرید پالادیوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 86
 تجربیات مکانی، با ایجاد احساسات مثبت و درگیری حواس می توانند منجربه دلبستگی مکانی در مخاطبین و در نتیجه افزایش پایداری مراکز تجاری شوند. لذا مشتریان وفادار برای بقای بازارها و مراکز تجاری بسیار مهم هستند. هدف اصلی مطالعه حاضر، واکاوی تأثیر تجربیات حسی (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) بر شکل گیری احساسات مثبت و ایجاد دلبستگی به مکان و بررسی تطبیقی آن در بازارهای سنتی و مراکز تجاری مدرن است. در این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای ابعاد مختلف غنای حسی و نحوه تأثیر غنای حسی بر دلبستگی مکانی معرفی و مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است. سپس از طریق روش پیاده روی حسی، نقاط شاخص در نمونه های موردی مشخص شده و با استفاده از یادداشت برداری حسی، میزان درگیری حواس پنج گانه در هر نقطه مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با استفاده از پرسشنامه رابطه بین غنای حسی، شاخص های ادراکی و دلبستگی به مکان مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، بین مؤلفه های حسی مثبت و مؤلفه ادراک در نمونه های موردی، رابطه معناداری وجود دارد. از میان شاخص های ادراکی، رضایتمندی و خاطره انگیزی به طور مشترک در دلبستگی به بازارهای سنتی و مدرن مؤثرند. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص هویتمندی در بازارهای سنتی تأثیرگذار، اما توجه به آن در مراکز تجاری مدرن مغفول مانده است. همچنین شاخص امنیت در مراکز تجاری مدرن نقش بارزی داشته، در حالی که در بازارهای سنتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت با توجه به اینکه میزان دلبستگی به مکان در بازار تجریش بیشتر از مرکز خرید پالادیوم است، می توان نتیجه گرفت شاخص های خاطره انگیزی، هویتمندی و رضایتمندی بر ایجاد و ارتقاء دلبستگی به مراکز تجاری بیشتر تأثیرگذارند.
۱۱.

واکاوی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء سلامت در فضای مسکونی در دوران کرونا و پساکرونا (نمونه موردی: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)

کلید واژه ها: سلامت فضای مسکونی کرونا پساکرونا راهکار طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 228 تعداد دانلود : 769
گسترش بیماری کووید 19 در جهان، بر سبک زندگی افراد تأثیر گذاشته است و بدون شک، این بیماری تأثیر زیادی بر سلامت جسمی و روحی افراد دارد. قرنطینه سازی علاوه بر تأثیرات مثبت در کنترل بیماری کرونا، موجب افزایش انزوای اجتماعی و کاهش سلامت افراد شده است. خانه، به عنوان محیطی که افراد زمان زیادی از اوقات خود را در آن می گذرانند، می تواند تأثیرات مثبت یا منفی شگرفی بر سلامت ساکنین داشته باشد. هدف پژوهش پیش رو، شناسایی و دسته بندی مشکلات موجود در فضای مسکونی در دوران کرونا و پساکرونا و استخراج مدل مفهومی است. در این راستا، سؤالات زیر مطرح می گردند: کدام یک از شاخص های مدل مفهومی پژوهش، در نمونه ی مورد مطالعه (مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد) توانسته موجب بهبود سلامت ساکنین شود؟ و کدام راهکارهای کالبدی و زیست محیطی در معماری فضای مسکونی، جهت ارتقاء سلامت در دوران کرونا و پساکرونا وجود دارد؟ روش این پژوهش، ترکیبی می باشد و در دو بخش کیفی و کمّی انجام گرفته است. در بخش اول که ماهیت کیفی دارد، با مرور پیشینه و پژوهش های صورت گرفته در زمینه ی روان شناسی محیط و سلامت، به استخراج مدل مفهومی اولیه ی پژوهش (ارائه ی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء سلامت) پرداخته شده است. در بخش دوم، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده، توسط متخصصین حوزه ی معماری و روان شناسی مورد سنجش قرار گرفته، مدل نهایی ارائه و در نمونه ی مورد مطالعه به وسیله ی پرسشنامه بررسی شده است. یافته ها نشان می دهند که شاخص های فضای سبز، تراس، دسترسی به فضاهای باز، دید و منظر مطلوب، تهویه، اقلیم، آلودگی صوتی در مجتمع ششصد دستگاه واقع در شهر مشهد رعایت شده و موجب رضایت مندی ساکنین گشته است. هم چنین شاخص های ایوان، ایمنی و نظافت، مورد توجه قرار نگرفته و ساکنین دچار نارضایتی بودند. در انتها نیز، برای هر یک از شاخص های مدل مفهومی پژوهش، راهکارهایی ارائه شده است.
۱۲.

تأثیر انعطاف پذیری در ارتقای کیفیت معماری داخلی مسکن حداقل (نمونه موردی: خانه بسیار کوچک هاروکی)

تعداد بازدید : 895 تعداد دانلود : 154
روﻧﺪ روزاﻓﺰون رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎی بزرگ در چند دهه اخیر، در زمینه مسکن بحران ایجاد نموده است و اهمیت تولید انبوه واحدهای مسکونی بیش از پیش مطرح شده است. در شرایط کنونی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮاﻧﯽ ﻣﺴﮑﻦ، ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ واﺣﺪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ بیش تر رواج یافته و ﺑﺴﯿﺎری از ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ، علی رغم عدم تأمین نیازهایشان ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ در واﺣﺪﻫﺎیی ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ رﺿﺎﯾﺖ داده اند. طراحی واﺣﺪﻫﺎی آﭘﺎرﺗﻤﺎﻧﯽ ﮐﻮﭼﮏ مبتنی ﺑﺮ اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی، می توانند به استفاده بهینه از فضا منجر شوند و ﺑﺴﯿﺎری از ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻓﺮاد را پاسخ دهند. هدف پژوهش حاضر، دست یابی به ویژگی های مسکن حداقل، واکاوی نحوه عملکرد انعطاف پذیری در مسکن حداقل و بررسی مدل مفهومی انعطاف پذیری در نمونه موردی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. در گام اول، از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به واکاوی مؤلفه های مؤثر در جهت ارتقای انعطاف پذیری مسکن حداقل پرداخته شده و مدل مفهومی استخراج گشته است. در گام دوم، مدل پژوهش در نمونه موردیِ خانه بسیار کوچک هاروکی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که انعطاف پذیری در فضای مسکن حداقل به تأمین نیاز مخاطب کمک می کند و می توان در سه مرحله الف) طراحی سازه و فضا (سفت کاری)، ب) طراحی پوشش نهایی رو ساختار (نازک کاری) و ج) مبلمان و تجهیزات، از راه کارهایی جهت ارتقای کیفیت فضایی بهره برد. نتایج بیان گر این است که به مؤلفه های انعطاف پذیری در نمونه موردی (خانه بسیار کوچک هاروکی) توجه شده است، در بخش سفت کاری از نیم طبقه، جهت چندعملکردی نمودن فضا، در بخش نازک کاری از جداره های تاشونده و تغییرپذیر جهت تأمین نیاز و کاهش اغتشاشات بصری و در بخش تجهیزات و مبلمان از مبلمان تاشو و متحرک بهره برده شده است.
۱۳.

بررسی تأثیرات هوشمندسازی ساختمان بر صرفه جویی انرژی

کلید واژه ها: ساختمان هوشمند هوشمندسازی مصرف انرژی تکنولوژی بهینه سازی مصرف انرژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 899 تعداد دانلود : 255
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، امکان به روزرسانی اجزای ساختمان جهت افزایش سطح تعامل انسان و تکنولوژی، تأمین آسایش بیشتر، دست یابی به ایمنی، امنیت، راحتی و کنترل بهتر فضای فراهم شده است. همچنین بحران کمبود انرژی در سراسر جهان به یکی از جدی ترین مشکلات بشر تبدیل شده و معماری هوشمند می تواند با کاهش مصرف سوخت های فسیلی، موجب کاهش مصرف برق و گاز، کاهش تولید گازهای گل خانه ای و کاهش اثرات مخرب زیست محیطی شود، به همین دلیل ضروری است که از هوشمندسازی در معماری داخلی بهره برده شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیرات استفاده از تکنولوژی در ساختمان و واکاوی تأثیر عناصر هوشمندسازی در بهینه سازی مصرف انرژی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است. در گام نخست با مرور مبانی نظری و پیشینه تحقیق در حوزه هوشمندسازی و بهینه سازی انرژی، اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی جمع آوری و عناصر هوشمندسازی در قالب مدل مفهومی استخراج شد. در گام بعدی از طریق تحلیل محتوا به بررسی نحوه عملکرد مقوله ها و زیرمقوله های هوشمندسازی بر کاهش مصرف انرژی پرداخته شد. یافته ها نشان داد، هوشمندسازی یکی از تأثیرات مثبت تکنولوژی در فرایند ساختمان سازی است که از طریق «مواد و مصالح هوشمند»، «حسگرها»، «سامانه کنترل ایمنی، امنیت و نظارت» و «تجهیزات خدماتی» می تواند منجر به بهبود مؤلفه های اقتصادی، روانی، کالبدی و زیست محیطی زندگی ساکنین شود و از دو روش باسیم و بی سیم قابل اجرا است. یکی از مهمترین اثرات هوشمندسازی کاهش مصرف انرژی از مؤلفه زیست محیطی است که نحوه عملکرد مقوله ها و زیرمقوله های آن در قالب نموداری ارائه شده است.
۱۴.

بررسی مؤلفه های تأثیرگذار در معماری موزه به مثابه تجربه ای از آینده (نمونه موردی: موزه آینده دبی)

تعداد بازدید : 765 تعداد دانلود : 82
با پیشرفت جوامع و حرکت به سمت مدرنیزه شدن، موزه ها نیز به سمت تکنولوژی قدم برداشته اند. امروزه موزه ها دیگر تنها به نمایش آثار تاریخی گذشته نمی پردازند، بلکه در تلاش هستند تا جامعه را با واقعیات کنونی آشنا کنند و ضمن حرکت به سمت جامعه ای مدرن تر و آینده ای پیشرفته تر، نقش مؤثرتری نسبت به گذشته ایفا نمایند. موزه های تکنولوژی نوعی از موزه های نوین هستند و به دنبال نمایش دورنمایی از آینده، همراه با تجربه عینی هستند. اهداف اصلی این پژوهش، بررسی و طبقه بندی موزه های سنتی و نوین و مقایسه آن ها از سه بعد کالبدی، عملکردی و اجتماعی، واکاوی شاخص های مؤثر در معماری موزه نوین و ارائه در قالب مدل مفهومی و تحلیل مؤلفه های مستخرج از مدل مفهومی در طراحی موزه آینده دبی به عنوان یک موزه نوین می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-اسنادی و میدانی انجام شده است. در گام نخست، مکتوبات در زمینه انواع موزه ها (به خصوص موزه های نوین) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته، تفاوت موزه های سنتی و نوین مرور شده و عناصر تأثیرگذار در معماری داخلی موزه های نوین در قالب مدل مفهومی استخراج گشته است. سپس به منظور آشنایی با پیشرفت موزه های نوین، با توجه به مؤلفه های ارائه شده در مدل مفهومی، به بررسی نمونه موردی (موزه آینده دبی) پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد موزه ها به دو دسته موزه های سنتی و موزه های نوین تقسیم شده و شاخص های تأثیرگذار در معماری موزه نوین، شامل «تکنولوژی، دوستدار محیط زیست، نور طبیعی و مصنوعی، پالت رنگ، تزیینات، فضای جمعی، سازه و تأسیسات» می باشند. موزه آینده دبی نیز به عنوان یک موزه نوین، با هدف دست یابی به پایداری از کانسپت های متعددی برای هر یک از شاخص های موزه نوین، بهره برده است و مهمترین آن ها، استفاده از ابزارهای مدل سازی پارامتریک جدید در طراحی سازه از شاخص تکنولوژی می باشد.
۱۵.

سنجش غنای حسی در پیاده بازار(مطالعه موردی: پیاده بازار جنّت مشهد)

کلید واژه ها: غنای حسی پیاده بازار حواس ادراک پیاده بازار جنت مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 472
زمینه و هدف: تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد. در ادراک یک فضا هر چه اندام های حسی بیشتری برانگیخته شوند، تأثیرگذاری فضا بیشتر و درک از فضا عمیق تر صورت خواهد گرفت و وسعت تجارب حاصله با مفهوم غنای حسی قابل بررسی است. پیاده راه ها یکی از جلوه های سرزندگی و حیات شهری هستند و یکی از راه های ارتقای کیفیت این گونه فضاها، افزایش غنای حسی به منظور بکارگیری تمامی حواس مخاطب می باشد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش غنای حسی و میزان اثرگذاری هر حس در نقاط مختلف این پیاده بازار است. روش بررسی:  این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با پیشینه و مبانی نظری از روش مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری و تحلیل در مطالعات میدانى از روش هاى مشاهده، حس گردی و یادداشت بردارى حسى براى برداشت منظر حسى شش نقطه از پیاده بازار جنت به عنوان نمونه موردی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری:  یافته ها بیانگر آن است که پیاده بازار جنت، به ترتیب در نقطه شاخص شش (خانه تاریخی مستوفی)، نقطه شاخص یک (پلازای ورودی)، نقطه شاخص چهار (بین جنت  4 و 6)، نقطه شاخص سه (نبش جنت 4)، نقطه شاخص 5 (بین جنت 8 و 10) و نقطه شاخص 2 (جنت 2)  بیشترین غنای حسی را در مخاطبین ایجاد نموده است و اولویت درگیری حواس در خانه تاریخی مستوفی به ترتیب از بیشتر به کمتر مربوط به حس بینایی، لامسه، شنوایی، بویایی و چشایی است.
۱۶.

بررسی تزئینات کاشی کاری در مساجد دوره تیموریان (نمونه موردی: مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد گوهرشاد هرات)

کلید واژه ها: تزئینات کاشی کاری دوره تیموری مسجد گوهرشاد مشهد مسجد گوهرشاد هرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 227 تعداد دانلود : 827
بیان مسئله: دوره تیموری یکی از دوره های درخشان هنر و معماری اسلامی محسوب می شود. در این دوره، پیشرفت های قابل توجهی در عرصه های مختلف تزئینات معماری صورت می گیرد. شیوه تزیین با کاشی معرق در عهد تیموری حکایت از آن دارد که هنرمندان این دوره در شیوه تزیینی به حد اعلای مهارت دست یافته بودند. در واقع، تزئین در این دوره، تحت تأثیر عوامل متعددی دست خوش تغییر و دگرگونی اساسی شده است. هدف پژوهش: از اهداف اصلی این پژوهش، مقایسه تطبیقی تزئینات دوره تیموریان شامل خطوط تزئینی، نقوش و رنگ های به کار رفته در کاشی کاری نمونه های موردی (مساجد گوهرشاد مشهد و هرات) می باشد. سؤال پژوهش: دو مسجد گوهرشاد و هرات که هر دو توسط یک نفر و در یک دوره ساخته شده اند، چه شباهت ها و تفاوت هایی در زمینه تزئینات با یکدیگر دارند؟روش تحقیق: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم نشینی مقتدرانه نقوش گیاهی در کنار نقوش هندسی، از ویژگی هایی است که در این دوره آغاز شده است. همچنین معماری عصر تیموری را می توان اوج کاربرد رنگ در معماری دانست که نمونه آن در کتیبه های کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشی های آبی مشاهده می شود. این گونه به نظر می رسد که به علت گسترش وسیع معماری در دوره تیموری و فاصله مسجد گوهرشاد مشهد و گوهرشاد هرات با یکدیگر، تفاوت در اقلیم و تا حدودی مسائل فرهنگی و خصوصیت های قومی، باید شاهد تفاوت هایی بیش تر از آن چه در این دو مسجد می بینیم، باشیم. با بررسی و مطالعات انجام شده، به علت اشتراک دینی در این منطقه که خود می تواند عامل بسیار تعیین کننده ای باشد، نه تنها تفاوتی فاحش نمی توان دید، بلکه یک نوع وحدت و انسجام در طراحی ها و نقش ها وجود دارد.
۱۷.

شناسایی مؤلفه های رضایتمندی در گردشگران و مراجعه کنندگان پارک های تفریحی با رویکرد افزایش سلامت

کلید واژه ها: رضایتمندی گردشگری سلامت پارک شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 489
صنعتی شدن و رشد بی رویه جمعیت، پیامدهایی نظیر دوری از طبیعت، افزایش فشارهای روحی و جسمی و کاهش سطح سلامت را به دنبال داشته، لذا نیاز به حضور در فضاهای باز همچون پارک های شهری، بیش از پیش احساس می شود. از طرفی توجه به سلامت شهروندان و گردشگران در پارک های شهری، سبب افزایش سطح رضایتمندی آنان خواهد شد، بنابراین هدف اصلی این پژوهش طبقه بندی و شناسایی مؤلفه های رضایتمندی در پارک های شهری با رویکرد ارتقای سلامت می باشد. در راستای دستیابی به اهداف، سؤالات زیر مطرح می گردد: -مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر ایجاد رضایتمندی در پارک های سلامت محور کدامند؟ راهکارهای طراحی که سبب افزایش رضایتمندی از پارک های سلامت محور می شوند، کدامند؟ پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت، ترکیبی و از نوع کمی-کیفی است. در گام اول، مؤلفه های مؤثر بر رضایتمندی و افزایش سلامت در پارک های شهری از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی جمع آوری و در دو جدول عنوان گردید. در گام بعد، مدل مفهومی پژوهش بر اساس شاخص های مشترک، استخراج و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ آن توسط متخصصین حوزه معماری و شهرسازی با ابزار پرسشنامه مورد بررسی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یافته ها نشان می دهد، مؤلفه های مؤثر در رضایتمندی گردشگران در پارک های شهری با رویکرد افزایش سطح سلامت شامل پنج مؤلفه «کالبدی» با شاخص آسایش اقلیمی، منظر و تنوع بصری واضح و مثبت، دسترسی و خوانایی، ایمنی و امکانات و تجهیزات، «عملکردی» با شاخص کاربری های متنوع و همه شمولی، خدمات بهداشتی، برقراری نظم و خوانایی، برگزاری فعالیت ها و جشن های فرهنگی، فعالیت های تندرستی و استفاده از فناوری های نوین، «اجتماعی» با شاخص تعاملات فردی و تعاملات اجتماعی، «اقتصادی» با شاخص مقرون به صرفه بودن و رعایت انصاف و «معنایی» با شاخص آرامش روحی و احساس امنیت است. در انتها، برای هر شاخص راهکار طراحی ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان