علیرضا شکیبا

علیرضا شکیبا

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از سری زمانی تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییراقلیم سری زمانی پارامترهای فنولوژی شاخص نرمال شده پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۸
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر می باشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهه های اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخص های سنجش از دور به عنوان یکی از روش های نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده می شوند. یکی از شاخص های مهم سنجش از دور، ویژگی های فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوشش گیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سال های 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. داده های اقلیمی دما و بارش از ایستگاه های هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهواره ای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستان های مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستان های اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاه تر شده است. نتایج تحلیل های آماری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته می باشد و همچنین شب های سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است. 
۲.

تحلیل تغییرات فضایی الگوهای دوام فصل بارش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل تغییرات فضایی آماره الکساندرسون دوام فصل بارش ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییرات فضایی بارش، چالشی است که ابعاد مختلف زندگی امروزی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک کشور و اهمیت مانایی فراسنج بارش در مدیریت منابع آب و غذا در آن، بررسی تغییرات فضایی آن در پهنه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. از این رو در این پژوهش تغییرات فضایی دوام فصل بارش در دوره مرطوب (سپتامبر تا می) با استفاده از دو آماره «موران محلی» و «لکه های داغ گتیس اٌرد-جی» طی 5 دوره 5 ساله در سال های 1991 تا 2015 میلادی مد نظر قرار گرفت. پراکنش فضایی مثبت دوام فصل بارش، بر پایه نتایج آماره موران محلی، انطباق بسیار خوبی با نواحی پربارش کشور دارد. از سوی دیگر پیوستگی الگوی فضایی منفی حاصل از آماره لکه های داغ، در قیاس با نتایج آماره موران محلی بیشتر بوده و بر نواحی بسیار کم بارش جنوب شرقی و مرکزی منطبق است. همچنین نتایج آماره الکساندرسون نشان داد که سری زمانی 13 ایستگاه از 108 ایستگاه منتخب، دارای جهش یعنی تغییر ناگهانی در سری زمانی دوام فصل بارش،بوده اند. این جهش ها بیشتر در ایستگاه های جنوبی کشور و در سالهای بعد از 2000 میلادی آشکار شده است.
۳.

بررسی رویکرد حزبی و سیاست های مهاجرتی ایالات متحده (1993 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهاجرت سیاست های مهاجرتی قوانین مهاجرتی حزب دولت ایالات متحده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
موضوع مهاجرت، پیامد های آن و درنتیجه سیاست های مهاجرتی به مرورزمان و با افزایش تعداد و جمعیت مهاجرین خصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم به طورجدی موردتوجه دولت ها قرار گرفت. در این میان سیاست های مهاجرتی ایالات متحده آمریکا بسیار بیشتر و جدی تر از سیاست های مهاجرتی دیگر کشورها پویایی داشته و برای هر دولت و حزب این کشور اهمیت خاصی داشته است. تاکنون سیاست های مهاجرتی ایالات متحده برگرفته از شرایط داخلی، بین المللی، حوادث و رویدادها، و متناسب با اهداف این کشور تغییراتی داشته است. به عنوان مثال پایان جنگ سرد، واقعه یازده سپتامبر، بحران اقتصادی سال 2008 و رقابتی شدن فضای نظام بین الملل و دورشدن از نظام تک قطبی ازجمله موارد تأثیرگذار بر سیاست های مهاجرتی ایالات متحده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که «حزب خواستگاه دولت چه میزان در تغییر سیاست ها و قوانین مهاجرتی مؤثر است؟» این پژوهش با روش کیفی و با شیوه مطالعه مقایسه ای به بررسی تشابه و تفاوت ریشه های امنیتی و اقتصادی سیاست های مهاجرتی در چهار دولت منتخب کلینتون، بوش، اوباما و ترامپ پرداخته و همچنین تغییرات صورت گرفته در قوانین و سیاست های مهاجرتی آنها می پردازد. نتیجه نهایی به دست آمده از این پژوهش نیز این است که ریشه سیاست های مهاجرتی ایالات متحده ارتباطی با خاستگاه حزب نداشته و متغیرهای دیگری چون عوامل امنیتی و اقتصادی در این امر دخیل هستند.
۴.

رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه (2022 -2010)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمریکا چین خاورمیانه رقابت قدرت های بزرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
منطقه خاورمیانه همواره صحنه کشمکش قدرت های بزرگ بوده است. این درگیری به واسطه اهمیت این منطقه از منظر تامین انرژی و معادلات ژتوپولیتیک برای این قدرت ها مورد توجه قرار گرفته است. با عبور از جنگ سرد و فرارسیدن عصر دیجیتال عرصه های رقابت قدرت های بزرگ نیز دچار دگردیسی گردید با این وجود رقابت میان قدرت های بزرگ و به خصوص آمریکا و چین در این منطقه علی رغم اهمیت بسیار بالای آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای مشخص نمودن وضعیت این رقابت ناگزیر بودیم تا با روند پژوهی تحولات منطقه در طول مدت زمان 2010 الی 2022 به ابعاد گوناگون این رقابت احاطه پیدا کنیم. در اینجا آنچه سوال اصلی مقاله ما را شکل می دهد آن است که رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه در چه ابعادی پیگیری شده است؟ فرضیه این پژوهش نیز اینگونه است که رقابت این دو قدرت در عرصه منطقه خاورمیانه محدود به یک بعد نبود و به همین جهت برای دستیابی به یک دید جامع تر در این مقاله به سه بعد اساسی این رقابت یعنی رقابت سیاسی دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی امنیتی پرداختیم. یافته های ما نشان دهنده گسترش زمینه های رقابت در هر سه بخش بود. رقابت در ابعاد اقتصادی برای چین و رقابت در عرصه های نظامی و امنیتی برای ایالات متحده از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر داده های اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است.
۵.

سنجش قابلیت دسترسی به مراکز درمانی در شهر اصفهان با استفاده از روش 2SFCA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دسترسی مکانی روش 2SFCA تابع افت فاصله مراکز درمانی اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۷
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری طی دهه های اخیر، مسئله دسترسی به انواع خدمات شهری است. هدف پژوهش حاضر، محاسبه دسترسی بلوک های جمعیتی به مراکز درمانی با استفاده از روش توسعه یافته حوزه نفوذ شناور دو مرحله ای (2SFCA) در شهر اصفهان است. در پژوهش حاضر، روش 2SFCA با استفاده از توابع افت فاصله در دو حالت با محدودیت و بدون محدودیت شعاع دسترسی به کار گرفته شد. نتایج نشان دهنده آن بود که روش 2SFCA با استفاده از تابع فرصت تجمعی خطی منفی بیشترین متوسط همبستگی را در دسترسی در مقایسه با سایر توابع داراست. محاسبه میانگین دسترسی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان حاکی از آن بود که مناطق مرکزی (3،1 و 5) بیشترین کاهش و مناطق حاشیه ای (8، 9 و11) بیشترین افزایش دسترسی را در حالت بدون محدودیت نسبت به حالت با محدودیت داشته اند. به طور کلی نتایج حاصل از به کارگیری روش 2SFCA و محاسبه ضریب جینی نشان دهنده آن است که میزان نابرابری در دسترسی بلوک های جمعیتی به خدمات درمانی در شهر اصفهان زیاد بوده است و این میزان نابرابری در حالت توأمان دسترسی به بیمارستان ها و درمانگاه ها افزایش می یابد. با توجه به قابلیت بالای روش 2SFCA توسعه یافته به دلیل در نظر گرفتن واقع بینانه تر عرضه، تقاضا، حوزه نفوذ و میزان فاصله، استفاده از این روش برای ارزیابی میزان دسترسی به انواع خدمات به خصوص خدمات اضطراری و درمانی به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک بسزایی می کند.
۶.

تحلیل سینوپتیک اثر کم فشارهای بریده در بارش سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم کم فشار بریده روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX CMIP5 سناریوهای RCP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۴
بارش های سنگین امروزه به خاطر مخاطرات و خسارات وارده، از جنبه های مهم در مطالعات آب و هوایی هستند. کم فشارهای بریده با ایجاد ناپایداری جوی در رخداد بارش سنگین در ایران تأثیرگذار هستند. در این راستا ابتدا متغیرهای آب وهوایی دما، بارش و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جو در ارتباط با تشکیل کم فشارهای بریده طی دوره (2018-1986) بررسی شد. سپس جهت پیش نگری تغییرات رخداد کم فشار بریده درآینده و اثر آن بر بارش سنگین، از پایگاه داده ECMWF نسخه ERA-Interim و مدل های CMIP5 با رویکرد ریزمقیاس نمایی CORDEX تحت دو سناریوی انتشار خوش بینانه RCP4.5  و بدبینانه RCP8.5 تا سال 2099 استفاده شد. نتایج نشان داد که در سناریوی RCP4.5 افزایش بارش به میزان حداقل 41/2 میلی متر و در سناریوی RCP8.5  کاهش بارش حداکثر به میزان 91 میلی متر برآورد شد. ناهنجاری های فشار سطح 500 هکتوپاسکال براساس RCP4.5 و RCP8.5 به میزان 5/61 و 5/92 ژئوپتانسیل متر افزایش خواهد داشت. کمترین فراوانی رخداد کم فشار بریده در سال های 1995 و 1996 به تعداد 10 رخداد، و بیشترین رخداد در سال های 1986 با 30 رخداد بوده است. با افزایش دمای هوا و پیش روی پرفشارجنب حاره ای به سمت عرض های بالا، محل تشکیل و مسیر حرکت کم فشارهای بریده در دوره 33 ساله به سمت عرض های جغرافیایی شمالی تر کشیده شده اند که می تواند شواهدی از اثرات تغییر اقلیم در ایران باشد. وجود رابطه مستقیم معنادار بین فراوانی رخداد کم فشار بریده و بارش سنگین در سطح خطای 5 درصد تأیید شد. همچنین میزان تأثیر کم فشارهای بریده در فراوانی بارش سنگین ایستگاه های ایران به ویژه ایستگاه های شمالی چشم گیرتر بوده است.
۷.

کاربرد شبکه کانولوشنی LSTM در طبقه بندی محصولات کشاورزی با استفاده از سری زمانی NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری عمیق حافظه کوتاه مدت بلند سری زمانی سنتینل 2 طبقه بندی محصولات کشاورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
تغییرات رشد محصولات کشاورزی در فواصل زمانی نسبتاً کوتاه، ناهم زمانی کشت محصولات مشابه، شباهت طیفی میان محصولات گوناگون در برخی از زمان های دوره کشت و کمبود داده های زمینی، طبقه بندی محصولات زراعی در تصاویر ماهواره ای را به کاری چالش برانگیز مبدل می کند. تغییر مقدار درصد پوشش و سبزینگی، در طول فصل رشد، از برجسته ترین ویژگی پوشش های گیاهی ازجمله محصولات کشاورزی است که می توان بر آن نظارت کرد. این کار با استفاده از سری زمانی شاخص های گیاهی انجام می شود که اطلاعات بسیار مفیدی از توالی ویژگی های فنولوژیک محصولات کشاورزی در اختیار ما قرار می دهد. استفاده از روش های یادگیری عمیق با توانایی یادگیری اطلاعات متوالی حاصل از این سری ها می تواند، در طبقه بندی محصولات کشاورزی و کاهش وابستگی به داده های زمینی، مفید باشد. شبکهLong-Short Term Memory (LSTM) یکی از انواع شبکه های عصبی بازگشتی در تجزیه و تحلیل داده های متوالی است که توانایی یادگیری توالی های بلندمدت در سری زمانی را دارد؛ بنابراین در این مطالعه، پس از محاسبه شاخص NDVI از باندهای ماهواره سنتینل 2 در نُه تاریخ متفاوت و تشکیل سری زمانی آن شاخص برای ورود به شبکه، دو ناحیه متفاوت در دشت مغان در نظر گرفته شد که محصولات کشت شده در آنها، طی عملیات زمینی، برداشت شده بود. در ناحیه اول، شبکه کانولوشنی LSTM برای طبقه بندی محصولات آموزش دید و در ناحیه دیگر، کارآیی این شبکه آموزش دیده در طبقه بندی محصولات ارزیابی شد و دقت کلی 82% و ضریب کاپای 8/0 به دست آمد. افزایش تعداد نمونه های زمینی و انتخاب مرز دقیق محصولات، می تواند کارایی روش مورد استفاده را افزایش دهد.
۸.

مطالعه وارزیابی دما شهر الشتر براساس مدل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پیش بینی میانگین فصلی شبکه عصبی مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۹
این تحقیق به منظور بررسی تغییر اقلیم در ناحیه غربی ایران استان لرستان شهرستان الشتر بر مبنای ارزیابی و پیش بینی تغییرات دما صورت گرفته است. هدف از این پژوهش "مدل سازی برای پیش بینی میانگین دمای ماهانه فصلی ایستگاه های منتخب استان لرستان به ویژه منطقه الشتر می باشد. شناسایی و آشکار سازی پهنه های آسیب پذیر با زیر ساخت هایی از قبیل کشاورزی؛ هیدرولوژی؛ حمل و نقل نواحی شهرستان در شرایط تغییر اقلیم می باشد. و با توجه به عدم وجود ودر دسترس نبودن دیتای سری زمانی 30 ساله ی الشتر لذا از شهرستان های همجوار از جمله ایستگاه های سینوپتیک خرم آباد -الشتر -بروجرد استفاده شده است در همین رابطه آمار 30ساله (1989-2019) تعداد سه ایستگاه سینوپتیک فوق الذکر استان لرستان مورد مطالعه و بررسی قرارگرفت و تغییرات معنی دار دماهای بیشینه و کمینه متوسط و همچنین دامنه شبانه روزی دما (dtr)که بیان گر اختلاف مقادیر دماهای بیشینه و کمینه می باشد» در دو مقیاس زمانی فصلی و سالانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بدین منظور؛ ابتدا دوره مطالعاتی در بازه زمانی ۲۰ ساله و۳۰ ساله تقسیم شده و با توجه به میزان تغیرات دما؛ دوره نرمال اقلیمی برای کلیه ایستگاه ها استخراج گردید. سپس مقادیر میانگین داده ها؛ با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی توانایی زیادی در شبیه سازی و پیش بینی عناصر جوی و آب و هوایی به ویژه دما دارد. پکیج fore gast استفاده شده است. نرم ابزار برنامه نویسیr  دو نمونه مورد مقایسه قرارگرفت و اختلاف های معنی دار سطح اطمینان ۹۵٪و۸۰٪ مشخص شدند. در این رابطه؛ بیشترین و کمترین تفاوت میانگین دوره ها؛ به ترتیب به دماهای کمینه و بیشینه اختصاص یافت همچنین روند داده ها در بازه زمانی ۲۰ ساله اخیر نیز مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس نتایج آن؛ دماهای متوسط؛ بیشینه و کمینه دارای روندی افزایشی بوده است. از نظر فصلی نیز زمستان شدیدترین تغییرات را در منطقه در برداشته است میزان موارد اختلاف بین بازه زمانی ۲۰ ساله و بازه های ۳۰ (دوره نرمال) ۳۰ ساله به ترتیب ۹۵ درصد و۸۰ درصد می باشد. در بازه ۲۰ساله اخیر؛ بیشترین و کمترین روند معنی دار ایستگاه ها؛ به ترتیب در فصول تابستان و پاییز مشاهده گردید. دوره اقلیم تحت دو سناریوی nnar"foregast گزارش و استخراج شد.
۹.

تحلیل الگوهای همدیدی و ترمودینامیک منجر به بارش های ابر سنگین و برآورد پهنه آبی حاصل از بارش ها درحوضه آبخیز کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش ابرسنگین تصاویر ماهواره ای کم فشار سودان پرفشارعربستان ناوه جنب قطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
برای بررسی بارش های ابرسنگین حوضه کرخه، از آمار بارش های روزانه حوضه آبخیز(2018-2005)،تصاویر ماهواره ای راداری سنتینل 1، لندست و از داده های جوی نم وی ژ ه، فشار، ارتفاع ژئوپتانسیل،امگا و جریان باد، استفاده گردید. نتایج بیانگر آن است، در مجموع بارش های سنگین به تفکیک سال روند افزایشی را نشان می دهد.بارش های سنگین از مقدار حداقلی15 تا 49 روز (مقدار تجمعی بلند مدت) در سطح حوضه تغییر دارند. بیشترین بارش های سنگین در سطح حوضه به ترتیب متعلق به ماه های دسامبر، آوریل، نوامبر و مارس می باشد. موقعیت استقرار سامانه های حرارتی پرفشار سیبری، کم فشار سودان،کم فشار پاکستان در سطح زمین و سامانه های دینامیکی پرفشار عربستان و ناوه مدیترانه الگوی غالب و تعیین کننده بارش های ابر سنگین در حوضه ابریز کرخه می باشد. عامل اصلی افزایش پهنه آبی دریاچه در بارش های ابر سنگین،افزایش تعداد روزهای دوره بارشی نیست، بلکه گسترش زیاد جنوب سوی ناوه مدیترانه، جابجایی شرق سوی واچرخند عربستان بر روی دریاهای گرم و شار قائم بخار آب شمال سو دریاهای گرم جنوبی به جلو ناوه می باشد. همچنین در بررسی موقعیت قرارگیری هسته جت برای ایجاد بارش های ابرسنگین، مناسب ترین حالت قرارگیری هسته درموقعیت عرضی 24 درجه شمالی و طول 42 شرقی(مرکز کشور عربستان) مشاهده شد، بگونه ای که در این حالت ناپایدارترین بخش جت(منطقه خروجی جت) منطبق بر بخش جلویی ناوه بر روی حوضه کرخه می باشد .
۱۰.

ارزیابی الگوی فضایی دمای سطح زمین با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دما سطح زمین فضایی کاربری اراضی موران همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
مبسوط پیشینه و هدف: دمای سطح زمین، عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی و امروزه چالش اصلی بسیاری از محققین در سرتاسر دنیا است. با فناوری سنجش از دور می توان دمای سطح زمین و تغییرات کاربری را طی سال های مختلف با کمک تصاویر ماهواره ای، استفاده از تشعشع فروسرخ حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی مورد ارزیابی قرار داد. در مطالعات محیطی به علت موقعیت و مکان قرار گرفتن مشاهدات در فضای نمونه نمی توان از آمار سنتی به علت ساختار پیوسته در زمان و مکان استفاده کرد. بدین منظور آمار فضایی (خودهمبستگی فضایی) روشی مناسب و نوین در تحلیل این داده ها است. مواد و روش ها : این پژوهش داده های ماهواره ای مربوط به تصاویر لندست 5 و 8 برای سال های 1990 و 2020 از سایت زمین شناسی آمریکا تهیه شدند. پس از انجام تصحیحات تصاویر، نقشه های کاربری اراضی شهرستان جیرفت تهیه شدند و سپس با استفاده از ترکیب باندی مرئی و مادون قرمز نقشه های کاربری اراضی تهیه شد. تبدیل مختلف طبقات کاربری اراضی و تغییرات آن طی این سال ها در نرم افزار ایدریسی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای ارزیابی دقت نقشه های طبقه بندی شده از 150 نقطه کنترلی از گوگل ارث استفاده شد. برای بدست آوردن دمای سطح زمین نیز از باندهای حرارتی تصاویر لندست دریافتی استفاده شد و  طی دو مرحله تبدیل رادیانس طیفی به دمای جسم سیاه و محاسبه گیسل مندی سطح دمای سطح زمین تعیین شد. در نهایت برای آشکارسازی الگوی فضایی تفاوت های محلی از آماره خودهمبستگی فضایی موران محلی استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که طی سال های 1990 تا 2020 بخشی از اراضی بایر و مسیل به پهنه آبی تبدیل شده اند که این کاربری با احداث سد بعد از سال 1990 افزایش پیدا کرد. میانگین دمای سطح زمین طی 30 سال 1/11 درجه افزایش داشت که این افزایش دما در همه کاربری ها دیده می شود. علت این افزایش را می توان بالا رفتن دمای هوا دانست. از دلایل دیگر افزایش دمای سطح زمین را می توان افزایش ساخت وسازها در منطقه دانست. تقسیم بندی طبقات دمای سطح زمین نشان داد که طبقات خیلی گرم و گرم که در بخش های جنوبی در سال 2020 افزایش و طبقه متوسط (بیشترین تغییر) و سرد کاهش داشته است. نتایج آنالیز آماره همبستگی مکانی محلی نشان داد که خوشه های داغ به تدریج در مناطق جنوبی و خوشه های خنک در مناطق شمالی و شمال شرقی تمرکز بیشتری پیداکرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد با وجود افزایش کاربری کشاورزی و باغ و کاهش مناطق بایر دمای سطح زمین در همه کاربری ها به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. هرچند که مناطق ساخت انسان نیز درحال افزایش است اما دلیل اصلی دمای سطح زمین را می توان بالا رفتن دمای هوا و تغییرات اقلیم برشمرد.
۱۱.

آسیب پذیری شبکه حمل ونقل جاده ای ناشی از تغییرات اقلیمی (موردمطالعه: جاده های استان لرستان با استفاده از آزمون جرم مضاعف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم جاده جرم مضاعف حمل و نقل تغییر اقلیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۱۷
صنعت حمل ونقل، نقش کلیدی و مؤثری در اجرای برنامه های توسعه پایدار کشورها ایفا می کند. یکی از بخش های مهم صنعت حمل ونقل، امنیت حمل ونقل جاده ای است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل آسیب پذیری شبکه حمل ونقل جاده ای در شرایط تغییر اقلیم است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر «آزمون جرم مضاعف» است که برای بررسی درستی و همگنی داده ها[1] و کنترل کیفیت آمار مورداستفاده قرار می گیرد. در این روش از مدل «اقلیمی جهانی»[2] و از یک دوره آماری ده ساله استفاده شد که با روش وزن دهی و با هدف تحلیل زمانی و مکانی داده ها بررسی شده است. نتایج حاصله و بررسی ها نشان داد، شاخص های حدی اقلیمی-هواشناسی که بر اساس آستانه های دما و بارش (صدک، مطلق، تداوم، تعداد روز و سایر) استخراج شده، در مدل رگرسیون با توجه به میزان تصادفات جاده ای در نواحی مختلف استان دارای وزن های مختلفی بودند؛ در نتیجه میزان تأثیرپذیری متفاوتی داشتند. در نواحی شمالی مؤثرترین شاخص در بین (۵) شاخص تعیین شده، حداکثر بارش یک روزه در ماه بود. به جز در محور جنوبی استان لرستان که شاخص شب های گرم تأثیر بیشتری بر بارش داشت. آنچه در روند تغییرات درصد تصادفات به وضوح مشخص بود، مطابقت روند فصلی شاخص ها و درصد تصادفات و معنی داری همبستگی (۰۰۰/۰) میان آن ها بود؛ بنابراین فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر تغییر اقلیم بر عناصر اقلیمی مؤثر بر حمل ونقل جاده ای و تغییر اقلیم به عنوان عامل اصلی آسیب پذیری شبکه حمل ونقل جاده ای، مورد تأیید قرار گرفتند.   [1]- آمار تصادفات جاده ای، منبع آمار پلیس راه فرماندهی انتظامی استان لرستان. [2]- GCM
۱۲.

ارزیابی روند فصلی شاخص هواویز (AI) ایران مبتنی بر داده های ماهواره ای Nimbus 7، Earth Probe، و Aura(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون من- کندال (MK) ایران سنجنده OMI سنجنده TOMS شاخص جذب هوایز (AAI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۶۰۵
هدف از این پژوهش ارزیابی روند شاخص هواویز (AI) فصلی در ایران است. در این راستا، داده های سنجنده TOMS دو ماهواره Nimbus 7 و Earth Probe و سنجنده OMI ماهواره Aura اخذ شد و از آزمون ناپارامتریک من- کندال (MK) برای شناسایی روند شاخص هواویز استفاده شد. نتایج نشان داد داده های سنجنده TOMS ماهواره EP برای مطالعه روند مناسب نیست، زیرا از سال 2001 داده های این سنجنده کالیبراسیون نمی شود. بیشینه و کمینه روند شاخص هواویز ایران به ترتیب برای سنجنده OMI و TOMS ماهواره Nimbus 7 محاسبه شد. در فصل بهار به دلیل فعال شدن چشمه های گرد و غبار از مناطقی با روند کاهشی کاسته شد و بر مناطقی با روند افزایشی افزوده شد. بیشینه روند افزایشی معنی دار و همچنین بیشینه مقدار متوسط شدت روند شاخص هواویز (AI) براساس سنجنده OMI در فصل پاییز محاسبه شد. روند افزایشی شاخص هواویز (AI) در ایران به دلیل شرایط محیطی (خشک سالی و تغییرات کاربری اراضی) و آب و هوایی (باد شمال تابستانه، الگوهای دینامیکی و حرارتی غرب آسیا، و کم فشار حرارتی سِند) است. مقایسه داده های ماهواره ای با داده های ایستگاه های همدید گرد و غبار در پهنه های مختلف آب و هوایی نشان از تطابق داده های ماهواره ای و زمینی دارد.
۱۳.

آشکارسازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل CA-Markov مطالعه موردی: محور کلان شهر تهران - دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آشکار سازی مدل زنجیره مارکوف مدل سلول های خودکار تغییرات کاربری اراضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۴ تعداد دانلود : ۴۸۸
مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های محیط زیستی، برنامه ریزی  و مدیریت محسوب می گردد. در حال حاضر آشکار سازی و مدلسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره ای ابزاری سودمند برای درک تغییرات زیست محیطی در رابطه با فعالیت های انسانی به حساب می آیند. ناحیه مورد مطالعه یکی از مناطق ایران است که هدف تجاوزساخت و ساز های بی رویه و بدون برنامه قرار گرفته است.  توسعه شهری و رشد جمعیت منجر به تغییرات الگوی فضایی شده و کاربری بخش زیادی از منابع طبیعی را  تحت تأثیر قرار داده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره لندست در سال های ۱۹۸۶، ۲۰۰۲، ۲۰۱۸ برای طبقه بندی و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی استفاده شده است.پس از رفع خطاهای تصاویر ماهواره ای چهار کلاس عارضه، ساخت و ساز مسکونی و غیر مسکونی، پوشش گیاهی، کوه و مرتع و راه، جهت بررسی تغییرات در نظر گرفته شد. عملیات میدانی و برداشت عوارض نمونه، با گیرنده های GPS دو فرکانسه در محدوده مورد مطالعه انجام شد. سپس این عوارض به نرم افزار معرفی و با روش ماشین های بردار پشتیبان [1] طبقه بندی روی تصاویر سه دوره انجام و میانگین دقت کلی و میانگین ضریب کاپا [2]   در این روش به ترتیب  ۶۲ /۹۶ % ، ۳۳/۸۵ % محاسبه گردید. بیشترین تغییرات مربوط به کلاس کاربری های مسکونی و غیر مسکونی و راه می باشد. بیش ترین تغییرات مربوط به ساخت و ساز مسکونی ۰۶/۹ درصد و راه ۱ درصد می باشد، که این روند رو به افزایش سبب کاهش دو کلاس عارضه کوه و مرتع و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان ۰۷/۹ و۱/۰ درصد شده است. در ناحیه مورد مطالعه اکثر پوشش های گیاهی و زمین های کشاورزی تبدیل به شهرک های صنعتی و ویلاهای تفریحی شده است.  در راستای چنین تغییراتی زنجیره مارکوف توانایی خوبی برای پیش بینی احتمال تغییرات را دارد و بر پیش بینی های تغییرات کاربری اراضی متمرکز  است در حالی که اتوماتای ​​ سلولی به عنوان یک روش قدرتمند در تشخیص تغییرات مؤلفه مکانی فضایی است. به این منظور جهت پیش بینی تغییرات در کمیت و فضا  از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار استفاده گردید و نقشه کاربری اراضی برای سال ۲۰۵۰  شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که مدل های مارکوف اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار می دهد که می تواند برای برنامه ریزی کاربری اراضی در آینده  مفید واقع شود. <br clear="all" /> [1]- SVM [2]- Overall Accuracy
۱۴.

تعیین آستانه دمایی موج گرما طی دوره گرم سال بر اساس شاخص های جهانی در مناطق مختلف کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۴۰۴
موج گرما عموماً به عنوان یک دوره ای از روزهای متوالی با دماهای بالای غیر عادی تعریف می شوند که به دلیل متأثر کردن بخش های مختلف طبیعی و انسانی از قبیل سلامت، بهداشت، منابع آب و کشاورزی به یک نوع مخاطره رایج در جهان تبدیل شده است. شناسایی این گونه اثرات نیازمند شناخت موج گرما و تعیین آستانه های آن می باشد. لذا، در این پژوهش سعی می گردد به تعیین آستانه دمایی موج گرما در مناطق مختلف کشور در دوره گرم سال پرداخته شود. بدین منظور آمار دمای حداکثر روزانه 90 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 2015- 1986 از ماه های آوریل تا سپتامبر از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس بعد از پردازش اولیه داده های خام، به تعیین آستانه دمایی موج گرما طی دوره گرم سال، بر اساس 3 شاخص جهانی (صدک 95، بالدی، سازمان هواشناسی جهانی(WMO) برای ایستگاه های مورد مطالعه پرداخته شد. سپس در محیط ArcGIS با استفاده از روش ترکیبی IDW و رگرسیون با در نظر گرفتن عرض جغرافیایی و ارتفاع (به عنوان 2 عامل مهم و تأثیرگذار در مقدار آستانه دمایی موج گرما)، آستانه دمایی برای کل کشور درونیابی گردید. نتایج نشان داد که مقادیر آستانه دمایی در زمان ها و مکان های مختلف کشور در دوره گرم سال یکسان نیست و از رنج متفاوتی برخوردار است. به طوری که که آستانه دمایی در ماه آوریل بین 40 – 15، در ماه می بین 46 – 21، در ماه ژوئن بین 50 – 25، در ماه جولای بین 49 -29، در ماه آگوست بین 52- 32 و در ماه سپتامبر بین 47 -27 درجه سلسیوس متغیر می باشد. در ماه های آوریل، می و سپتامبر، این آستانه از تفاوت مکانی بیشتر و در ماه های ژوئن و جولای و آگوست تقریباً از یکنواختی نسبی برخوردار است که علت آن را می توان وجود پرفشار جنب حاره ای آزور دانست که تمام ایران را تا جنوب کوه های البرز تحت استیلای خود در می آورد و از جهتی وجود این پدیده باعث می شود که نقش عوامل محلی مانند ارتفاعات، عرض جغرافیایی در مقدار آستانه دمایی در این ماه ها چندان محسوس نباشد و آستانه دمایی از یکپارچگی نسبی برخوردار باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که بالاترین آستانه دمایی موج گرما در دوره گرم سال مربوط به استان خوزستان و کمترین آستانه مربوط به قسمت های از نوار شمالی و شمال غرب کشور می باشد. نتایج این تحقیق دلالت بر این حقیقت علمی دارد که جهت به دست آوردن آستانه دمایی دقیق برای مناطق مختلف کشور باید از شاخص های مختلف استفاده کرد؛ زیرا این شاخص ها مکمل همدیگر هستند و تنها با استفاده از یک شاخص نمی توان به نتایج دقیقی در این زمینه دست یافت.
۱۵.

روند وردایی فرین های اقلیمی براساس شاخص های ترکیبی تغییر اقلیم در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وردایی و تغییر اقلیم شاخص های ترکیبی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
تغییرات آب وهوایی و گرمایش جهانی اثرات بسیار زیادی بر جوامع و بوم سامانه ها دارد. شناسایی حوادث فرین آب وهوایی در مقیاس مکانی و زمانی، به منظور برنامه ریزی جهت کاهش آثار سوء و افزایش استراتژی های انطباق بسیار حائز اهمیت است. استفاده از شاخص های ترکیبی شناخت بهتری از وضعیت روند تغییرات آب وهوایی را ارائه می دهد. لذا مجموعه ای از شاخص های ترکیبی ارائه شده توسط گروه بین المللی ارزیابی آب وهوایی اروپا (ECA&D) ، به منظور ترسیم بهتر روند فرین های آب وهوایی در گستره ایران استفاده شده است. بر این اساس داده های روزانه 47 ایستگاه سینوپتیک کشور در دوره آماری 1981 تا 2015 استخراج و مورد آنالیز قرار گرفت. در این پژوهش شاخص های سرد-خشک، سرد-مرطوب، گرم-خشک، گرم-مرطوب، شاخص اقلیم گردشگری و شاخص جهانی حرارتی محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده رخداد تغییر اساسی در رفتار مقادیر فرین ترکیبی دما و بارش در سه دهه گذشته است. کاهش در فراوانی حالت های سرد و افزایش در فراوانی حالت های گرم در بیش از 80 درصد ایستگاه ها دیده می شود. همچنین، شاخص جهانی دما نیز نشان دهنده افزایش معنی دار فراوانی روزهای با تنش گرمای شدید () و کاهش معنادار فراوانی روزهای بدون تنش گرمایی () است که در مقایسه با سایر شاخص های ترکیبی دما و بارش از پیوستگی فضایی مناسبی در سطح ایران برخوردار است. روند شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، شامل دو زیر مجموعه، تعداد روزهای با TCI≥60 و تعداد روزهای با TCI≥80 نیز تغییرات مشابهی دارد و پیوستگی ضعیف تری را در سطح کشور نشان می دهد. بیشینه وردایی معنادار فرین های ترکیبی در بخش های شمال غربی کشور دیده می شود که می تواند در برنامه ریزی برای کاهش آثار سوء و افزایش سازگاری در کشور مورد توجه قرار گیرد.
۱۶.

شبیه سازی عملکرد دانه ذرت براساس سناریوهای تغییر اقلیم در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سناریو های تغییر اقلیم شبیه سازی LARS-WG APSIM ذرت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۶۸۳
هدف از این پژوهش شبیه سازی عملکرد ذرت با سناریو های تغییر اقلیم در وضع موجود وآینده است. از این رو جهت بررسی اقلیم منطقه داده های روزانه، دمای کمینه وبیشینه، بارش و تشعشع در طی دوره(2016-1987)استفاده شده است. برای شبیه سازی اقلیم آینده ابتدا داده های مدلIPCM4 تحت سناریوهای A1, B2،A1B و دهه های 30 و 50 با مدل LARS-WGریز مقیاس گردید. قبل از شبیه سازی عملکرد ذرت، مدل زراعی APSIM ارزیابی و واسنجی شد. برای محاسبه عملکرد دانه ذرت،خروجی مدل لارس، و همچنین تاریخ کاشت و رقم به عنوان ورودی های مدل زراعی APSIMاستفاده شده است و با روش آنالیز واریانس عملکرد ذرت در دهه های مختلف مقایسه شد. نتایج نشان داد که تغییر عناصر اقلیمی در میزان عملکرد ذرت موثر است و در دوره پایه بیش ترین عملکرد دانه در شهرستان های فساو کم ترین در شهرستان آباده مشاهده شده است. در شرایط تغییر اقلیم آینده تحت سناریوهای مختلف انتشار،عملکرد دانه ذرت در استان فارس به غیر از شهرستان آباده، روند کاهشی را در دو دوره آینده نسبت به دوره پایه خواهد داشت.
۱۷.

شبیه سازی شاخص های حدی دمای استان خوزستان بر اساس سناریوهای RCP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوزستان شاخص های حدی دما سناریوهای RCP

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۲۲ تعداد دانلود : ۵۸۸
این مقاله، سعی نموده است روند شاخص های حدی دما را بر اساس سناریوی وضعیت موجود و سه سناریوی RCP شامل 6/2، 5/4 و 0/6 به عنوان سناریوهای پیشنهادی فاز 5 CMIP در استان خوزستان شبیه سازی نماید. برای این منظور شاخص های DTR،TMAXmean TMINmean، TN10p، TX10p، TN90p TN90p و TX90p از مجموعه شاخص های معرف تغییر اقلیم جهت تحلیل روند دما انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در وضعیت موجود (2012-1982) کمینه های دما (72/2+ در سناریوی وضعیت موجود) نسبت به بیشینه های آن (2/1+ در سناریوی وضعیت موجود) با سرعت تقریباً بیشتری در حال افزایش هستند؛ به طوری که این مسئله منجر به روند کاهشی شاخص DTR شده است و شبیه سازی روند تغییرات دما بر اساس سناریوهای RCP حاکی از آن است در آینده (2050- 2013) روند افزایش دما همچنان ادامه خواهد داشت. به طورکلی در این پژوهش روند شاخص های شب های سرد و گرم (TN10p و TN90p) با روند شاخص TMINmean و شاخص های روزهای سرد و گرم (TX10p و TX90p) با شاخص TMAXmenn در مناطق مختلف استان هماهنگی نشان می دهد؛ به طوری که بر اساس آن ها تا سال 2050 شاخص های دوره سرد روند کاهشی (روزها و شب های سرد) و شاخص های دوره گرم سال (روزها و شب های گرم) روند افزایشی خواهند داشت.
۱۸.

طراحی مدل بهینه سازی کاربری اراضی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک چندهدفه با رویکرد آمایش سرزمین (مطالعة موردی: رودبار جنوب – استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۵۱۳
با افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیازهای جامعه، آمایش سرزمین اهمیت ویژه ای یافته است. به دلیل پیوند آمایش سرزمین با چندین هدف متضاد، استفاده از الگوریتم های تکاملی چندهدفه درصورت تناسب الگوریتم با نوع مسئله می تواند مفید باشد. در پژوهش حاضر ضمن ارائة مدلی به منظور بهینه سازی کاربری اراضی، راه حلی مؤثر برای به کارگیری الگوریتم ژنتیک چندهدفه در انواع مسائل مربوط به آمایش سرزمین معرفی می گردد. مدل طراحی شده در پژوهش حاضر به منظور بهینه سازی کاربری اراضی از الگوریتم NSGA-II بهره می برد. خروجی های این مدل، الگوهایی برای آمایش سرزمین هستند که فرسایش منطقه را تا حد زیادی کاهش می دهند و سطح منفعت اقتصادی منطقه را بالا می برند. در این مدل، کاربری ها دارای بالاترین سازگاری، کمترین دشواری تغییر و بیشترین پیوستگی هستند. به منظور استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه در حل مسائل آمایش سرزمین در این پژوهش راهکاری ابتکاری برای تولید جمعیت اولیه و عملگر ابتکاری ترکیب متناسب با مسائل آمایش سرزمین شرح و بسط داده شد. مدل طراحی شده در منطقة رودبار جنوب واقع در استان کرمان پیاده سازی شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوهای آمایش سرزمین پیشنهادشده در این مدل می توانند درحدود 30 تا 35 درصد فرسایش منطقه را کاهش دهند؛ درعین حال سطح منفعت اقتصادی حاصل از تغییر کاربری بین 40 تا 50 درصد رشد خواهد داشت. همچنین تمامی الگوها دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند. با بررسی عملکرد عملگر های ابتکاری ارائه شده، مشخص شد این عملگرها تأثیر بسزایی در روند حل مسئله داشتند. کلید واژه ها : بهینه سازی چندهدفه، الگوریتم NSGA-II، توسعة عملگرهای ابتکاری، آمایش سرزمین، توان اکولوژیک.
۱۹.

ارزیابی و بهینه سازی روش سالومونسون و همکاران در برآورد سطح پوشش برف حوزه های کرج و لتیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش سالومونسون و همکاران زیرپیکسل سطح پوشش برف شاخص تفاضلی نرمال شدة برف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف از این مقاله تعیین سهم پوشش برف حوزه های کرج و لتیان با استفاده از تصاویر MODIS، به روش سالومونسون و همکاران و شناسایی منابع خطای این روش است. اهمیت سطح پوشش برف به دلیل تأثیرگذاری بر بیلان تابش، بیلان آب و مدل سازی انجام تحقیقات گوناگون را ضروری ساخته است. در این تحقیق برای بررسی سطح برف از داده های MODIS و برای ارزیابی دقت، از تصاویر LISIII-IRS استفاده شده است. تا کنون روش های متفاوتی برای استخراج سهم برف پیکسل ها به کار گرفته شده که در تحقیق حاضر از روش سالومونسون و همکاران به دلیل دقت مناسب و نیاز نداشتن به اطلاعات اولیه از منطقه استفاده شده و عوامل ایجاد خطا در آن شناسایی شده است. افزون بر این، ضرایب معادلة سالومونسون و همکاران با استفاده از داده های منطقه ای ایران بهینه سازی شده و دقت حاصل از مدل با ضرایب بهینه، در منطقه ای جدید ارزیابی شده است. نتایج ارزیابی دقت نشان داده اند که روش سالومونسون و همکاران می تواند سهم برف پیکسل های MODIS را با خطای RMS 20/0 پیکسل برآورد کند. ضرایب کاپا و دقت کلی این روش به ترتیب 84/0، 12/92 است، که دقت مناسب آن را نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهند که به دلیل خطای بالاتر روش سالومونسون و همکاران، باید در نواحی حاشیة رودهای ایران که عموماً دارای پوشش درختی کم تراکم و باغ های پراکنده اند، از این روش صرف نظر شود. لازم است برای حذف مناطق آبی از ماسک های مناسب استفاده شود. بهینه سازی ضرایب مدل توانسته است دقت برآورد مدل را بهبود بخشد، به طوری که مقدار خطای RMS مدل با ضرایب اصلاح شده در منطقه ای جدید 258/0 پیکسل به دست آمده، درحالی که معادلة سالومونسون و همکاران در همین منطقه خطای RMS عدد 266/0 پیکسل را نشان داده است. کلید واژه ها : روش سالومونسون و همکاران، زیرپیکسل، سطح پوشش برف، شاخص تفاضلی نرمال شدة برف.
۲۰.

تخمین میزان رواناب حوضة کن با استفاده از شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۲۹۵
رواناب یکی از اجزای ضروری محاسبة فرایندهای منابع آب و مسئله ای اصلی در هیدرولوژی است. مدل های مفهومی زیادی برای پیش بینی میزان رواناب مطرح شده اند که عمدتاً نیازمند داده های توپوگرافی و هیدرولوژیکی هستند. روش های مرسوم گذشته برای نواحی ای که داده های هیدرولوژیکی کافی ندارند، نامناسب اند. تخمین رواناب، فرایندی غیرخطی و از نظر ز مانی و مکانی به طور کامل تصادفی است و شبیه سازی آن با مدل ساده به راحتی امکان پذیر نیست. امروزه استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی در مواردی که کمبود داده ها محسوس است، روش مناسبی به شمار می آید. در پژوهش حاضر از داده های بارش، دما و دبی ایستگاه های حوضة کن در بازة زمانی 1375 تا 1385 و همچنین خصوصیات فیزیوگرافی حوضة مورد مطالعه به عنوان ورودی شبکة عصبی برای پیش بینی رواناب استفاده شد. بدین منظور به صورت تصادفی 80 درصد داده ها برای آموزش و 20 درصد داده ها برای تست و اعتبارسنجی شبکه اختصاص داده شدند. به منظور انتخاب شبکة بهینه، از دو نوع تابع انتقال، 12 تابع آموزشی، و تعدادی نرون مخفی مختلف بین 1 تا 9 نرون استفاده شد. نتایج پژوهش پس از آزمون شبکه با لایه های پنهان و با توابع یادگیری مختلف آشکار ساختند که استفاده از داده های بارش، دما و دبی، و تابع آموزشی LM و تابع انتقال Tansig و چهار نرون مخفی، بهترین ساختار را برای تخمین رواناب به دست می دهد. شبکة عصبی با این ساختار می تواند رواناب را با دقت (0.68≤R2≤0.78 و 0.53≥RMSE 0.03≤) برآورد کند. کلید واژه ها : تخمین رواناب، شبکة عصبی مصنوعی، الگوریتم پس انتشار خطا، حوضة کن، سامانة اطلاعات جغرافیایی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان