داریوش مرادی چادگانی

داریوش مرادی چادگانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

بررسی و تبیین ساز و کارهای تحلیل روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی نواحی دچار افت شهری (نمونه موردی: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط بین سازمانی بهسازی و نوسازی شهری تحلیل ذی نفعان عوامل سببی عوامل زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقاء عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای گشودن ناکارآمدی های مدیریت شهری، برآمده از گوناگونی سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در جهت پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. از همین رو، در یک سیستم مدیریت شهری، تحلیل روابط بین سازمانی در راستای دستیابی به هماهنگی و توسعه ارتباطات بین سازمانی و تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی ضرورت دارد. هدف این مقاله دستیابی به سازوکارهای تحلیل روابط بین سازمانی شامل عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی، رهیافت های پشتیبان تحلیل این روابط، گونه بندی آنها و در نهایت معرفی سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی و تسهیل فرآیند تحقق اهداف بهسازی و نوسازی بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه 13 شهر اصفهان می باشد و به این منظور از فنون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-نفوذ، تحلیل عوامل سببی و زمینه ای مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی بر پایه ماتریس قدرت- اعتماد بهره گرفته شد.
۲.

ارزیابی اثرات متقابل ارزش های میراث محیطی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان و کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث فرهنگی و محیط طبیعی کیفیت زندگی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان تحلیل عاملی تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
موضوع میراث فرهنگی-محیط طبیعی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری و ارتقا کیفیت زندگی شهری نیز یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری است. همچنین، منابع متعدّدی درباره کیفیت زندگی در اسناد میراث فرهنگی در قالب گزارش های علمی و عملیاتی وجود دارد؛ ولی هنوز ارتباط بین کیفیت زندگی و محیط های میراثی به صراحت بیان نشده است. یکی از این میراث محیطی-طبیعی (فرهنگی) رودخانه های شهری است که محل پیوند مردم، شهر و طبیعت است؛ اما در بیشتر پژوهش ها به این میراث توجهی نشده است. با نادیده گرفتن ارزش های میراثی رودخانه زاینده رود (Zayandehrud River) در شهر اصفهان ضمن محروم کردن شهروندان از قابلیت های بالقوه و بالفعل، باعث ایجاد مخاطره های طبیعی و انسانی (خشکسالی) شده است؛ این درحالی است که ارزش های رودخانه با برنامه ریزی شهری به مناطق پیرامونش کمک می کند تا شهروندان در راستای ارتقا کیفیت زندگی همراه با کاهش خطر های بالقوه، نهایت استفاده را از رودخانه کنند. هدف از پژوهش حاضر توصیف ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان، توصیف مؤلفه های کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن و تأکید بر اهمیت و میزان ارتباط ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان (به عنوان ذی نفعان کلیدی) (Key stakeholders) پیرامون آن است. پژوهش حاضر کاربردی و برپایه شیوه کمّی و کیفی است. داده ها براساس مطالعات اسنادی، میدانی و پیمایش گردآوری و از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه ساختاریافته نیز استفاده شده است. در تحلیل داده ها در کنار تحلیل های کمّی چون آزمون فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی از تحلیل متون بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان پیرامونش تأثیر بسزایی دارد که ارزش های میراثی آن شامل سه دسته «محیطی، ادراکی، احساسی»، «تاریخی، فرهنگی، اجتماعی» و «کاربردی (کاربستی)» و کیفیت زندگی ساکنان آن نیز شامل شش بُعد سیاسی و مدیریتی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی است که هر یک شامل چند مؤلفه و نشانگر است.
۳.

معرفی الگوی کاربردی مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در فضای سایبرنتیک به منظور ارتقاء سطح مشارکت سا کنان در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی فضای سایبرنتیک مقتدرسازی الکترونیکی مهندسی خواسته الگوی مورد کاربرد بازآفرینی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۷
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایه فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، به گونه ای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیت های فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایه یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با به کارگیری تحلیل ذی نفعان و انجام تحلیل های کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرم افزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفی شده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرم افزار Atlas ti سازوکار پیاده سازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواسته ها) بر پایه معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیت های آنها و ارتباط آنها با فعالیت ها مشخص می شود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرم افزار Visual paradigm طراحی می شود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیم گیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخه پیوسته پنج گانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروه های محلی و تشکیل شبکه های اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستی ها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیم گیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیم گیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام می دهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم می سازند.
۴.

طراحی نمودارهای مورداستفاده (use case diagram) کاربران در فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان بافت فرسوده اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بافت فرسوده مقتدرسازی الکترونیکی اصفهان نمودار مورد استفاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
بافت های فرسوده شهر اصفهان با ترکیب درهم تنیده ای از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مواجه می باشند؛ که بازآفرینی شهری با به کار گیری ابزار مقتدرسازی اجتماع منسجم و ارتقا مشارکت فعال شهروندان در راستای حل این مشکلات گام برمی دارد. این فرایند در بستر فضای مجازی به دنبال تسهیل برقراری ارتباط شهروندان و مسئولان؛ مقتدرسازی الکترونیکی معرفی می شود. یکی از روش های پیاده سازی فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در فضای مجازی استفاده از روش مهندسی نیازمندی ها هست که بر پایه شناسایی نیازمندی ها و تحلیل آن، کاربران سیستم و فعالیت های آن ها معرفی می شود. این پژوهش باهدف دستیابی به تحلیل نیازمندی ها کاربران و فعالیت های آنان را در راستای تحقق فرایند مقتدرسازی الکترونیکی بر پایه نمودار مورداستفاده (Use Case) تدوین شده است. بر این اساس این مقاله یک پژوهش با ویژگی های چون استقرایی،کاربردی و توصیفی- تحلیلی استوار است که با به کارگیری روش هیئت منصفه و روش تحلیل محتوی با استفاده از نرم افزارAtlas ti  نیازمندی های سیستم تعیین می شود. تحلیل نیازمندی ها نشان می دهد کاربران  سیستم فرایند مقتدرسازی الکترونیکی شامل ساکنان بافت های فرسوده شهر اصفهان، کارشناس تسهیلگر، کارشناس فنی و کارشناس مربی، مسئول، می باشند و فعالیت های هر یک بر پایه فرایند مقتدرسازی و نیازمندی ها در نرم افزار Visual Paradigm  به صورت نمودار مورد استفاده (use case)؛ به عنوان زبان مدل سازی یکپارچه (UML) نمایش داده می شود. نمودارهای مورداستفاده نمایشی از چگونگی ارتباط بین کاربر و فعالیت ها در سیستم چرخه ای فرایند مقتدرسازی الکترونیکی برای ساکنان بافت های فرسوده شهری اصفهان است.
۵.

تدوین الگوی مشارکت پذیری الکترونیکی شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بافت فرسوده شهر اصفهان مشارکت الکترونیکی بازآفرینی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۴۴۳
ناکارآمدی بافت های فرسوده بر کیفیت فرم، عملکرد و امنیت شهرها تأثیر اساسی دارد. ازاین رو بازآفرینی شهری یکی از راهکارهای مداخله در راستای حل مشکلات این گونه بافت ها است که از مشارکت فعال ساکنان بهره می برد. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مشارکت پذیری الکترونیکی ساکنان بافت های فرسوده شهر اصفهان به منظور بازآفرینی این بافت ها تدوین شده است. بر این اساس یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی تحلیلی است که در آن با به کارگیری روش های تحلیل ذی نفعان با استفاده از تحلیل ماتریس قدرت- منفعت و تحلیل محتوی و نقشه نگاری ذهنی الگوی مشارکت پذیری الکترونیکی ساکنان در بافت های فرسوده اصفهان معرفی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد فرایند مشارکت پذیری شامل مراحل آموزش الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، آگاهی، مشاوره الکترونیکی و درگیری الکترونیکی است و در قلمرو و اختیار بازآفرینی شهری زمینه را برای مشارکت پذیری ساکنان بافت های فرسوده فراهم می کند.
۶.

تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی زیست پذیری مسکن انبوه شهر اصفهان محله بهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی  ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند.   [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)
۷.

شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزی شهر با بهره گیری از آینده پژوهی (مطالعه موردی: محله شهشهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه میان افزا بافت ناکارآمد آینده پژوهی متغیرهای کلیدی محله شهشهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۸۲
یکی از معضلات بزرگ شهرهای معاصر، رشد ناموزون وگسترش افقی آنهاست که حاصل عدم توجه به توسعه فضاهای درونی شهر می باشد. به همین دلیل، رویکردهایی چون توسعه میان افزا با هدف توسعه مجدد بافت های ناکارآمد مرکزی شهر بیش از پیش اهمیت یافته است. از طرفی، گذر زمان ناکارآمدی شیوه های برنامه ریزی سنتی در تحقق این توسعه را به ما نشان می دهد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی متغیرهای کلیدی مؤثر بر تحقق توسعه میان افزا در بافت های ناکارآمد مرکزشهر و با تأکید برمحله شهشهان شهر اصفهان با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به عنوان یکی از رویکردهای نوین برنامه ریزی در حل مسائل غیرقابل پیش بینی و عدم قطعیت ها می باشد. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش برپایه روش های نوین علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله شناسایی متغیرهای اولیه از روش دلفی و تعیین متغیرهای کلیدی از روش تحلیل ساختاری به کمک نرم افزار MIC MAC بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که از مجموع 40 متغیر بررسی شده، پنج متغیر بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را برکل سیستم دارند و به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده توسعه میان افزا و کاهش فرسودگی در محله شهشهان قابل معرفی هستند که عبارتند از: تعدیل نقش و عملکرد فرامحلی محله شهشهان، تناسب مشوق های نوسازی-بهسازی با توان بهره گیری ساکنین از آن، افزایش  مشارکت ساکنین، رفع مشکلات مالکیت زمین و مسکن و بهبود نظام ارتباطات ودسترسی ها در سطح محله. این متغیرها بیشترین نقش را در وضعیت آینده تحقق توسعه میان افزا در محله شهشهان ایفا می کنند و زمینه ساز تدوین سناریوهای توسعه آتی این محله محسوب می شوند.
۸.

شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری و کارکرد ساختار شبکه روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (موردمطالعه: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط بین سازمانی تحلیل شبکه های اجتماعی بهسازی نوسازی بافت فرسوده شهری شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقای عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای رفع ناکارآمدی های مدیریت شهری ناشی از تعدد سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. به منظور هماهنگی بین سازمانی بر پایه توسعه ارتباطات بین سازمانی در سیستم مدیریت شهری، تحلیل شبکه روابط بین سازمانی به گونه ای که علاوه بر شناخت و تحلیل نحوه ارتباط سازمان ها با یکدیگر، امکان شناسایی و تحلیل انگیزه ها و عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی این روابط بین سازمانی را نیز در راستای تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی فراهم کند، ضرورت دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، دستیابی به علل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه ای روابط در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی در جهت تسهیل فرایند تحقق اهداف برنامه های بهسازی و نوسازی شهری بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه ۱۳ شهر اصفهان می باشد. از این منظور، یک پژوهش کاربردی و استقرایی براساس مراحل سه گانه توصیف، تحلیل و تجویز در دستورکار قرار گرفت که در آن از فنون و روش های کمی و کیفی (چون تحلیل ذی نفعان بر پایه ماتریس قدرت- نفوذ و تحلیل عوامل سببی مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل شبکه روابط بین سازمانی)، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند در درون شبکه روابط بین سازمانی شکل گرفته برای پیشبرد اهداف برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، مهم ترین و فعال ترین سازمان ها به ترتیب معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی و شهرداری مرکزی اصفهان می باشد. همچنین مهم ترین عوامل سببی (دلایل و انگیزه های) مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی به ترتیب اهمیت شامل تبادل اطلاعات، وجود پروژه های محرک توسعه، پشتیبانی از تحقق اهداف مشترک، پشتیبانی از تحقق ارزش های مشترک، به کارگیری سرمایه های اجتماعی و نیاز به تأمین منابع از سایر سازمان ها می باشند. در واقع فعال ترین سازمان ها می توانند با تقویت اصلی ترین دلایل و انگیزه های شکل گیری روابط بین سازمان های درگیر در برنامه نوسازی و بهسازی محله قائمیه، هماهنگی بین خود را در راستای تحقق اهداف این برنامه و تحقق پذیری آن افزایش دهند.
۹.

تحلیل مشکلات مکان مند در شهر-منطقه اصفهان به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی مشکلات کنشگر کلیدی تحلیل شبکه اجتماعی شهر - منطقه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۵۲۱
شهر-منطقه اصفهان، مجموعه ای از شهرها و کانون های جمعیتی است که زمینه های مشترکی (چون ارتباطات، زیرساخت ها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگی های اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آن ها به گونه ای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقه ای در سطح سرزمین را شکل می دهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب می شود که بتوان زمینه های مکمل با هدف گذاری واحد را برای آن ها متصور شد. در این میان شهرداری ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده ای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل می تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدی ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی شهر، خورزوق، درچه، دولت آباد، شاهین شهر، قهجاورستان، گز، و نجف آباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه های شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسب های شش گانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی، شبکه «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافته های تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوس های فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتش نشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهم ترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازی ومعماری»، « حمل ونقل وترافیک» و «خدمات شهری» کلیدی ترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا می کنند.
۱۰.

طراحی الگوی مقتدرسازی الکترونیکی به منظور ارتقاء سطح مشارکت در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نواحی دچار افت شهری مشارکت الکترونیکی مقتدرسازی الکترونیکی فضای سایبرنتیک بازآفرینی شهری اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
بازآفرینی شهری راهکار نوین مداخله در نواحی دچار افت شهری است که از مقتدرسازی اجتماع محلی در راستای ارتقاء سطح مشارکت ساکنان به منظور حل مشکلات این گونه نواحی بهره می برد. این مقاله با هدف دستیابی به الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی اجتماع محلی بر بستر فضای سایبرنتیک (مقتدرسازی الکترونیکی) در نواحی دچار افت شهری اصفهان برپایه یک پژوهش با ویژگی هایی چون استقرایی، کاربردی و توصیفی-تحلیلی استوار است.  در این مقاله روش های تحلیل ذینفعان با استفاده از تحلیل ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل های آمار توصیفی، انجام آزمون های ناپارامتریک میانگین فریدمن و همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS و انجام نمونه گیری تصادفی ساده (با تعداد 560 نمونه) برای جمعیت آماج پژوهش ، نقشه نگاری ذهنی به کار گرفته شده است. نتایح تحلیل های انجام شده به ارزیابی سطح مشارکت پذیری الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان از راه ارزشگذاری سنجه ها و نشانگرهای فرایند مقتدرسازی الکترونیکی و تولید الگوی تطبیق یافته فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان منجر شده است. مهم ترین یافته های برآمده از انجام تحلیل ها نشان می دهند فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در نواحی دچار افت شهری اصفهان از سنجه های آموزش الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، آگاهی، مشاوره الکترونیکی و درگیری الکترونیکی تشکیل شده است و در قلمرو عمل و اختیار بازآفرینی شهری زمینه را برای ارتقاء مشارکت عمومی فراهم می کند.
۱۱.

تحلیل دگرگونی سیاست گذاریهای افقی و عمودی ساماندهی مشاغل شهری در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و عمرانی ملی ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرگونی سیاست برنامه توسعه ساماندهی مشاغل سیاست عمودی سیاست افقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۳۳۱
نظام مدیریت شهری در شهرهای ایران با بهره گیری از الگوهای برنامه ریزی شهری و دستور کارهای برآمده از آن و نیز قوانین و مقررات و برنامه ریزی های ملی، سازوکارها و سیاست گذاری های هدایت و کنترل و ساماندهی مشاغل شهری را در حوزه عمل و اختیار خود دارد. کارآمدی این سیاست ها تابع سازگاری و انطباق پذیری آنها در سطوح ملی و محلی است. هدف اصلی در این مقاله، دستیابی به میزان سازگاری و انطباق پذیری سیاست های ساماندهی مشاغل شهری در سکونتگاه های شهری با برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها در سطح ملی است. براساس این، یک پژوهش ساختاری - تاریخی با به کارگیری روش مطالعه اسنادی و تحلیل متن در دستور کار مقاله قرار گرفت. داده های مناسب و شواهد تاریخی از سیاست های عمودی و افقی ساماندهی مشاغل شهری از برنامه های پنج ساله توسعه اجتماعی، اقتصادی و عمرانی ایران (پس از انقلاب اسلامی) و قوانین و مقررات مرتبط گردآوری شدند. سپس این داده ها بر پایه تحلیل روابط علت و معلولی روی نمودار خطی زمان، سازمان دهی و سیر دگرگونی سیاستها در یک نمودار یکپارچه به کمک روش تحلیل تطبیقی، معرفی و تفسیر شدند. یافته های پژوهش بیانکننده وجود سازگاری کم بین سیاست ها در سطوح ملی و محلی اند که به دلیل سیاست گذاری های هم زمان بر پایه خصوصی سازی و توسعه تعاملات اقتصادی (برگرفته از آموزه های اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد آزاد) و عدالت اجتماعی و کاهش محرومیت و فاصله طبقاتی بر پایه افزایش حمایت مستقیم دولت (برگرفته از آموزه های اقتصاد دولتی و نهادی) است. دگرگونی این سیاست ها هم درون زا و تابع دگرگونی های ساختار سیاسی (به ویژه دولت در سطح ملی) و هم برون زا و تابع دگرگونی پارادایم های نظری در قلمرو دانش تخصصی است.
۱۲.

مشکل یابی سیستم برنامه ریزی شهری تهران برپایه رهیافت یکپارچه برنامه ریزی فضایی راهبردی دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی فضایی راهبردی مدیریت دانش تهران مناسبت انگاشت ها مشکل یابی تجرید تدریجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
غلبه رهیافت های نافضایی و جبریت کالبدی در مدیریت تغییرات فضایی و تعیین و گشودن مشکلات شهری در شهر تهران، منجر به وضعیتی شده است که برنامه های شهری تولید شده چون برنامه جامع شهر تهران (1386)، دستاورد مورد انتظار برای سیستم فضایی شهر تهران را به همراه نداشته است. افزون بر آن، نبود سازوکار مدیریت دانش شهری منجر به افزایش پویایی و پیچیدگی مشکلات شهری شده است. این در حالی است که این موضوع به عنوان یکی از عوامل کارامدی سیستم برنامه ریزی شهری، در پژوهش و عمل برنامه ریزی مغفول مانده است. هدف این مقاله، تأکید بر نقش رهیافت های برنامه ریزی فضایی راهبردی و مدیریت دانش در ارتقای سیستم برنامه ریزی شهر تهران است. دستیابی به هدف این مقاله در چارچوب رهیافت پژوهش کیفی برپایه یک فرایند دومرحله ای توصیفی-تحلیلی و تحلیلی-تجویزی استوار شده است. در مرحله نخست، از روش بازبینی متون مدون و در مرحله دوم، از روش های مشکل یابی تجرید تدریجی و مناسبت انگاشت ها، تحلیل محتوا و گروه متمرکز استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد مدیریت دانش با تولید و به کارگیری همه گونه های دانش، فراهم کردن زمینه یادگیری از دانش، ایجاد پایه دانش انعطاف پذیر، تبادل دانش و افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فرهنگ به کارگیری دانش، کارامدی سیستم برنامه ریزی شهر تهران را در چارچوب رهیافت برنامه ریزی فضایی راهبردی ارتقا می دهد. با این حال، عدم باور به مدیریت دانش و تفکر راهبردی در ساختارهای نهادی رسمی (چون قانون، دولت و سازمان ها) و نهادهای غیررسمی (چون فرهنگ، تاریخ و باورهای عمومی) چالش اصلی سیستم برنامه ریزی شهر تهران است.
۱۳.

تحلیل شبکه مشکلات و کنشگران کلیدی در شهر منطقه اصفهان به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی مشکلات کنشگر کلیدی تحلیل شبکه اجتماعی شهر-منطقه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۰ تعداد دانلود : ۳۴۹
شهر برای پاسخگویی به نیازهای ساکنین، نیازمند تعامل با محیط پیرامون خود به عنوان یک سیستم سرشار از منابع مختلف است. در صورتی که این تعامل دچار ضعف یا کاستی گردد، توانایی شهر در جهت تأمین نیازهای ساکنین نیز با مشکل روبرو می گردد. شهرداری ها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمده ای در برقراری ارتباط بین شهرها و حل این مشکلات دارند، به گونه ای که این مسائل می تواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است و هدف اصلی دستیابی به مهم ترین مشکلات و کلیدی ترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینی شهر، خورزوق، درچه، دولت آباد، شاهین شهر، قهجاورستان، گز، و نجف آباد) است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامه های شهری و انجام مصاحبه (نیمه ساختار یافته) با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی و با تشکیل سه شبکه «کنشگران-مشکلات»، «محور مشکلات-کنشگران» و «کنشگران درون سازمانی-مشکلات» و بر اساس شاخص های «مرکزیت درجه»، «مرکزیت بینابینی» و «مرکزیت همجواری» انجام پذیرفته است. بر پایه یافته های تحلیل از شبکه نخست، مهم ترین کنشگر به منظور حل مشکلات شهر-منطقه اصفهان، معاونت «شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان»؛ با توجه به شبکه دوم، مهم ترین زمینه های موضوعی مشکلات شهر-منطقه به ترتیب «ضعف خدمات رسانی»، «ساخت و ساز غیرمجاز» و «عدم هماهنگی سازمان های مدیریت شهری»؛ و با توجه به شبکه سوم نیز، مهم ترین کنشگر درون ساختار شهرداری اصفهان با هدف حل مشکلات شهر-منطقه، معاونت «حمل ونقل و ترافیک» بوده است.
۱۴.

برنامه ریزی ساختار کالبدی- فعالیتی با تأکید بر تنوع پذیری (مطالعه موردی: محلات شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی ساختار کالبدی ساختار فعالیتی تنوع پذیری شاهین شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۶۲
رشد بالای جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار آن ها و سیاست های منطقه بندی دوران مدرنیسم باعث بروز مشکلات بسیاری در ساختار شهرها شده است که برای حل آن ها مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و کیفیت زندگی اتخاذ شده که بر بازگرداندن تنوع به ساختار کالبدی-فعالیتی تأکید دارند. در شهر جدید شاهین شهر، کمبود فعالیت های متنوع در برخی محلات باعث شده این محلات به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی، جمعیت زیادی را به خود جذب کنند. بر این اساس، این پژوهش با هدف برنامه ریزی برای افزایش تنوع ساختار کالبدی-فعالیتی محلات جامی، عطارمیانی و مخابرات شاهین شهر به عنوان محلات مورد مطالعه انجام شده است. برای دستیابی به هدف، ابتدا بیانیه مشکلات ساختار کالبدی-فعالیتی براساس شاخص های تنوع استخراج و پس از تدوین اهداف، با روش AIDA، سناریوهای ممکن برای افزایش تنوع معرفی و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف مناسب ترین سناریو انتخاب شد (برای تدوین بیانیه مشکلات علاوه بر استفاده از شاخص های آنتروپی، سیمپسون و مرکز ثقل، 377 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع و نتایج با آزمون میانگین تحلیل شد). نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص تنوع مسکن در محله جامی 1.87، در محله عطارمیانی 2.72 و در محله مخابرات 2.26، مقدار شاخص امنیت در محله جامی 2.38، در محله عطارمیانی 2.6 و در محله مخابرات 2.5 و مقدار شاخص ارتباط فیزیکی در محله جامی 3.07 و در محلات مخابرات و عطارمیانی 2.9 است. بنابراین برای افزایش تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باید سناریویی با 6 عرصه سرزندگی، عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، مسکن، شبکه حرکت و امنیت درنظر گرفته شود.
۱۵.

ارزیابی اثرات رقابت پذیری بر دگرگونی شبکه شهری به کمک روش تحلیل شبکه اجتماعی (مورد مطالعه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت پذیری شبکه شهری مجموعه شهری اصفهان تحلیل شبکه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۷۹۰
شبکه شهری، مجموعه ای از شهرهای بزرگ و کوچک است که هرکدام برحسب اندازه و عملکرد خود، در روند تکاملی ناحیه، اثر می گذارند. این پژوهش با بهره گیری از دو انگاشت رقابت پذیری و شبکه شهری، در پی بررسی عوامل مؤثر در بروز و تشدید نابرابری ها در شبکه شهری اصفهان است. در همین راستا تغییرات و دگرگونی شبکه شهری اصفهان در سه مقطع زمانی ۱۳۷۵، ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ با در نظر گرفتن شاخص های انگاشت رقابت پذیری و در نظر گرفتن فاصله بین شهرها (مبتنی بر روش تحلیل جریان) و ایجاد ماتریس های رقابت پذیری، با استفاده از ترسیم شبکه شهری در نرم افزار تحلیل شبکه اجتماعی (گفی) سنجیده شده است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بازبینی اسناد مدون بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها، به روش کمّی است؛ به طوری که برای هر انگاشت در هر مقطع زمانی، شبکه ای جداگانه، ترسیم و تحلیل شده است. نتایج، حاکی از آن است که در مقاطع زمانی ذکر شده، توزیع انگاشت رقابت پذیری به عنوان جریانی از سرمایه، نیروی کار و اطلاعات در مجموعه شهری اصفهان به صورت ناعادلانه ای بوده است تا آنجا که کلانشهر اصفهان با اختلاف بسیار، شکافی را در سلسله مراتب شهرهای مجموعه شهری براساس انگاشت رقابت پذیری ایجاد کرده است. جایگاه دوم در مقایسه این انگاشت، متعلق به شهر نجف آباد و رتبه سوم متعلق به شهر فلاورجان است. علاوه بر این، به جز چند مورد استثنا، روند تغییرات رقابت پذیری شهرها با روند تغییرات سلسله مراتب شهرها در مقاطع زمانی مشابه، هم سو بوده است. بنابراین می توان گفت الگوی سلسله مراتب شبکه شهرها در مجموعه شهری اصفهان، از رتبه بندی رقابت پذیری پیروی می کند.
۱۶.

سنجش امکان پذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در برنامه ریزی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی برنامه ریزی شهری نشانگر شهر اصفهان سنجه سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۴۴۸
کیفیت زندگی، انگاشتی کلیت باور، نسبی، پیچیده و چندبُعدی است که به تمام ابعاد فضایی برنامه ریزی (چون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، سازمانی و زیست محیطی) و زمینه های عینی و ذهنی زندگی در مقیاس های فردی و جمعی مربوط می گردد. سیستم برنامه ریزی شهری در ایران از این انگاشت در دستورکار برنامه ریزی شهری بهره نبرده و سازوکار قابل به کارگیری برای آن تعریف نشده است. در شهر اصفهان نیز با وجودی که ارتقاء کیفیت زندگی به عنوان یک هدف در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری قراردارد ولی در جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری ردپای انگاشت کیفیت زندگی قابل ردیابی نیست. این کاستی، ارتقاء کیفیت زندگی را با محدودیت روبه رو کرده است و در نتیجه نشانگرهای کیفیت زندگی در دوره ده ساله 1382 تا 1392، به ویژه در زمینه های مرتبط با کیفیت اشتغال، مسکن، نیروی انسانی و امنیت اجتماعی، نشان از کاهش سطح کیفیت زندگی دارند. این مقاله دارای اهداف سه گانه نخست) ردیابی جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری در اصفهان، دوم) سنجش امکان پذیری چگونگی راه اندازی، مناسب سازی و به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان و سوم) بحث در مورد چگونگی اثرگذاری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی بر سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان در راستای ارتقاء کیفیت زندگی، است. به منظور دستیابی به اهداف مقاله یک فرایند توصیفی، اکتشافی و تجویزی متشکل از سه مرحله طراحی و پیموده شده است: مرحله نخست این فرایند به چیستی های مرتبط با زمینه های نظری و فنی انگاشت کیفیت زندگی، ارتقاء کیفیت زندگی و سیستم های گزارش دهی کیفیت زندگی می پردازد. مرحله دوم به سنجش کیفیت زندگی در شهراصفهان با به کارگیری روش ممیزی اجتماعی بر پایه مقیاس گذاری لیکرت، ونیز به سنجش بود و نبود و ردیابی جایگاه سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در این شهر می پردازد. در مرحله سوم، سنجش امکانپذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم و سازوکار برنامه ریزی شهری در اصفهان در دو جنبه محتوایی و روندکاری با استفاده از روش تحلیل محتوای متون سازمانی و اسناد برنامه های شهری اصفهان و نیز با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان انجام شده است. نتایج سنجش ها نشان از آن دارد که ارتقاء کیفیت زندگی در شهر اصفهان وابستگی مستقیم به تدبیر و شکل گیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری دارد. این کار نیازمند تمهیدات و دگرگونی های لازم در برقراری هماهنگی در ابعاد فضایی برنامه ریزی و نیز جنبه های محتوایی و روندکاری در سیستم برنامه ریزی شهری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان