زهرا سادات سعیده زرآبادی

زهرا سادات سعیده زرآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
۸۱.

تحلیل ساختاری پیشرانهای موثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری شهری (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت پذیری شهری پیشران کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: رقابت پذیری شهری به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری می کوشد با داشتن وجود نوعی از رقابت بین شهرها بر سر جذب سرمایه های مؤثر در توسعه و با تأکید بر مزیت رقابتی، از منظری جدید به بحث توسعه شهری بپردازد. هدف پژوهش: هدف مقاله فوق ارائه تحلیل اثرات ساختاری پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری شهری در کلان شهر تهران است. روش شناسی تحقیق: پژوهش ازنظر هدف کاربردی، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی در قالب تحلیل محتوا و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 43 پیشران مؤثر بر آینده وضعیت رقابت پذیری کلان شهر تهران در 7 بعد اقتصادی، نهادی، کالبدی- مکانی، زیست محیطی، فردی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و فناوری و ارتباطات انتخاب شده که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: کلان شهر تهران بر اساس نتایج سرشماری سال 1395، در محدوده مناطق 22 گانه 8679936 نفر جمعیت دارد که در پهنه معادل 716 کیلومترمربع اسکان یافته اند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع 1359 محرک قابل ارزیابی، 548 رابطه با عدد 2 دارای روابط اثرگذاری نسبتاً قوی است، بعلاوه 196 رابطه عدد 3 دارد و این بدان معنا است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند. نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز بر پیشران های مستقل است و در حدود 20 پیشران دارای میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پایینی هستند. نتایج: نتایج نشان می دهد که از میان 43 پیشران، 9 پیشران، کلیدی ترین پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده رقابت پذیری کلان شهر تهران شناخته شده است، به ترتیب: حکمروایی شهری، کیفیت دانشگاه ها و نهادهای پژوهشی، دولت الکترونیک، فرم و تراکم شهری، ثبات اقتصادی، سیستم کاربست حمل ونقل هوشمند، ایجاد نوآوری از طریق تخصصی شدن اقتصاد منطقه، وجود کسب وکار دانش بنیان و نوآور، برنامه ریزی مدیریت شهر و مدیریت بازار محور شناسایی شده است، لذا بایستی اولویت دهی به این پیش برنده های کلیدی در تدوین راهبرد اصلی آینده رقابت پذیری کلان شهر تهران از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح برنامه ریزی رقابت پذیری شهری فراهم آید.
۸۲.

سطح بندی و سنجش میزان توسعه یافتگی منطقه ای استان چهارمحال و بختیاری با بهره گیری و مقایسه تطبیقی نتایج روش های ارزیابی چند معیاره (TOPSIS، ELECTRE و VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکنیک TOPSIS ELECTRE VIKOR رتبه بندی سنجش توسعه یافتگی استان چهارمحال و بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۶
نابرابری در بهره مندی از امکانات و عوامل توسعه در مناطق گوناگون پهنه یک سرزمین مانعی جهت رشد و توسعه همه جانبه به شمار آمده، فلذا در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت کشورهای در حال توسعه، موضوع کاهش نابرابری و ایجاد تعادل در روند توسعه مناطق مختلف از اهمیت برجسته ای برخوردار است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. تکنیک های ارزیابی چند شاخصه یکی از روش های مؤثر جهت شناخت و ارزیابی چندین گزینه بر اساس تعدادی معیار با درجه اهمیت متفاوت است. لذا این روش از کارایی بالایی جهت رتبه بندی و تعیین سطوح توسعه در بین مناطق مختلف به شمار می آید. این روش شامل تکنیک های متفاوتی است که در این مقاله با بهره گیری از سه تکنیک TOPSIS، ELECTRE و VIKOR و با استفاده از شاخص هایی در حوزه های اقتصادی، جمعیتی، آموزشی، فرهنگی-مذهبی، بهداشتی-درمانی و زیرساختی، سطوح توسعه یافتگی در بین شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. استفاده از سه تکنیک علاوه بر ایجاد امکان مطالعه ی تطبیقی، رتبه بندی نهایی را از دقت بالاتری برخوردار می سازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد شکاف زیادی بین شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری و توسعه ای نامتعادل مابین آنها با توجه به شاخص های مورد استفاده وجود دارد و مناطق همجوار با استان اصفهان از وضعیت بهتری برخوردار هستند. بر این اساس شهرستان شهر کرد نسبت به شهرستان های دیگر، توسعه یافته ترین و شهرستان های لردگان، بروجن، کیار، فارسان، کوهرنگ و اردل به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند.  
۸۳.

مدلسازی تخصیص کاربری های شهری برمبنای تحلیل تناسب زمین (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخصیص کاربری زمین تحلیل مناسبت کاربری زمین تحلیل تصمیم گیری چند معیاره ترکیب خطی وزن دار شهر زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۱
تخصیص کاربری زمین همواره از موضوعات مورد توجه متخصصین شهرسازی بوده است. صاحب نظران سعی داشته اند در تخصیص کاربری ها به بستر و محیط پیرامونی، همجواری ها، سازگاری ها، تناسب زمین و دیگر عوامل توجه داشته باشند. با گسترش سیستم های اطلاعات جغرافیایی امکان توجه به این عوامل و تاثیرگذاری آ ن ها در فرایند برنامه ریزی تخصیص کاربری زمین بیش از پیش شده است. در عین حال تلاش های علمی زیادی درزمینه ی تلفیق این سیستم ها و روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره به منظور افزایش توانایی آن ها و فناوری های مرتبط در پشتیبانی از تصمیم گیری صورت گرفته است. روش های این حوزه نیز به طور گسترده ای در مطالعات مختلف به کاررفته اند؛ یکی از مهمترین کاربرد این روش ها در مباحث برنامه ریزی شهری، تعیین میزان مناسبت هر واحد مکانی برای تخصیص کاربری های شهری است. پرسش اصلی این تحلیل، این است که از میان زمین های با قابلیت توسعه، کدامیک برای استقرار کدام نوع کاربری مناسب تر می باشند؟ در این مقاله که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است از فن تحلیل مناسبت کاربری زمین و روش های تحلیل سلسله مراتبی، ترکیب خطی وزندار و دلفی استفاده شده است. یافته های این مقاله که از همپوشانی داده های رقومی (نقشه های تحلیلی مساحت، قیمت زمین، دسترسی به محورهای ارتباطی، تعداد برهای قطعه زمین و آلودگی هوا) در یک ناحیه از شهر زنجان بدست آمده، میزان مناسبت هر پارسل را برای تخصیص کاربری ها نشان می دهد و در قالب سناریو های تخصیص کاربری زمین ارائه شده اند. مقایسه نتایج با وضع موجود، نشان می دهد که از 2166 پارسل موجود در محدوده مطالعه، 521 پارسل کاربری مناسب ندارند و نیازمند تغییر هستند.
۸۴.

Structural Analysis of the City Semiology (Case study: Yazd City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Structural approach Semiology Syntagmatic analysis Paradigmatic analysis City physical Yazd

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۰
Integration and coherence within a city’s physical structure have become an issue for towns and cities as they rapidly expand, incorporate new elements, and undergo incessant changes. At present, we are facing an extensive accumulation of signs and traits in modern urban patterns; many unaccustomed to and incongruous are affecting the socio-cultural and physical characters of cities. Here, we will be discussing whether it would be feasible to create a system of domestic signs which would reflect domestic social values and mental images held and entertained by citizens, and thus to re-create the sign system of cities. We will also discuss factors involved in interpretation of signs and symbols within a city structure. To prevent emergence or exacerbation of contradiction and disunity within syntagmatic urban structures which have been formed through centuries, we must acquire the knowledge and skill necessary to contain the newly adopted elements and assimilate them into a meaningful and coherent whole. In line with this goal, we have conducted a study of changes of physical structures of the city of Yazd through time (a diachronic analysis) with the aim of identifying sustainable parts of the city’s sign system and with an emphasis on the extent in which it has been formed. The questions which were the motivations behind this work and which we will be trying to answer are: Can the sign system within a city be used as a means for creating an alternative structure within the city’s physicality? Is the sign system (as a tool) characterized by specific patterns on whose identification the coherence of the physical structure of a city depends? How can we achieve an appropriate paradigm within an urban sign system? Here we will try to identify processes of integration of modern urban structures into a city structure, and we will do it through combining views held by semiologists with the ideas of urban incongruity and contradiction, which arise as a result of introduction of modern structures into old cities. To transform the medley into a coherent entity, we need to be aware that cities possess markedness. To this end, we have employed the structuralist analytical method with an emphasis on identification of syntagmatic structures (identifying the structural elements and their relative positions within a city) and of paradigmatic patterns (the ways in which elements substitute for or replace one another). Our main aim here is to extend the scope of studies of urban semiology and introduce analytical tools including the use of structuralism theory in the analysis of urban patterns. We have conducted an in-depth analysis of subjective and objective causes of appearance of signs within cities. We have then conducted case discussions as well as discussions about backgrounds and have tried to establish past and current trends of these signs and symbols in Yazd. Extended data were analyzed based on theoretical notions, paradigms and principles governing systems of signs and symbols have been sought.
۸۵.

Explaining The Impact of Facade Architectural Components on the Visual Clutter (Case S tudy: Selected Facades of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Urban Facade Visual clutter Facade Architectural Components Urban Facades Tehran City

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
Nowadays, clutter and visual clutter have become common characteris tics of cities. The main cause of this confusion and visual clutter is the presence of urban facades with an abnormal appearance that s tands out in the city. Meanwhile, the firs t image seen of a building is its facade, which can play a role in creating the order or visual clutter. This heterogeneity is more apparent in the facades of Tehran city, especially in the vicinity of its main s treets, which have the mos t daily passers-by. However, what parts of the facade have caused visual clutter, and what was the mos t colorful visual part of the facade in this context? In the field of visual clutter, urban facades can be as effective as urban walls. Materials, colors, changing s tyles and contexts, different compositions of forms. These can be the factors that create and increase this visual clutter in monographs. In this research, by examining the three s treets that collect garbage in the areas that have had the highes t number of building permits issued in the las t ten years, single facades with visual clutter have been identified, and then by examining the components of these facades, the common characteris tics of each in terms of components have been identified. The composition of the facade was checked. This research shows that additions, materials, colors, and windows have the greates t impact on the visual clutter of urban facades in the examined samples.
۸۶.

تبیین محرک های مؤثر بر وضعیت شکنندگی کلان شهرها با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر شکننده شکنندگی کلان شهر تهران تحلیل ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۸۵
شهرها مانند هر سیستم پیچیده ای، اگر مدیریت درست نداشته باشند، شکسته می شوند؛ بنابراین درک شرایط شکنندگی برای احصای استراتژی های مؤثر در پاسخ ها، بسیار مهم است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ساختاری به تبیین عوامل شکنندگی در کلان شهر تهران می پردازد. همچنین پژوهش حاضر تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل مؤثر در شکنندگی شهر تهران کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس بر اساس تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی استخراج گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصین حوزه شهرسازی بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. ابتدا بر پایه ادبیات نظری، 91 محرک به عنوان شاخص های اولیه شکنندگی شهری استخراج شدند، سپس بر اساس نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه 51 محرک که درصد اجماع کمتری داشتند حذف و 40 محرک باقی ماند. در گام بعدی پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفتند. در این تحلیل میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم محرک ها بر یکدیگر و بر روند شکنندگی شهر تهران مشخص شد. نتایج نشان دهنده آن است که از بین 40 محرک اولیه تأثیرگذار، تعداد 20 محرک در شکنندگی کلان شهر تهران نقش کلیدی دارند. این محرک ها عبارتند از: رشد سریع شهرنشینی؛ فقر متمرکز؛ فساد مالی گسترده؛ نابرابری اجتماعی و جنسیتی؛ درصد بیکاری؛ بی ثباتی سیاسی؛ بیماری های همه گیر؛ سکونتگاه های غیر رسمی؛ خشونت شهری؛ امنیت اقتصادی؛ میزان مشارکت مردم؛ کمبود خدمات شهری اساسی؛ قرارگرفتن در معرض بلایای طبیعی؛ میزان امنیت اجتماعی؛ نابرابری درآمد؛ توزیع نامناسب ظرفیت های امنیتی-توسعه ای؛ تحریم ها؛ شوک های اقتصادی جهانی؛ ناامنی واقعی؛ شوک های ناگهانی قیمت.
۸۷.

تبیین مولفه های کالبدی ریخت شناسانه در فضای شهری (نمونه مطالعاتی :محله قیطریه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی شهری فضای شهری تحلیل شبکه شهری تحلیل بلوک و بافت شاخص های مرکزیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
ریخت شناسی، مطالعه شهر را به مثابه سکونتگاه انسانی دارای فرم ، به انجام می رساند. ریخت شناسان به بررسی وتکوین عناصراصلی ریخت شناسانه، شامل ساختمان ها، کاربری اراضی، خیابان، و ساختار بافت می پردازند. شناخت شاخص های ریخت شناسی در راستای مولفه های کالبدی امری اساسی است، به طوری که مساله اصلی این است که آیا مولفه های ریخت شناسی قابل تبیین و طبقه بندی درکالبد فضای شهری می باشند.و همینطور آیاایجاد تغییرات ریخت شناسانه باعث بهبود عملکرد بافت خواهد شد. از این رو هدف از پژوهش حاضر، تدوین یک مجموعه همگن از دانش ریخت شناسی با امکان تبیین مولفه های کالبدی - ریخت شناسانه در راستای اولویت بندی آنها می باشد. محقق در این پژوهش با استفاده از روش مورد کاوی و تحلیل های دیاگرامی، سه مولفه اصلی کالبدی_ریخت شناسانه (الگوی خیابان, الگوی بلوک, الگوی قطعه) را به دست آورد. در همین راستا تکنیک تحلیل شبکه شهری(UNA)و آزمون تی نمونه زوجی، به عنوان ابزار اصلی سنجش مولفه ها انتخاب گردید.در این راستا محله قیطریه به عنوان محله ای که دارای گونه بندی مختلف است به عنوان بستر مطالعه انتخاب گردید. شاخص های مرکزیت شامل توابع (دسترسی، بینابینی، نزدیکی، جاذبه و مستقیم بودن)برای سه عامل کالبدی-ریخت شناسانه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که شبکه راه بیشترین تاثیر را در عملکرد پنج تابع داشته است. وهمینطور در محله قیطریه وجود بلوک درشت دانه(مجتمع سبحان) بدلیل نبود دسترسی میان بافتی ایجاد اختلال در کل بافت کرده است. از این رو به منظور سنجش تاثیر تغییرات ریخت شناسانه، یک دسترسی جدید اضافه شده و برای سنجش میزان بهبود عملکرد بافت، از آزمون تی نمونه زوجی استفاده گردید. نتایج آزمون نشان داد که ایجاد تغییر بهینه در ریخت باعث بهبود عملکرد توابع در کل بافت و کاهش ترافیک گشته است، هرچند که بیشترین تاثیرپذیری مرتبط با توابع دسترسی، بینابینی و مستقیم بودن است.
۸۸.

باززنده سازی هویت در محله ی امام زاده یحیی با تأکید بر مفهوم ارزش های فرهنگی هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باززنده سازی ارزش های فرهنگی-هنری حفظ هویت محله ی امام زاده یحیی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
امروزه با رشد روز افزون شهرنشینی، مشکلات گوناگون بیش از هر زمان دیگری دامن گیر شهرها شده است. یکی از این موارد که هم علت و هم معلول بسیاری از معضلات شهری است، وجود بافت کهن در دل شهرهای امروزین است. بافت تاریخی شهرها، بخش جدا شده از دیگر بخشهای یک شهر محسوب نمی شود و در چارچوب برنامه راهبردی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمام شهر نقش ویژه ای دارند. این بافت ها و بناهای با ارزش تاریخی میراث گرانبهایی هستند که حفاظت از آنها نه تنها به ارزش های تاریخی و تمدن بشریت بلکه به غرور ملی، فرهنگ و افتخارات هر کشور هویت می بخشد. آنچه در حال حاضر حائز اهمیت است، حفاظت و بازگرداندن روح دوباره ی زندگی(باززنده سازی) و استفاده حداکثری از توان های بالقوه این مناطق است. در رابطه با باززنده سازی این گونه فضاها مسئله هویت و ارزش های فرهنگی هنری موجود در محله ها می بایست مورد توجه قرارگیرد. بدین منظور بافت تاریخی منطقه ی 12تهران، بخش فراموش شده ی عودلاجان، محله ی امام زاده یحیی انتخاب شده است. هدف از این مقاله تبیین نقش ارزش های فرهنگی هنری در نمای ساختمان های نوساز و تاریخی با تأکید بر باززنده سازی هویت می باشد و به عنوان نمونه محله ی امام زاده یحیی انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج به دست آمده از تحلیل ارزشهای پنج مورد از خانه های تاریخی آن محله و تطبیق با نمای خانه های نوساز آن راسته و پرسشگری از ساکنین، این است که ارزش ها می تواند به عنوان الگویی در حفظ هویت یک محله به کار رود و باعث ارتقای کیفیت زندگی ساکنین بافت تاریخی نیز شود. از سویی با تشویق مالکین محلی به باززنده سازی برای ایجاد هویت بصری پرداخت با این رویکرد که تکرار گذشته، هویت عینی ایجاد نمی کند. ایده گرفتن از آن با کمک از دنیای مدرن و تلفیق آن با دنیای سنتی، مهم می باشد.
۸۹.

تبیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی با استفاده از مدل ترکیبی DANP (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی فرایند تحلیل شبکه مدل دیماتل مدل ترکیبی DANP تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
با توجه به تغییرات عمیق و گسترده در جوامع کنونی و گذار از دوران سنتی به دوران مدرن و پستمدرن، هویت ثابتمدار و پیشساخته قدیم به امری پویا و برساخته که مدام در حال بازیابی است؛ تبدیل شده است که تحت تأثیر شبکه پیچیده ای از روابط علی و معلولی در زمینه های مختلف کالبدی، کارکردی، اجتماعی، معنایی و طبیعی قرار دارد. این مسئله در بعد مکانی هویت و به ویژه در بافتهای تاریخی به سبب تغییرات شدید اقتصادی و کالبدی اهمیت مضاعفی دارد چراکه این بافتها در حقیقت مهم ترین عنصر هویتی شهرها محسوب می شوند. بدین ترتیب بافت تاریخی شهر تهران به علت اهمیت مضاعف مولفههای اقتصاد سیاسی که موجب به حاشیه راندن عوامل فرهنگی و هویتی است؛ مورد بررسی قرار میگیرد.بر این اساس هدف این پژوهش تعیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی است. به منظور تحقق این هدف ابتدا با استفاده پرسشنامه خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و متوالی و حجم نمونه 19 نفر، بر مبنای منطق مدل دیماتل در قالب یک ماتریس 32*32 روابط بین متغیرها تعیین می گردد و در ادامه با استفاده از مدل ترکیبی دیماتل و فرایند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از آن ها مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار «اجتماعی» دارای بالاترین درجه اهمیت می باشد و پس ازآن معیارهای «معنایی» و «کالبدی» قرار دارند همچنین شاخص های «میزان سازگاری فضا با اقلیم»، «میزان خاطره انگیزی فضا»، «میزان جذابیت بصری»، «میزان وقوع رویدادهای خاص و منحصربه فرد» در مکان دارای بالاترین درجه اهمیت در شبکه بوده اند.با توجه به خروجی های مدل می توان این مدل ترکیبی را ابزاری مناسب جهت تحلیل مولفه های هویت مکانی دانست.
۹۰.

بازنمایی نقش صنایع فرهنگی در توسعه شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی توسعه شهری سرگرمی صنایع فرهنگی گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۲
مقدمه صنایع فرهنگی، همواره یکی از موضوعات مورد بحث در مجامع داخلی و بین المللی بوده است[1] تا به دنبال یافتن جایگاه فرهنگ در بسترهای اقتصادی ملی و بین المللی، بتوان فرصت هایی را در راستای توسعه شهرها به خصوص در بعد اقتصادی رقم زد[2]. بدین ترتیب که صنایع فرهنگی از طریق نوآوری و خلاقیت سیستم فرهنگ را به اقتصاد متصل می کند و به عنوان مهم ترین ابزار رقابت، موجب ایجاد شغل و انباشت سرمایه می شود[3]از سوی دیگر شهرها به عنوان زیستگاه های انسانی از چنان اهمیتی برخوردار شده اند که محققان را ملزم ساخته اند هرآنچه که می تواند در توسعه این سکونتگاه ها موثر باشد را شناسایی نمایند. شهرها که پیش از این با تأکید بر بعد اقتصادی در اوج شکوفایی قرار داشتند، اکنون رو به افول نهاده و حیات دیرینه این عرصه ها که به عنوان نیروی محرکه ای در راستای تحرک اقتصادی به شمار می رفت، در حال مضمحل شدن است[4]. از دهه 1980 به بعد و با ظهور تحولاتی در عرصه علم اقتصاد، فرهنگ در روند تحولات اجتماعی به عنصری غالب و محوری درآمده است. شهرها با توجه به آنکه نیروی نهفته ای را در خود با نام فرهنگ می پرورانند، می توانند به عنوان گنجینه های نهفته شهر، عامل حیات بخش را برای شهر رقم زده و نیرو محرکه لازم جهت رونق و توسعه شهرها را از این طریق میسر سازند[6،5] و جانشین مناسبی برای اقتصادی که اکنون در پرتو جهانی شدن و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رو به افول است، شوند[8،7]. بنابراین فرهنگ و به تبع آن اقتصاد فرهنگ می تواند پتانسیل درونی شهر را شکوفا نموده و توسعه شهرها را سبب شود. تا جایی که برای کشورهای درحال توسعه نیز در پرتو این تفکر، امیدها و نویدهای تازه ای را از حیث تولید ثروت از طریق صنایع فرهنگی و غلبه بر فقر و از بین بردن بیکاری ایجاد کرده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به عنوان یکی از معدود تمدن های زنده باقی مانده از اعصار گذشته، دارای سبقه تاریخی، فرهنگی و هنری و از قبل آن دارای صنایع فرهنگی متعددی بوده که می توان از آن به عنوان پتانسیلی جهت رشد و توسعه شهرها بهره برد. لذا 3 پرسش مطرح می شود، اول اینکه چارچوب مفهومی صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران مبتنی بر چه ابعاد، مولفه ها و شاخص هایی است؟ دوم، کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ و نهایتا سوال سوم، صنایع فرهنگی احصاء شده به چه میزان بر هریک از ابعاد توسعه تاثیر می گذارد؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر خلق یک چارچوب منسجم از صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران و اولویت بندی آنها مبتنی بر نظرسنجی از خبرگان و تعیین میزان تاثیر صنایع فرهنگی بر هریک از ابعاد توسعه شهرها است.مواد و روش هاپژوهش پیش رو بنا به ماهیت خود در گروه تحقیقات توصیفی-تحلیلی قرار گرفته و به توصیف و معرفی مفهوم، ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی که می تواند بر توسعه شهرها موثر باشد، پرداخته است.روش گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی بوده و با روش تحلیل محتوا، مفهوم فرهنگ، صنایع فرهنگی، ابعاد و مولفه های آن، توسعه و ابعاد توسعه تشریح شد. به منظور تأیید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های احصا شده و رسیدن به اشباع نظری، از پرسشنامه خبرگان(شامل40 نفر از دارندگان مدرک دکتری تخصصی در رشته های شهرسازی و یا مدیریت فرهنگی) بهره گرفته شد و از آنان خواسته شد اولا، نظر خود را در رابطه با تایید یا عدم تایید هریک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی در تحقق توسعه شهرهای ایران مطرح نمایند، ثانیا ضریب اهمیت هریک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی را در توسعه شهرهای ایران، مشخص نمایند. ثالثا مشخص نمایند هر شاخص بر کدام یک از ابعاد توسعه شهری تاثیر بیشتری دارد. نهایتا به منظور اولویت بندی ابعاد، مولفه ها و شاخص ها، از روش وزن دهی نوسانی(Swing weighting) استفاده شد. بدین ترتیب که میانگین هندسی وزن ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران که از پرسشنامه خبرگان بدست آمد، محاسبه گردید. به منظور مقایسه پذیری شاخص ها، اوزان به دست آمده نرمال شد، تا مشخص گردد در راستای دستیابی به توسعه شهرهای ایران از طریق صنایع فرهنگی، بر کدام یک از ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی می توان تاکید بیشتری نمود و چارچوب مذکور بر کدام یک از ابعاد توسعه شهری می تواند تاثیر بیشتری داشته باشد.یافته هاصنایع فرهنگی از طریق 3 بعد گردشگری، نهادهای آموزش عالی و نهایتا سرگرمی سازی، می تواند بر ابعاد توسعه شهرهای ایران اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... موثر باشد. بعد گردشگری شامل مولفه هایی چون ارتباطات، برندسازی، میراث فرهنگی و طبیعی و نهایتا هنرهای تجسمی است که در مجموع 17 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی اعم از قرارگیری در مسیر ارتباطی، تعداد و کیفیت هتل ها و ... را در بر گرفته است. در بعد نهادهای آموزش عالی و صنعت علم نیز مولفه هایی چون چاپ و انتشارات و تحقیقات و توسعه قرار داشته که در مجموع 7 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی را از آن خود کرده است. نهایتا در بعد سرگرمی سازی سه مولفه فیلم و ویدیو، هنرهای نمایشی و اسباب بازی وجود داشته که 8 شاخص از مجموع شاخص های صنایع فرهنگی را به خود اختصاص داده است. از آنجا که ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی به یک میزان بر ابعاد توسعه شهرهای ایران موثر نیستند، از میانگین ضرایبی که افراد خبره به شاخص های صنایع فرهنگی دادند، میانگین هندسی گرفته شد تا وزن اولیه هر شاخص تعیین گردد. این در حالی است ضرایب محاسبه شده اجازه مقایسه دو به دویی شاخص ها و مولفه ها در ابعاد مختلف را نمی دهند. لذا به منظور مقایسه پذیری تمامی ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی در توسعه شهرهای ایران، تمامی سطوح به صورت یکپارچه نسبت به 1 نرمال شد. از میان شاخص های 32 گانه صنایع فرهنگی موثر بر توسعه شهرهای ایران، شاخص تبلیغات، با ضریب تاثیر 4.033 درصد، بیشترین نقش را در توسعه شهرهای ایران بر عهده دارد. در گام بعد نیز شاخص هایی همچون کیفیت میراث طبیعی، بسترهای تاریخی، تعداد اماکن تاریخی و ثبت شده میراث و همچنین تعداد و کیفیت جشن و فستیوال ها سالیانه به ترتیب با ضرایب اهمیت 3.884، 3.839، 3.816 و 3.770 درصد قرار گرفته است. به منظور محاسبه میزان تاثیر صنایع فرهنگی بر ابعاد توسعه شهری، متخصصان تعیین نمودند که هر یک از شاخص های صنایع فرهنگی بر کدام یک از ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناوری، محیط زیستی، قانونی و کالبدی توسعه شهرهای ایران بیشترین تاثیر را دارد. به همین منظور وزن هر شاخص در تعداد تکرار هر بعد از توسعه شهری ضرب شده و پس از نرمال سازی به 100، میزان تاثیر هر شاخص بر هر بعد از توسعه شهرهای ایران مشخص شد. نتایج حاکی از این است که صنایع فرهنگی می تواند موجب توسعه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، فناوری، سیاسی، قانونی و محیط زیستی، به ترتیب با ضرایب تاثیر 39.207، 16.901، 12.15، 11.076، 9.253، 7.499 و 3.914 درصد شده و از این طریق توسعه شهرهای ایران را محقق نماید.نتیجه گیریدر این پژوهش مشخص شد ابعاد، مولفه ها و شاخص های صنایع فرهنگی احصاء شده، اولا همگی دارای تاثیر مستقیم بر توسعه شهرهای ایران بوده و شهرهای ایران با داشتن امکانات هنری و فرهنگی بیشتر جذابیت ویژه ای را برای گردشگران فراهم آورده و در نتیجه گردشگری فرهنگی را محقق نموده است. علاوه بر این صنایع فرهنگی با فعالیت در حوزه های مختلف هنری موجب جذب نیروی کار متخصص در حوزه های مختلف شده و از این طریق اشتغال را فراهم آورده است. دیگر اینکه صنایع فرهنگی با فعالیت در عرصه های مختلف هنری، فضاهایی را در سطح شهرها ایجاد نموده است که از این طریق، تعاملات و روابط اجتماعی را در سطح شهر بهبود می بخشد. ثانیا آنها به یک میزان بر توسعه شهرهای ایران موثر نیستند. از میان سه بعد صنعت گردشگری، صنعت سرگرمی سازی و گسترش نهادهای آموزش عالی و صنعت علم، بیشترین تاثیر مربوط به بعد صنعت گردشگری و بعد از آن صنعت سرگرمی سازی بوده است. از میان مولفه های مربوط به بعد صنعت گردشگری، مولفه میراث فرهنگی و طبیعی بالاترین امتیاز و پس از آن مولفه های ارتباطات، برندسازی وسپس هنرهای تجسمی در رتبه های بعدی قرار دارند. در بعد صنعت سرگرمی سازی، مولفه فیلم و ویدیو و... بالاتر از هنرهای نمایشی و اسباب بازی قرار گرفته اند و نهایتا در بعد گسترش نهادهای آموزش عالی و صنعت علم، مولفه تحقیقات و توسعه در رتبه بالاتری نسبت به چاپ و انتشارات قرار می گیرد.از میان کلیه شاخص های 32گانه نیز، شاخص های تبلیغات، کیفیت میراث طبیعی، بسترهای تاریخی، تعداد اماکن تاریخی و ثبت شده میراث، تعداد و کیفیت جشن و فستیوال ها سالیانه، تعداد و کیفیت هتل ها، تعداد و کیفیت موزه ها، درصد گردشگری سالانه، تعداد و کیفیت مراکز تجاری، تعداد و کیفیت پارک علم و فناوری از مجموع مولفه های 9گانه بیشترین امتیازات را به خود اختصاص داده اند. در واقع صنایع فرهنگی با ماهیت دانش بنیان خود، از فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد زندگی شهری و توسعه پایدار وام گرفته و از این طریق توانسته بر سایر ابعاد توسعه شهری در شهرهای ایران علی الخصوص ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به ترتیب با ضرایب تاثیر 39.207، 16.901 و 12.150درصد تاثیر بگذارد. 
۹۱.

تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای (نمونه موردی شهر پردیس)

کلید واژه ها: توسعه منطقه ای شهر دانش بنیان شهر پردیس مدل سلسله مراتبی AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۰
برای کشور ایران که قصد دارد به کشوری توسعه یافته تبدیل شود، یکی از عناصر کلیدی دستیابی به توسعه یافتگی، توجه به رویکرد دانش بنیان در تمام زمینه های علمی و تکنولوژی در جامعه است. از جمله این موارد ایجاد و توسعه شهرهای دانش بنیان هستند که امروزه در جهان مطرح شده و دارای اقتصاد مبتنی بر دانش و شهرهای پایداری هستند. شهر پردیس به دلیل قرار گیری در 17کیلومتری شرق کلان شهر تهران، برخورداری از شبکه ارتباطی بزرگراهی، برخورداری از قابلیتهای گردشگری ، موقعیت خاص طبیعی، مراکز آموزش عالی همچون دانشگاه آزاد و از همه مهمتر پارک علم و فناوری ، شرایط لازم برای جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و به خصوص طبقه خلاق شهری را دارا بوده و پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک شهر دانش بنیان را دارا میباشد. هدف در این پژوهش تدوین مبانی نظری مستدل و مستحکم در رابطه با تأثیر شهرهای دانش بنیان بر توسعه منطقه ای و شناسایی معیارها و شاخص های شهر دانش بنیان در شهر پردیس میباشد، که با تحلیل نتایج پرسش نامه با روش طیف لیکرت و آزمون مطلوبیت از 60 نفر از افراد براساس نمونه گیری هدفمند مطابق با جامعه آماری صورت میگیرد. در ادامه با بررسی وضع موجود و شناخت قابلیتها و تنگناهای شهر پردیس به بررسی اینکه ،آیا این شهر قابلیت تبدیل به یک شهر دانش بنیان را دارا بوده ، میپردازیم و معیارها و شاخهای لازم برای این تبدیل را در شش بعد اجتماعی ،اقتصادی، مدیریتی ، ادراکی و سازمان فضایی وزیر ساخت شهری را از طریق مدل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار میدهیم . نتایح پژوهش نشان میدهد ، معیار اقتصادی در رتبه اول ، زیرساخت شهری در رتبه دوم و مدیریتی در رتبه سوم از نظر اهمیت در راستای ایجاد شهر دانش بنیان و توسعه منطقه ای در شهر پردیس قرار میگیرد.
۹۲.

ارزیابی کیفی ریخت شناسی میدان شهری بر اساس دو مدل HSE و AGE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میدان شهری ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت روش ارزیابی ذهنی انسانی روش ارزیابی هندسه خودرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۵
  بنا بر ماهیت اجتماعی انسان، فضا های شهری مانند میدان به عنوان مهمترین نمود گره های اجتماعی در زندگی شهری محسوب می شوند. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند، از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند که مستند سازی شناختی این پدیده به عنوان رکن اصلی فضا های شهری، می تواند در شناخت کیفی میادین و عرصه های عمومی که نهاد تعاملات اجتماعی هستند، کارا بوده و به منظور داشتن دانش ارزیابی ریخت شناسانه آنها برای بیان اصول طراحی، مورد نظر متخصصان علم طراحی شهری قرار گیرد. ارزیابی سنتی فضای یک میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی مطرح می شد که غالباً دچار وقوع ضریب خطای بالایی در بررسی بوده است، به طوری که بیشتر پژوهش ها، عموماً شکل کیفی و بر پایه تحلیل صرف روان شناختی انسان و با فرم غیر تخصصی انجام می گیرد که نتایج کاربردی را در عرصه طراحی وارد نمی گرداند. هدف پژوهش جاری شناخت پدیدارشناسانه و تحلیل کیفی فضای میدان است که با استفاده از چند روش ترکیبی، ابتدا عنصر میدان در ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت و نیز معیار های شش گانه ولفروم که حاصل از بررسی نظریات اندیشمندان عرصه طراحی شهری، تبیین شده و تعداد شانزده میدان شهری از دسته میدان های اروپایی، انتخاب شده و در مرحله اول با تحلیل به روش ارزیابی ذهنی انسانی و خروجی گراف کیفیت عددی انباشته و بعد با تحلیل به روش ارزیابی هندسه خودرو انجام شده که نهایتاً با بررسی همبستگی این دو روش منجر به نتیجه گیری لازم در مسیر نحوه سنجش کیفی این عناصر شهری شده است که نهایتاً می توان نتایج حاصله از پژوهش جاری را به صورت مستقیم در اختیار محققان قرار داده تا بتوان ضوابط و معیار های طراحی فضای میدان شهری را، استخراج نمایند.    
۹۳.

ارائه یک مدل ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی مدل دیماتل مدل تاپسیس فرایند تحلیل شبکه مدل ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می دهد که بازار تهران به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می شوند. همچنین از بعد روش شناختی می توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
۹۴.

تبیین مدل دیالکتیک و متوازن دوپارگی حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرمت شهری بافت تاریخی حفاظت و توسعه یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۴
تعارض در دوپارگی حفاظت - توسعه، یکی از چالش های اساسی در مواجهه با محدوده های شهری کهن است که از یک سو موجب تخریب ارزش های میراثی و از سوی دیگر، مانع تحقق اهداف توسعه شده و فرسودگی محدوده های شهری کهن را به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است که در پی آن دو هدف فرعی نیز دنبال می شود 1) تبیین دو انگاره حفاظت و توسعه در مواجهه با محدوده های شهری کهن. 2) واکاوی ریشه های شکل گیری تعارض های عقلی و ارائه چارچوب و روش عقلانی فهم و رفع تعارض دوپارگی حفاظت - توسعه. پژوهش از نوع بنیادی است که با روش تحلیل محتوای کیفی و راهبرد استدلال و استنتاج منطقی، در سطح هستی شناختی از طریق واکاوی متون فلسفی به درک بنیادین چیستی «ارتباط» حفاظت و توسعه می پردازد و در سطح معرفت شناختی از طریق بازخوانی تحلیلی نظریه ها، مولفه های موثر در بازشناخت دوپارگی حفاظت – توسعه تبیین شده است. محصول نهایی پژوهش تبیین مدل دیالکتیک و متوازن حفاظت – توسعه محدوده های شهری کهن است. یافته های پژوهش در سطح نظری شامل بازتعریف مفاهیم حفاظت و توسعه و تبیین ارتباط آن ها است و بیانگر این واقعیت است که حفاظت و توسعه ارتباطی دیالکتیک و متوازن با یکدیگر دارند و تعارض آن ها می تواند باعث تعامل، هم افزایی و ارتقای آن ها شود. هدایت نیروی تعارض و عدم توزان در جهت ارتقا، مستلزم بازشناسی ارتباط حفاظت – توسعه و ارائه صورت بندی جدید از آن در قالب یک مدل است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حفاظت و توسعه در ذات و غایت یکپارچه و متوازن هستند و تعارض و عدم توازن میان آن ها ناشی از درک ناقص و بلاواسطه این مفاهیم است؛ مواجهه دیالکتیک و متوازن دو انگاره، ضمن بازتعریف آن ها، به دلیل هم افزایی، منجر به ارتقای آن ها در قالب یک کلیت برتر می شود.
۹۵.

Evaluation the Role of Factors Affecting the Feasibility of Urban Development Plans through Structural Equation Model ( Case Study: Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: land use urban development plan Land use change SEM Shiraz

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
The main purpose of this paper is to explain the factors affecting the change of service land uses in the city of Shiraz and identify its reasons. For this purpose, the second-order confirmatory factor analysis technique has been used as one of the structural equation modeling techniques to determine the severity of the effect of the four factors on land use change, through which a contributing framework for the effects of the four factors (physical, activity, economic, accessibility) on land use change is obtained. Finally, the extent and direction of the factors affecting the realization of service land uses in the city of Shiraz are explained using the structural equation model (SEM). In order to achieve these goals, 50 variables affecting 600 plots in Shiraz city are extracted through field method. The variables are investigated and analyzed using GIS maps, Amos and SPSS software, and a series of bi-variable correlations in a table called correlation matrix or covariance, the most notably of which are confirmatory factor analysis and SEM. The results of the research show that, in total, the selected four factors have a significant effect on the land use change. It is such that the standardized weights of regression for "the effect of the access factor on land use change", "the effect of the economic factor on land use change", "the effect of the activity factor on land use change", and "the effect of the physical factor on land use change" are 0.91, 0.78, 0.65, and 0.56, respectively.
۹۶.

تحلیلی بر انواع تفرق ها و میزان اثرگذاری آنها بر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۶۳
مدیریت و برنامه ریزی حریم کلانشهرها به دلیل گستردگی فضایی و تعدد متغیرهای تأثیرگذار، با پیچیدگی های بسیاری روبروست. حل و فصل مشکلات و تعارضات در چنین سطحی از پیچیدگی ها، نیازمند یک ساختار منسجم، هدفمند و انعطاف پذیر مدیریت یکپارچه است تا به خوبی توسط ساختار قانونگذاری کلان کشور حمایت شده و از اختیار قانونی کافی برای تنظیم روابط، کنترل و هدایت برنامه در سطح منطقه کلان شهری برخوردار باشد تا تفرق ها در سطوح مختلف (سیاسی، فضایی، عمکردی، اجتماعی) به حداقل برسد. نگاه بخشی در غیاب سند راهبردی و بسترهای قانونی انسجام بخش سبب شده که انواع تفرق ها به یک مساله جدی و مانع بزرگ در مسیر تحقق مدیریت یکپارچه حریم پایتخت تبدیل شود و لذا تحقق راهبرد صیانت و توسعه پایدار منوط به رفع تفرق ها و برپایی مدیریت یکپارچه می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تفرق های مدیریت یکپارچه در سطوح و ابعاد مختلف حریم پایتخت می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش شناسی توصیفی بوده که جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر بدست آمده است و برای شناسائی ابعاد مدیریت یکپارچه از ابزار پرسشنامه استفاده شده که با احصای 25 متغیر در قالب 5 مؤلفه تفرق نهادی، قانونی، سیاست گذاری، کالبدی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری بین مؤلفه های مورد مطالعه وجود دارد. همچنین میزان تأثیر مستقیم مؤلفه های تفرق قانونی برکالبدی برابر با 593/0 بوده است که نشان می دهد به ازای یک واحد تغییر در تفرق قانونی، میزان تفرق کالبدی به میزان 593/0 واحد تغییر خواهد یافت.
۹۷.

سنجش میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر زلزله با به کارگیری روش ویکور (نمونه موردی : منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری کالبدی پایداری منطقه 10 شهرداری تهران روش ویکور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۳
طی دهه های اخیر، افزایش قابل توجه وقوع بلایای طبیعی در سراسر جهان سبب شده تاب آوری به عنوان رویکردی جامع در مواجهه با مخاطرات مورد توجه قرار گیرد. منطقه 10 شهرداری تهران واقع در بخش مرکزی شهر، دارای ده محله است و با مشکلات کالبدی بسیاری روبرو می باشد که در صورت وقوع زلزله، دچار خسارات جبران ناپذیری میگردد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران به عنوان یک منطقه قدیمی و فرسوده میباشد. به این منظور ابتدا با استفاده از روش دلفی به تبیین شاخص ها پرداخته شد و سپس جهت تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده گردید. در ادامه، محله های موردمطالعه با به کارگیری روش ویکور مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های حاصل از روش AHP نشان می دهد شاخص های بافت فرسوده”، فضاهای سبز و باز”، معابر اصلی” و مراکز ستاد بحران” بیشترین نقش را در تاب آوری کالبدی منطقه 10 ایفا میکنند. نتایج روش ویکور نیز حاکی از آن است که محله های زنجان جنوبی، شبیری-جی و سلیمانی-تیموری بیشترین میزان تابآوری کالبدی و محله های هاشمی، کارون جنوبی، بریانک و هفت چنار به ترتیب کمترین میزان تاب آوری کالبدی را دارند.
۹۸.

تحلیل ارتباط ساختار فضایی محور گردشگری جلفا و حرکت طبیعی گردشگران در آن با تأکید بر نظریۀ چیدمان فضا و بهره گیری از نرم افزار اگراف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محور گردشگری جلفا ساختار فضایی حرکت طبیعی چیدمان فضا اگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۷
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهم ترین منابع کسب درآمد در هر کشوری است. در عین حال، توجه به «حرکت» و «جابه جایی» گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش انکار ناپذیری در توسعه این صنعت دارد؛ زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد، می توان مسیری را برای حرکت گردشگر ترسیم کرد؛ بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در تعیین و طراحی مسیرهای گردشگری بسیار حائز اهمیت است و بدیهی است که کیفیت این مسیرها در ارتقا گردشگری تأثیر چشمگیری دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی حرکت گردشگران و تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی این مسیرها و حرکت طبیعی در آن است. بدین منظور، محورگردشگری جلفا واقع در بافت تاریخی منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب و سپس با بهره گیری از نظریه چیدمان فضا و مفاهیم مرتبط با آن، گراف توجیهی و نقشه محوری این مسیرها ترسیم و با استفاده از نرم افزار اگراف و شاخص های آن که عبارت است از: عمق کلی، عمق میانه، نداشتن تقارن نسبی، ارزش هم پیوندی و مقدار کنترلی، حرکت گردشگران در این مسیرها تحلیل و مقایسه شده است. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر حسب نوع اقدام محقق، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و داده ها نیز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. یافته ها بیانگر این است که خیابان خاقانی، کوچه کلیسا و کوچه خواجه عابد با مقادیر شاخص هم پیوندی 67/20، 95/14 و 78/13 و عمق کلی 72، 85 و 89 به ترتیب بیشترین ارزش هم پیوندی و کمترین عمق کلی را دارند؛ بنابراین به صورت طبیعی، پتانسیل حرکت، حضور گردشگران و عابران پیاده در این مسیرها درمقایسه با سایر قسمت های محور گردشگری جلفا بیشتر است. کوچه جلفا نیز با اینکه از نظر ساختار فضایی به نسبت سایر فضاهای این محور، نفوذپذیری و دسترسی کمتری دارد، به دلیل وجود کلیسای وانک، میدان جلفا و سایر جاذبه های گردشگری، روزانه پذیرای گردشگران و عابران زیادی است. پس می توان نتیجه گرفت علاوه بر شاخص های بررسی شده در نرم افزار اگراف، عوامل دیگری نیز در جذب و حرکت عابران پیاده مؤثر هستند.
۹۹.

سنجش و مقایسه سرمایه اجتماعی در گونه های متفاوت محلات شهری (نمونه موردی: محله سلطان میر احمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محلات شهری سرمایه اجتماعی روابط اجتماعی اعتماد اجتماعی توسعه یافتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۷
اجتماع محلّی، مناسب ترین بستر برای دستیابی به غنای اجتماعی است، به گونه ای که ارزش بافت های محلات شهری با الگوهای اجتماعی قابل سنجش است. در جریان گذر از مفهوم سنتی برنامه ریزی شهری، مفاهیم جدیدی شکل گرفته که ماهیتاً از تبار علومی چون جامعه شناسی نشایت گرفته و تبیین مشکلات مربوط به نقصان هویت و دلبستگی به محلات از سیر پالایش مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی می گذرد. هدف پژوهش جاری، بررسی میزان و مقایسه ابعاد سرمایه اجتماعی در محلات، بخصوص در گونه های متفاوت نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t) و آزمون کا اسکوئر (chi-square) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که تفاوت معنی داری در اندازه شبکه روابط اجتماعی در دو گونه محله وجود داشته که روابط گروهی بیشترین نقش را داشته و میزان اعتماد اجتماعی با توجه به ناهمگونی جمعیتی در گونه محله قدیمی در سطح پایین تری قرار داشته است. در چارچوب سیاست گذاری می توان از سازوکار کیفی روابط، اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در محلات، با تأکید بر روابط و اعتماد اجتماعی بهره جست.
۱۰۰.

ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد سیمائو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری پایدار متاسوات رقابت پذیری مقصد گردشگری استان کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۰
زمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه یک رویکرد راهبردی است که می تواند در کنار تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، پایداری آن ها را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. روش شناسی: جهت ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد توسعه پایدار ابتدا با استفاده از داده های موجود در سازمان میراث فرهنگی و سایر نهادهای استانی اطلاعات جامعی از منابع و توان های استان به دست آمد. سپس با استفاده از نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، تحلیل متاسوات برای ارزیابی توانمندی های گردشگری و رقابت پذیری پایدار استان کرمان اجرا و نتایج موردنظر از آن استخراج گردید.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان کرمان ارزشمندترین منابع و قابلیت های گردشگری این مقصد می باشند. باوجود پایداری نسبی جاذبه های گردشگری، این توان ها به خوبی سازمان دهی نشده اند. در کنار جاذبه ها و فعالیت های گردشگری، تسهیلات و خدمات گردشگری استان از تناسب استراتژیک بسیار بالایی برخوردار هستند.نتیجه گیری و پیشنهادات: جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان تناسب راهبردی بسیار قوی ای با عوامل اقتصادی، اکولوژیکی و فناورانه و تناسب قوی ای با عوامل قانونی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی دارند. از سوی دیگر عوامل قانونی و سیاسی در کنار عوامل اکولوژیکی بیشترین اهمیت را در میان سایر عوامل خارجی داشته و از بالاترین درجه فوریت برخوردارند.نوآوری و اصالت: این تحقیق از ترکیب رویکردهای مبتنی بر منبع و توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل متاسوات جهت تعمیم دیدگاه مبتنی بر منبع به پایداری مقصدهای گردشگری استفاده نموده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان