بررسی استعاره های فضایی در چهار اثر از نویسندگان زن و مرد از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره در ادبیات فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات پدیده ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه انکارنشدنی است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تفاوت کاربرد استعاره های فضایی بالا و پایین در چهار اثر متفاوت از نویسندگان زن و مرد در چهار دهه متوالی بررسی شود تا مشخص شود استعاره های فضایی در این چهار اثر چگونه به کار گرفته می شوند و تأثیر شرایط جامعه بر بروز و کاربرد استعاره های فضایی به چه صورت است. به این منظور، چهار رمان از دو نویسنده مرد و دو نویسنده زن از دهه ۶۰ نخل های بی سر، ۷۰ روی ماه خداوند را ببوس، ۸۰ چراغ ها را من خاموش می کنم و ۹۰ پاییز فصل آخر سال است، انتخاب شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بنابر دیدگاه لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و در چارچوب معنی شناسی شناختی انجام شده است. پیکره پژوهش، جمله هایی از هر چهار رمان است که به طور جداگانه بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که میزان استعاره های بالا در آثار نویسندگان زن بیشتر به کار رفته است؛ تجربه های زیسته در کاربرد استعاره ها نقش دارد و مهم تر اینکه استعاره های بالا همیشه مفهوم شادی و استعاره های پایین مفهوم غم را ندارد.