عبدالرسول خیراندیش

عبدالرسول خیراندیش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۰۲ مورد.
۸۱.

بررسی روند شکل گیری و علل رقابت های تجاری در خلیج فارس و بازتاب آن در بندر کانتون چین (قرون یکم تا سوم هجری/هفتم تا نهم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعة بازرگان خلیج فارس کانتون(خانفوا) تاجران پوسه(زرتشتی) تاجران عراقی تاجران اباضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۷ تعداد دانلود : ۷۴۹
در دوران ساسانی تاجران زردشتی(پو سه) از مشهورترین تاجران اقیانوس هند و از جمله سواحل چین بودند که تجارت را در انحصار خود داشتند و اغلب نیازمندی های سرزمین های عرب نشین را نیز برآورده می کردند. زیرا تجّار عرب غالباً به سفرهای تجاری شرق آفریقا می پرداختند؛ اما فتح ایران توسط عرب های مسلمان و تسلط آنان بر بنادر و سواحل خلیج فارس در قرون یکم و دوم هجری موجب فعال شدن تجّار عرب (اباضی عمان و سپس عراقی) در کنار بازرگانان زردشتی در اقیانوس هند شد؛ چنان که آنان برای تجارت به سواحل چین به خصوص بندر «خانفوا» (کانتون یا گوانجوی امروزی) سفر می کردند. اما تحولات سیاسی خلیج فارس همواره منجر به رقابت یا اتحاد تاجران می شد که بر روابط و جایگاه آنان در بندر کانتون نیز تأثیرگذار بود. مقاله حاضر در پی مطالعه تأثیر تحولات تاریخ سیاسی خلیج فارس و رقابت های مذهبی اقتصادیِ گروه های بازرگان در جامعه مبدأ در شکل گیری رقابت های مذکور در مهاجرنشین بندر کانتون چین است.
۸۴.

کارکرد سلاح توپ در سرکوب شورش های محلی و استمرار دولت متمرکز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توپ توپخانه شورش محلی سرکوب حکومت صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۴ تعداد دانلود : ۸۳۳
توپ، به عنوان سلاح سنگین، جمعی، گران قیمت، نیازمند آموزش در به کارگیری و صرف هزینه در ساخت، نگهداری و به کارگیری، فقط می توانست در انحصار و اختیار دولت مرکزی باشد. از دوره شاه تهماسب اول که نخستین تجربه های ساخت و به کارگیری سازمان یافته و مؤثر آن در قشون صفوی ثبت شده تا دوران شاه عباس اول که بیشترین ساخت و کاربرد توپ در نبردها روی داده است، شواهد تاریخی نشان می دهند به کارگیری این سلاح مدرن برای کنترل نیروهای گریز از مرکز، سرکوب حکام سرکش محلی و تثبیت و گسترش حاکمیت مرکزی، عاملی تعیین کننده و سرعت بخش بوده است. با ظهور نشانه های ضعف حکومت صفوی و آغاز شورش های پراکنده اقوام سرحدی، توپچیان همواره بخشی از قشون را تشکیل می دادند، هرچند ناتوانی آنها در کاربرد مفید توپخانه در جنگ صحرا (رو در رو) موجب شکست های قشون دولتی و سرانجام سقوط صفویان شد. در سرکوب حکمرانان محلی اگر «جنگ قلعه» روی می داد، قدرت ویرانگر گلوله و صدای غرّش توپ هر مقاومتی را در هم می شکست اما در «جنگ های صحرا و رو در رو»، در دوره صفوی مهارت کافی برای استفاده مؤثر و تعیین کننده از توپخانه حاصل نشد. روش پژوهش توصیفی  تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
۸۵.

شکل گیری و گسترش خانقاهای مرشدیّه در هند و چین (سده هشتم هجری)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: شیخ ابواسحاق کازرونی طریقت مرشدیه خانقاه گسترش اسلام اسلام در هند اسلام در چین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۵۰۹
طریقت مرشدیّه که بنیان آن در نیمه دوّم سده چهارم هجری از سوی شیخ ابواسحاق کازرونی (د. 426ق) در شهر کازرون گذاشته شد، به عنوان یکی از معروف ترین طریقت های صوفیانه، نقش مذهبی، اجتماعی و اقتصادی مهمی در پهنه بزرگی از جهان اسلام ایفا نموده است. این طریقت توانست با هدف ترویج دین اسلام و از طریق ایجاد یک شبکه خانقاهی گسترده با مرکزیت کازرون در قرن هشتم هجری تا هند و چین گسترش یابد. این مقاله با روش وصفی تحلیلی می کوشد به پاسخ این پرسش دست یابد که گستردگی جغرافیایی خانقاه های مرشدیّه در هند و چین چگونه بر ترویج اسلام در این مناطق تأثیر داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملی مانند راه ًهای تجاری، کرامات معنوی شیخ ابواسحاق کازرونی، تقدّس جایگاه وی، ارائه خدمات اجتماعی به نیازمندان و مسافران و حمایت تاجران و سلاطین از خانقاه ها که همگی در پیوند با گسترش خانقاه ها هستند، در ترویج اسلام نقش داشته است.
۸۶.

جایگاه طرابوزان در محاصره برّی آناتولی توسط ایلخانان مغول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرابوزان محاصره بری ایلخانان اردوی زرین ممالیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۴ تعداد دانلود : ۴۵۱
آناتولی (آسیای صغیر) در دوره پنجاه ساله کشورگشایی مغول، اهمیتی روزافزون برای مغولان داشت. تا استقرار دولت ایلخانان در ایران، آنها نواحی شرقی و مرکزی آناتولی را متصرف شدند، سپس تا پایان حیات آن دولت تا مرزهای بیزانس متصرفات خود را گسترش دادند. از این پس، بیش از هر چیز هدف ایلخانان قطع ارتباط میان دو دولت اردوی زرین یعنی مغولان روسیه و مملوکان مصر و شام بود. ایلخانان در عمل برای جلوگیری از ارتباط بیشتر این رقیبان، اقدام به نوعی محاصره برّی آناتولی کردند که با بهره مندی از موقعیت بندر طرابوزان، موفقیت زیادی در این زمینه به دست آوردند. در میانه این رابطه، دولت بیزانس قرار گرفته بود که پایتخت آن قسطنطنیه اهمیت ارتباطی و تجاری مهمی داشت. بر همین اساس، دولت ایلخانان خود را ناچار به دوستی با بیزانس می دید، اما بیزانس برای حفظ حیات تجاری خود، ناچار به موازنه میان جمهوری های تجاری ونیز و جنوا بود که با بندرهای کافا در شمال دریای سیاه و اسکندریه در جنوب مدیترانه رابطه داشتند. این نیز امری نبود که دولت ایلخانان بتواند آن را نادیده بگیرد. در این حال، بندر طرابوزان که به صورت انحصاری در دسترس ایلخانان قرار داشت، به صورت کانون اصلی سیاست این دولت در قبال همه کنشگرانی بود که در بالا به آن اشاره شد و طی قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی به صحنه تجارت و سیاست دریای سیاه وارد شد.
۸۷.

منغول و مغول ؛ بررسی تاریخی ضبط یک نام در تاریخ سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مغل منگ اول مغول منغول منگغول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۱
در کتاب تاریخ سیستان برای نامیدن مهاجمان تورانی به سیستان دو نام »منغول« و »مغول« به کار رفته است. مرحوم ملک الشعرای بهار، مصحح کتاب، در حاشیه آوردهاند که واژۀ «منغول» را منابع اروپایی نقل میکنند، اما توضیح دیگری در این باره نمیدهند. تحقیقات دربارۀ تاریخ و زبان مغولی نشان میدهد که »منغول« اصیلتر از »مغول« است و با ساده شدن آن یا منشأیی غیر از زبان مغولی صورت تلفظ »مغول« به وجود آمده است. در متن تاریخ سیستان نیز انطباق دو نام منغول و مغول با سالشمار وقایعی که در هنگام کاربرد آنها رخ داده است، نشان میدهد نویسنده یا نویسندگان تاریخ سیستان در ضبط هر یک از این نامها در جای خود با دقت نظر عمل کرده اند.
۸۹.

اشاره ناصر خسرو به نام و موقعیت «تَوَّج» در سفرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توه توج توز تاوه سیاه تویسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۵۰۸
ناصر خسرو قبادیانى در مسیر بازگشت خود از سفر حج به خراسان، از خلیج فارس گذشته و قدم به بندر مهروبان گذاشته است تا از آن جا به ارجان و سپس به اصفهان برود.در این قسمت از سفرنامه، او متذکر مى شود که در سمت راست مسیرش به طرف جنوب، نواحى «توه» و کازرون واقع شده است. در این گزارش، اشاره به توه مربوط به «توج» یا «توز» مى شود که شهر یا ناحیه اى مشهور در متون جغرافیایى سده هاى نخستین اسلامى به شمار می آید.با این حال،گزارش کوتاه ناصر خسرو را مى توان از معدود مواردى دانست که کمک مؤثرى به شناخت موقعیت جغرافیایى توج می کند. در اغلب متون جغرافیاى تاریخى، نشان دادن موقعیت توج بدین ترتیب است که مى نویسند در گرمسیر فارس و در مسیر رود شاپور قرار دارد. اما سفرنامه ناصر خسرو آن را داراى موقعیتى کوهستانى مى داند.بدین ترتیب ناصر خسرو به عنوان کسى که از نزدیک با توج آشنا شده، گزارشى منحصر به فرد از موقعیت آن ارائه مى کند که مبتنى بر دانشى بومى است. چنان که گزارشى هم که در همین جا از حضور یعقوب لیث در مهروبان به دست مى دهد، حتى در تاریخ سیستان هم دیده نمى شود. چنین مواردى نشان مى دهد که نگرش بومى در شکل گیرى مطالب سفرنامه او تا چه اندازه واجد اهمیت است و مى تواند در سنجش اعتبار آن مورد توجه قرار گیرد. Abstract Returning to Khorasān from the Hajj pilgrimage, Nāser Khosrow passed the Persian Gulf and landed in Mahroban Port, heading toward Isfahān. In this part of his travelogue , he mentions To-Wah and Kāzeroon which were located on his right side, along the road which led to south. In this report, To-Wah is Taw-Waj or Taw-Waz: a famous town or region, referred to in the documents of historical geography remaining from the first Islamic centuries. This short description is of special importance because it helps us find the geographic location of Taw-Waj. According to the most of historical geographic sources, that Taw-Waj is located in the Garmsir region of Fārs across the Shāpoor River. However, Nāser Khosrow’s Travelogue states that it is located in a mountainous area. Therefore, Nāser Khosrow, as an eye witness, offers a unique description of this place. The uniqueness of his description does not end here. His report on Ya'qub Layth which describes Mahrooban’s location is also notable, and no such report exists in other famous books such as Tarikh-e Sistan ( The History of Sistān ). This piece of evidence proves that Nāser Khosrow's familiarity with local areas has an important role in forming the facts and details of his Travelogue and therefore in giving it credit. Keywords: To-Wah, Taw-Waj, Taw-Waz, Taveh Siah, Taviseh
۹۰.

«طمغاج» در منابع قرن هفتم هجری به عنوان نامی برای مغولستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طمغاج قبچاق ختا مغولستان منابع تاریخ نگاری ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۴۷۴
نام یا لقب «طمغاج» در منابع متعددی تا پیش از تأسیس دولت ایلخانان بکار رفته است، اما محققان اندکی بدان توجه نشان داده اند و از تبیین آن بازمانده اند. این در حالی است که تکرار کاربرد آن در منابع نیمه اول قرن هفتم نشان می دهد که نه چندان دقیق برای اشاره به سرزمینی به کار رفته است که بیشتر با مغولستان انطباق دارد. اما چون از نیمه دوم قرن هفتم هجری، دیگر به طور مشخص مغولان و مغولستان شناخته شدند، دیگر لغت طمغاج هم بکار نرفته است. چنانکه نسوی در سیره جلال الدین خوارزمشاه، مغولستان را جزئی از طمغاج دانسته و جوزجانی تمام قلمرو ختا را بدین نام نامیده است. ابن اثیر با کاربرد عنوان کوه طمغاج آن را دقیق تر مورد اشاره قرار می دهد و منابع دیگری مانند تاریخ جهانگشا و جامع التواریخ این عنوان را بکار نبرده اند. این مقاله کاربرد نام طمغاج را در منابع سده هفتم قمری مورد تحقیق قرار داده است.
۹۳.

ارتباطات فرهنگی ایران و آلمان و تاثیر آن بر جریانات روشنفکری در ایران (1256 تا 1297ه.ش- 1288تا 1336ه.ق.)

کلید واژه ها: ارتباطات فرهنگی ایران آلمان جریان روشنفکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۸۷
دیپلماسی فرهنگی یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی است که حکومت ها تلاش می کنند با استفاده از آن پیش جذب حکومت های دیگر، مردم آن کشورها را جذب کنند؛ در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی آموزشی، دیپلماسی فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دولت آلمان در دوران قاجار با درک ساختار بین المللی متاثر از دو قدرت روسیه و انگلستان و هم چنین درک صحیح قدرت دیپلماسی فرهنگی، فعالیت های فرهنگی منسجم و گسترده ای را در بسیاری از کشورها از جمله ایران آغاز نمود. بررسی ارتباطات فرهنگی ایران-آلمان و تأثیر آن بر جریان روشنفکر موضوع بسیار مهمی است که تلاش می شود در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد.
۹۴.

معرفت تاریخی در عصر تدوین طرح واره ای نظری در بازاندیشیِ انتقادیِ تاریخ نگاریِ اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری اسلامی معرفت تاریخی بازاندیشی انتقادی عصر تدوین جامعه شناسی معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۴۳
بازنمایی وقایع تاریخی در میراث تاریخ نگاری اسلامی، مبتنی بر نظامی پیشینی از مسائل، مفاهیم و مفروضاتی است که از دل کشمکش های گفتمانی جامعه اسلامی برآمده است. بازتولید این نظام پیشینی در اذهان اندیشه وران مسلمان، مانع از پویایی تفکر تاریخی و ارائه خوانشِ تاریخی همساز با دشواره های جامعه اسلامی می شود. با عنایت به این امر، ارائه رهیافتی جهت گسست معرفتی از این نظام پیشینیِ مسائل، مفاهیم و انگاره ها، شرط هرگونه پویایی در تاریخ پژوهی اندیشه وران مسلمان است. با عطف نظر بدین مهم است که مقاله پیش رو، طرح واره ای نظری در بازاندیشیِ انتقادیِ تاریخ نگاری اسلامی را صورت بندی نموده است. روش صورت بندی این طرح واره نظری، پاسخ به سه پرسش پیرامون: چشم انداز، برهه تاریخی و مدل نظری ِبازاندیشیِ مزبور است. بر اساس این طرح واره نظری، باید «جامعه شناسی معرفت» را چشم اندازی مناسب در بازاندیشی تاریخ نگاری اسلامی انگاشت؛ زیرا جامعه شناسی معرفت با پذیرش «تعین وجودی معرفت»، روح تاریخیت را بر تراث اسلامی می دمد. از سوی دیگر، تداوم و تصلبِ مسائل، مفاهیم و انگاره های عصر تدوین در غالب گزارش های تاریخی، ما را بدین نکته رهنمون می کند که باید نقش بحران های «عصر تدوین» در صورت بندی نظریه های شناخت را موضوع بازاندیشی انتقادی قرار داد. «جامعه شناسی معرفتِ مانهایم» نیز مدل نظری است که با بازشناسی نسبت چالش های عصر تدوین با صورت بندی نظریه های شناخت در این برهه تاریخی، به بازاندیشی انتقادی تاریخ نگاری اسلامی رهنمون می شود؛ زیرا هم تبیین بسنده ای از کشمکش هایِ گفتمانیِ عصرِ تدوینِ ارائه می دهد و هم با تجویزِ بررسی های درزمانی و هم زمانی، فهمی روشمند و عمیق از انگاره های حاکم بر تاریخ نگاری اسلامی فراهم می آورد.
۹۵.

تازیانه طبرخون مغولان؛ کنکاشی درباره شیئیت تازیانه و کاربرد نمادین آن در مناسبات اجتماعى مغولان و مغلوبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چوب یاسا چوپانان مغول جامعه مغولى فرمانروایى چنگیزخان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
در جامعه های گذشته بخصوص آنجا که مرکب از غالبان و مغلوبان بوده است همواره اشیایی به صورت نمادین بیانگر مناسبات طبقاتی بوده اند. چنانکه تاج کلاه، دستار، ... چنین کارگردهایی نیز داشته اند. چنانکه به نظر می رسد در جامعه ایرانی عصر مغول تازیانه چنین نقش و کارکردی را برعهده داشته است. زیرا از جمله اقدامات چنگیزخان براى شکل دهى دولت و جامعه مغول، تخصیص اندازه ای معین از تازیانه براى هر طبقه ای بوده است؛ او تازیانه کوچک را براى چوپانان به عنوان طبقه فرودست مقرر کرده بود. از آنجا که در نگاهى کلى، جامعه مغول شامل دوطبقه ممتازه و بندگان بوده است و چوپانان را می توان تقریباً برابر با اکثریت بندگان دانست، تازیانه بلند خاص ممتازان آن جامعه یعنى جنگجویان مغول بایست بوده باشد. اگرچه براى جامعه سوارکار و دامدار مغول استفاده دائمى از تازیانه امرى عادى به شمار می آمده و هر دوطبقه همواره تازیانه ای به همراه داشته اند، این اقدام چنگیزخان که در اصل احیای یک قانون قدیمی (یاسا) بوده است، موجب شد تازیانه براى تعیین موقعیت و منزلت اجتماعى کاربرد پیدا کند. این علاوه بر همه کاربردهاى دیگرى بوده که تازیانه در هر جامعه قدیمى داشته است. به همین جهت براى جامعه و دولت مغول می توان شیئیت تازیانه را شکل دهنده یکى از مهمترین نمادهاى اجتماعى هم در مناسبات درونى جامعه مغول و هم در رابطه با ملل مغلوبه دانست چنانکه در ایران عصر مغول هم شاهد بازسازی مناسبات زیردستان و زیرستان هستیم.
۹۶.

رفع محرومیت عنصر اساسی در نظام حقوقی و قضایی مغولان: چنگیزخان، روح قانون (قرن هفتم و هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفع محرومیت نظام قضایی ایلخانان چنگیزخان مغولان شرع یاسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۲
حکومتی که چنگیزخان در آغاز قرن هفتم هجری، برابر با قرن سیزدهم میلادی، در مغولستان تأسیس کرد، از حیث قضایی و حقوقی با دوره پیش از آن، یعنی دوره ستیز و تفرقه قبایل مغول، قابل قیاس نبود. وی در حکومت خود تنها به جنبه های نظامی اتکا نداشت، بلکه مبانی حقوقی و قضایی جامعه مغولی را نیز مد نظر قرار داد. این نوشتار قصد دارد با رویکرد توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که پس از استقرار مغولان در ایران تلقی آنان از منشأ حق و عدالت چه بود و برداشت آنان از این مبحث مهم بر چه پایه ای استوار بود؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که اساسی ترین منشأ حقوق در نظام قضایی و حقوقی مغولان «رفع محرومیت» بود. به عبارت روشن تر، حق از نظر آنان به معنای رفع محرومیت بود نه برقراری عدالت. این تلقی مغولان با دیدگاه ملل مغلوبه به ویژه ایرانیان مسلمان در تعارض بود. مغولان، حتی پس از مسلمان شدن، به یاسا و یوسون چنگیزی به عنوان منبع اصلی حق و عدالت می نگریستند. از دیدگاه مغولان یاسا و یوسون چنگیزی «روح قانون» بودند. و سنن و دستورات چنگیزخان علت تامه حق و عدالت فرض می شدند. در همان حال خاندان چنگیزی نیز اطاعت قبایل را به معنای تحقق عدالت می دانستند.
۹۸.

تأثیر فتح سند بر سود آوری ایالت مکران در عصر عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر عباسی ایالت مکران سند تجارت دریایی خراج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
مکران در قرون نخستین اسلامی هیچ گاه ایالتی مهم همانند خراسان و فارس نبوده است اما سیر اهمیت یافتن آن نه تنها در معنای یک تاریخ محلی بلکه در مطالعات تاریخ تجارت جهان نیز جالب توجه است. فاتحان مسلمان در ابتدای فتوح وضع اقتصادی آن را نامناسب گزارش کردند، چنانکه منابع قرون نخستین اسلامی این ایالت را سرزمینی کم بازده گزارش کردند. در چنین شرایطی فتح مکران و نواحی پیرامون آن با علاقه مندی و جدیت دنبال نشد اما فتح سند در پایان قرن اول هجری، درآمدهای مالیاتی دستگاه خلافت از مکران را افزایش داد. چنانکه در سال 168 هجری، جهشیاری خراج مکران را چهارصد هزار درهم و پس از آن قدامه بن جعفر و مقدسی خراج آن را یک میلیون درهم گزارش کردند. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی و تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و در صدد است به این سوال پاسخ دهد که چرا ایالت مکران از سرزمینی کم بازده در عصر فتوحات به سرزمینی نسبتا ثروتمند در عصر عباسی تبدیل شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که مکران که در ابتدای فتوح اسلام فاقد ارزش اقتصادی بود. رشد تجارت از طریق سند موجب شد به تدریج به ایالتی سود رسان برای خلافت عباسی تبدیل شود، چنانکه دیوانسالاران آن عصر در آثار خود به افزایش آمار مالیات های دریافت شده از مکران پرداخته اند. این تحول متکی بر ارتباط های تجاری بین سند و مکران بوده است.
۹۹.

هخامنشیان و دریای سیاه؛ علل و نتایج گسترش قلمرو یک امپراتوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هخامنشیان دریای سیاه آسیای صغیر یونانیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
در تاریخ ایران باستان، دولت هخامنشیان تجربه حاکمیت و حضور درازمدت در سرزمین های پیرامون دریای سیاه را داشت. هخامنشیان که یکی از نخستین امپراتوری های تاریخ بشر را تشکیل دادند، توانستند مرزهای گسترده خود را در شمال و جنوب و شرق و غرب به دریاها و یا رودهای بزرگ برسانند و از طریق مبادلات تجاری و مناسبات سیاسی بخش های وسیعی از آسیا را به یونانی ها بشناسانند. سیاست دریایی هخامنشیان دسترسی به تمام سواحل پیرامون دریای سیاه بود تا هم از تهاجمات اقوام شمالی جلوگیری کنند و هم با حاکمیت بر آسیای صغیر و بهره مندی از منابع اقتصادی آن، به رقابت با یونانیان بپردازند. این سیاست یا با عملیات نظامی، یا با انتقال افراد و خاندان های هخامنشی به ایالات آسیای صغیر و یا با فعالیت های بازرگانی و اقتصادی، در سراسر دوران هخامنشیان ادامه یافت. در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با مطالعه کتیبه های هخامنشی و منابع یونانی و همچنین پژوهش های مورخان معاصر، به بررسی چرایی و چگونگی حضور هخامنشیان در حوزه دریای سیاه پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هخامنشیان براساس یک برنامه مشخص و سپس به علت تحولات و رویدادهای پی درپی، در اندیشه آن بودند که دریای سیاه را که دریایی پیرامونی برای آنها بود، به دریاچه ای در داخل قلمرو امپراتوری خود تبدیل کنند و تا حدود زیادی نیز در این کار موفق شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان