اسدالله جودکی عزیزی

اسدالله جودکی عزیزی

مدرک تحصیلی: دکتری باستان شناسی دوران اسلامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

پژوهشی بر کوشک جال محل در نارنائول و کاخ بایرات/ ویراتنگر در راجستان، دو نمونه از الگوی معماری کوشک های واقع در آب/ جال محل/ چشمه عمارت؛ گونه ای متفاوت از معماری منظر در شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۵
کوشک های واقع در آب، یکی از نوآوری های معماری منظر به شمار می روند. این الگو دیرزمانی در شبه قاره هند و ایران در کنار کوشک های واقع در میان یا کناری از باغات وجهی ممتاز از معماری در چشم اندازها و دستینه ها بودند. اگرچه در جغرافیای ایران به دلیل محدودیت های طبیعی رواج گسترده نیافت، در معماری شبه قاره با تنوع چشمگیری در الگوهای طراحی آبگیر و عمارت مرکزی در گستره ای تاریخی و جغرافیایی ساخته و پرداخته شد. باوجود مطالعات گسترده ای که در تاریخ معماری شبه قاره صورت گرفته، این گونه از معماری منظر آنچنانکه بایسته است، مورد توجه قرار نگرفته. دو نمونه شاخص این الگو که از جهت شیوه طراحی عمارت و آبگیر، نزدیکی قابل توجهی دارند، در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند؛ یکی کوشک «جال مَحَل» در «نارنائول» و دیگری «کاخ بایرات/ویراتنگر» در ایالت «راجستان» است. داده ها در پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی گردآوری شده اند و با بهره گیری از «رهیافت تاریخی» تفسیر و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که این دو عمارت در دوره اکبرشاه گورکانی (حک: 1014-963 ه .ق.) ساخته شده اند. اگرچه کاخ بایرات توسط حاکمی غیرمسلمان ساخته شد، می توان علقه های وی را در برگیری از معماری گورکانیان مسلمان، را به روشنی در ساخت و پرداخت آن دید. هر دو نمونه در دو اشکوب ساخته شده اند. دسترسی به عمارت در یکی به وسیله پلی شانزده چشمه و در دیگری به وسیله پلکانی دوردیفه صورت می گرفته است. چهتری های پنج گانه نمای بیرونی بام، از الگویی واحد تبعیت می کند. ساختار برون گرای آن ها، از الگویی پیروی می کند که دیرزمانی در معماری ایرانی و شبه قاره با نام «هشت بهشت» رواج داشت.
۲.

پژوهشی در ساختار معماری کاخ مسعود سوم در غزنه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۵۴۹
دوره غزنوی یکی از دوران درخشان معماری تشریفاتی ایرانی است. یکی از آثار این دوره «کاخ مسعود سوم» است که در «ربض» شهر غزنه قرار دارد. به رغم انجام پژوهش هایی در ارتباط با این بنا، از جزئیات معماری، عناصر فضایی و خاستگاهِ الگوی ساخت شان شناخت فراگیری وجود ندارد. پژوهش پیش ِرو با طرح این مسأله می کوشد با مطالعات اسنادی که داده های آن با «رهیافت تاریخی» مورد تفسیر قرار گرفته اند، ساختار این کاخ را بررسی کند. برایند پژوهش نشان می دهد که این کاخ در نحوه ارتباط حجره ها از طریق یک پیش حجره با میانسرا در گونه معماری تشریفاتی، ساختاری نوآورانه عرضه کرده است. کالبد این کاخ به فرهنگ معماری ایرانی گرایشی بیش از دیگر کاخ های غزنوی داشته است. جز طرح قلعه مانند که آن را به نمونه های اُموی و عباسی در شامات و میان رودان نزدیک می کند و طرح چهارصفه ایِ میانسرا و «فرودسرا» که به رغم کاربرد فراگیر در معماری ایرانی، پیشینه اش به معماری اواخر هزاره چهارم ق.م بین النهرین بازمی گردد، در اجرای دیگر عناصر فضایی، گرایش ایرانی گری را به روشنی می توان دید؛ هشتی های چندگانه ورودی، تالار «نُه گنبدی» نگهبانان، ترکیب صفه بار و تالار تخت، ساختار فرهنگی-اجتماعی «اندرونی» و «بیرونی» کالبد و کتیبه ای با زبان «فارسی دری» و درون مایه حماسی ازاره مرمری میانسرا، این گرایش را اثبات می کنند.
۳.

سیمای شهر بم در سده های نخستین دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سده های نخستین اسلامی شهر اسلامی کرمان بم ارگ بم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۴۱۵
محور تاریخی شهر بم، مجموعه موسوم به «ارگ بم» است که در جبهه شمال شرقی شهر واقع شده است. علی رغم پژوهش های متعدد و متنوعی که تاکنون در حوزه های باستان شناسی و معماری و در ارتباط با ساختار و سیمای این شهر در سده های نخستین دوران اسلامی انجام گرفته است، هنوز هم پرسش های مهم و کلیدی وجود دارند که به آنها پاسخ های مناسب و متقنی داده نشده است. در پژوهش حاضر که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، تلاش می شود به این پرسش اساسی که سیمای شهر بم در سده های نخستین دوران اسلامی به چه صورت بوده است؟ پاسخ داده شود.گردآوری داده ها به دو شیوه اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که شهر بم در سده های نخستین اسلامی دارای سه بخش ارگ، شارستان و ربض بوده است. در این دوره مجموعه ارگ بم، هسته مرکزی شهر بوده و شارستانی محصور با چهار دروازه آنرا محاط کرده است. ربض شهر بارو نداشته و دو رودخانه در شمال و جنوب به صورت فیزیکی بخش بزرگی از آن را از بدنه شارستان جدا ساخته است. موانع طبیعی در شمال و شرق باعث شدند تا شهر در جهات جنوب و غرب توسعه پیدا کند. مساحت تقریبی شارستان 260 هکتار (که با ربض و باغات و مزارع جمعاً مساحتی بیش از 900 هکتار)بوده و شهر سه مسجد جامع داشته یکی در درون مجموعه ارگ و دوتای دیگر در عرصه شارستان.
۴.

بررسی و مطالعه معنا و کارکرد واژگان «تچر» و «هدیش» در مجموعه های هخامنشی تخت جمشید و شوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری دوره ی هخامنشی اندرونی شوش تخت جمشید تچر هدیش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
معماری دوره ی هخامنشی یکی از دوران درخشان معماری ایران زمین است. شوش و تخت جمشید در کنار پاسارگاد در مقام مهمترین شهرهای این دوره، آثار شاخص معماری را در خود جای داده اند. با استناد به کتیبه های برجای مانده از دوره ی هخامنشی، تعداد قابل توجهی از آثار معماری موجود در محل های مذکور با نام مشخصی معرفی شده اند. «تچر» و «هدیش» از جمله ی این نام ها هستند. به رغم انجام پژوهش های بسیار در این باره، هنوز در علت نامگذاری و کارکرد عماراتی که با نام تچر و هدیش معرفی شده اند؛ پرسش های زیادی مطرح است که پاسخ درخوری نیافته اند. در این پژوهش که بر اساس روش از نوع تحقیقات تاریخی- توصیفی است، سعی بر آن است تا با استناد به قرائن تاریخی و ادبی و کنکاش در شواهد معماری و باستان شناختی به این مهم پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، عماراتی که در کتیبه ها با نام تچر یا هدیش خوانده شده اند، ساختاری «درونگرا» داشته و به گونه ای طراحی شده اند که با فضاهای عمومی کمترین وابستگی را داشته باشند. هدیش/نشیمن یا «خدیش» به معنای کدبانو و شهبانو با تچر/نهانخانه کارکرد برابری داشته است، به همین دلیل، در کتیبه ها یا با هم و یا به جای هم آمده اند. تچرها و هدیش ها درواقع «شبستان های ویژه» و «اندرون» شاهنشاهان هخامنشی بوده اند.
۵.

مطالعه کوشک ها و آرامگاه های چند اشکوبه در شبه قاره هند، ایران و آسیای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران شبه قاره معماری اسلامی هشت بهشت کوشک های چند اشکوبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۷ تعداد دانلود : ۹۹۸
ایران کنونی، آسیای میانه و شبه قاره ی هند، قلمرو شرقی جهان اسلام بوده اند . آثار زیادی در حوزه ی معماری در این سرزمین ها ساخته شدند که از الگو و عناصر معماریِ برابری برخوردار بودند.  یکی از این الگوها، گونه ای از عمارات موسوم به «هشت بهشت» با اندامی چند اشکوبه است. به رغم انجام پژوهش های بسیار در حوزه ی معماری، این گونه ی خاص به طور جامع مطالعه نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است با بهره مندی از چارچوب نظری موسوم به «رهیافت تاریخی» این موضوع را مطالعه کند. نتایج تحقیق نشان می دهد در ایران و آسیای میانه این الگو کارکرد تشریفاتی داشته و در شبه قاره همانند عموم هشت بهشت ها، استفاده ی یادمانی و آرامگاهی داشته است. به رغم اقلیم های متفاوت، ساختار این گونه بناها یکسان است. طرح برونگرای آنها در اقلیم خشک ایران و آسیای میانه با باغ و فضای سبز هویت پیدا می کرد و در اقلیم گرم و مرطوب شبه قاره طرح این بناها، پاسخی مناسب به محیط بود. طرح ساختاری این گونه از معماری باعث شد تا با نام های مختلفی چون، «نمکدان»، «مُثَمَن» و «چوکَندی» خوانده شوند. بخش زیادی از این سرزمین ها در سده های متأخر یا در قلمرو جغرافیای سیاسی ایران بوده اند یا از نظر فرهنگی به شدت از آن اثر پذیرفته اند. این موضوع باعث شکل گیری فرهنگ هنری و معماری همسانی شد.
۶.

بازشناسی و تحلیل الگوی نُه گنبد در معماری ایرانی از خلال متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منابع ادبی شواهد معماری نه بخش برون گرا نه گنبد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۹۲
منابع ادبی مهم ترین اسناد مکتوب گذشته اند که غیر از معرفی ظرایف زبان و ادب فارسی، متضمن نکاتی اند که در بازشناسی مواد مطالعاتی دیگر زمینه های پژوهشی، به ویژه هنرهای کاربردی و معماری، بسیار سودمندند. از این جنبة ادبیات و اهمیت آن، در پژوهش های معماری چندان که بایسته است، استفاده نشده؛ بر همین اساس، پاره ای از الگو های معماری گذشته با عناوینی معرفی شده اند که هرگز با نام های اصیل و نخستینشان برابر نیستند. در پژوهش پیش رو، داده های معماری موجود در برخی از منابع ادبیِ مربوط به سده های چهارم تا دهم هجری، با رویکرد تطبیقی بررسی شدند و به موجب آن، تعداد چشمگیری از پلان ابنیه با کارکرد تشریفاتی (دادة معماری) با توصیف کاخ ها و کوشک ها در منابع ادبی (دادة ادبی) تطبیق داده و تلاش شد تا الگو و کارکرد گونه ای از معماری تشریفاتی بازشناسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد ویژگی عمومی این گونة معماری، داشتن شکل مربع و نُه بخشی است که در سده های نخستین دوران اسلامی در ادبیات معماری با جهان بینی مشخصی که این آثار را مِثالی از آسمان های نُه گانه دانسته اند، «نُه گنبد» خوانده شده است. پیشینة این گونة مشخصِ معماری، یعنی نُه گنبد، به آپادانای هخامنشی بازمی گردد و با عنایت به جهان بینی اسلامی، در سده های متأخر به «هشت بهشت» معروف شده است.
۷.

پژوهشی در سیمای شهر یزد در سده های نخستین دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یزد شهرسازی ایرانی سده های اولیه اسلامی کثه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه جغرافیای تاریخی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۷۳۴
با ورود اسلام به سرزمین های ایران، تغییراتی در ساختار کالبدی شهرهای دوره قبل، یعنی ساسانی، صورت گرفت. ویژگی عمومی شهرهای این دوره، اهمیت ربض و توسعه یافتن این بخش است. به رغم وجود گزارش های جغرافیانگاران مسلمان و شناختی عمومی که از ساختار شهر های نخستین و عناصر شکل دهنده آن ها به دست داده شده است از سیمای برخی از شهرهای تاریخی ایران اطلاعات جامعی در دست نیست؛ یکی از مهم ترین این شهرها، یزد است؛ بر همین اساس، در پژوهش پیش رو که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است، وضعیت این شهر براساس اسناد تاریخی و معماری و باستان شناسی بررسی می شود. برآیند تحقیق نشان می دهد که شارستان شهر یزد، اندازه کوچکی داشته و دارای بارویی استوار با دو دروازه بوده است. یکی از دروازه ها با نام «درب مسجد» در جبهه جنوبی قرار داشته و دروازه دیگر «درب ایزد» یا «اندرو» بوده که در سمت شمالی شارستان ساخته شده است. بازار شهر و یکی از مساجد دوگانه در ربض پررونق شهر بوده است. مسجد دیگر، در درون شارستان واقع بوده است. توسعه این شهر، در سمت جنوب و جنوب غرب و جنوب شرق بوده است و محور بازار را در شکل دهی مسیر گسترش آن، به ویژه در دوره های بعد، باید عامل تعیین کننده دانست.
۸.

پژوهشی در الگوی هشت بهشت در دو حوزه ی ادبیات و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چهارباغ هشت بهشت الگوهای معماری نه بخش برونگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۵ تعداد دانلود : ۹۰۵
منابع ادبی در زبان فارسی، علاوه بر بازنمود ویژگی های زبانی و ادبی، گاه ویژگی های آثار معماری دوران اسلامی و علت نامگذاریشان را نیز به خوبی تشریح کرده اند. به واسطه ی ارتباط شعرا و ادبا با معماران، بسیاری از عناصر و الگوهای معماری یا به صورت واقعی خود و یا در هیأت استعاره ها و تشبیهات ادبی توصیف شده اند. یکی از این الگوها، «هشت بهشت» است که به رغم انجام پژوهش های بسیار، هنوز پرسش هایی در علت نامگذاری و نسب شناسی آن باقی است که تاکنون پاسخ های قانع کننده ای به آنها داده نشده است. در این پژوهش که بر اساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی است، کوشش کردیم توصیفی را که منابع ادبی از الگوی «هشت بهشت» داده اند، با طرح باقی مانده از این اثر معماری تطبیق داده و علت نامگذاری آن را باز نماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد اعتقاد به بهشت های هشتگانه (اشاره ها و آموزه های قرآنی) و تجمیع این بهشت ها در یک عرصه ی چهارباغی، موجب شد تا این الگو که در ادبیات معماری به «الگوی نُه بخشی» معروف است، در منابع ادبی و گزارش های تاریخی، «هشت بهشت» خوانده شود. پلان تکامل یافته ا ی که پیشتر در ساختار «آپاداناها» و «نُه گنبدها» تجربه شده بود، برای ساخت کوشک مرکزیِ چهارباغ ها و آرامگاه ها در ایران، آسیای میانه و شبه قاره ی هند مورد استفاده قرار گرفته بود.
۹.

کوشک رحیم آباد بم و چهارباغ تاریخی آن؛ یادگاری از سده های آغازین اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بم چهارباغ معماری سده های آغازین اسلامی کوشک رحیم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۵۹
معماری ایرانی در سدههای نخستین ورود اسلام در گونههای نظامی و مذهبی به واسطه برجای ماندن تعدادی اثر تا حدودی شناخته شده است. اما در ارتباط با معماری تشریفاتی وضع بهگونهای دیگر است و هیچگونه شاهدی در این رابطه تاکنون در جغرافیای سیاسی ایران شناسایی یا دستکم گزارش نشده و به همین دلیل کمترین شناختی از این گونه وجود ندارد. این در حالی است که گزارش جغرافیای تاریخی و متون کهن وجود این آثار را در ربض بعضی از شهرها تأیید میکند. در این پژوهش به مطالعه و معرفی «کوشک رحیمآباد» در شرق شهر بم، اثری تشریفاتی از این زمان، پرداخته شده است. این بنا به مانند بسیاری از آثار و محوطههای باستانی بزرگ شهرستان در سایه مجموعه بزرگ ارگ بم قرار گرفته و به این دلیل در جغرافیای تاریخی و مطالعات باستانشناسی تا پیش از زلزله سال 1382 خورشیدی اشاره قابل توجهی به آن دیده نمیشود. اما پس از این سال به واسطه توجه به مطالعات باستانشناسی و معماری به دیگر آثار شهرستان، پژوهشگرانی به مطالعه کوشک رحیمآباد نیز پرداختهاند. در ارتباط با تاریخ ساخت و وسعت چهارباغ تاریخی و تخریب شده آن سؤالاتی مطرح است که در پژوهشهای پیشین به آن اشاره نشده یا پاسخی تحقیقی و دقیق داده نشده است. نوشتار حاضر با مطالعات میدانی و اسنادی به گردآوری دادهها پرداخته و با تطبیق نتایج هرکدام، دادهها تجزیه و تحلیل شدهاند. به این ترتیب فرضیات پژوهش و نظریههای دیگر محققین مورد ارزیابی قرار گرفته است. آنچه این تحقیق به آن دست یافته گواهی میدهد کوشک رحیمآباد اثری متعلق به سده سوم هجری است و به نظر میرسد در زمان عمرولیث صفاری توسط «منصوربن خوردین»، عامل وی بر حکومت کرمان، یعنی به فاصله سالهای 267 تا 288 هجری قمری ساخته شده است و وسعت چهارباغ تاریخی آن احتمالاً 500 جریب یا80 هکتار بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان