مجید زارعی

مجید زارعی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

طراحی شهری با هدف تقلیل نارسایی های محیطی ناشی از جزایر حرارتی (نمونه موردی: محدوده تهرانسر، منطقه 21 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی شهری جزایر حرارتی شهری دما محیط زیست فضای سبز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
با افزایش نرخ مهاجرت به شهرها و گسترش افقی و عمودی شهرها نظام حاکم بر محیط طبیعی دستخوش تغییر شده و عناصر مصنوع جایگزین عناصر طبیعی همچون درختان و پوشش گیاهی در محیط شده است. عدم تعادل میان عناصر مصنوع و طبیعی منجر به پیدایش پدیده های جدید نظیر جزایر حرارتی شده است. شرایط زیست محیطی و معیشتی در کلان شهر تهران نیز با توجه به انواع کاربری های درشت مقیاس نظیرمجاورت با فرودگاه مهرآباد تحت تأثیر نارسایی های این پدیده قرار گرفته است. محدوده مورد مطالعه در مجاورت نقطه کانونی جزایر حرارتی کلان شهر تهران قرار گرفته است. مهمترین هدف پژوهش، بازخوانی تأثیر جزایر حرارتی در زندگی شهری، با استفاده از روش ها و تکنیک های طراحی شهری در محدوده تهرانسر است. با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تقلیل آثار نامطلوب این پدیده نوظهور، با بکارگیری روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای، بررسی نشر الکترونیکی و تحقیقات میدانی به گردآوری داده ها پرداخته شد. با توجه به یافته های تحقیق در بخش مبانی نظری و شناخت محدوده طرح، با ارائه راهکارهای طراحانه می توان تا حدی آثار نامطلوب این پدیده را کاهش داد. دستاورد نهایی این پژوهش به صورت طرحی قابل توسعه ارائه گردید که می تواند اقدامی در جهت تقلیل نارسایی های محیطی ناشی از جزایر حرارتی در این محدوده باشد.
۲۲.

تحلیل مقام «امامت انبیاء» در قرآن؛ رویکردشناسی و ابعادپژوهی

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
آموزه «امامت»، موضوعی است که از جنبه های مختلف کلامی، فقهی، عرفانی و قرآنی مورد کاوِش و پژوهش قرار گرفته است. در این میان، شناخت مفهوم «امامت انبیاء» از منظر قرآن کریم، می تواند راهگشای طریقی باشد که حاصل آن، شناختی مبنایی از آموزه امامت به معنی الاخص، از زاویه ای تاریخی است. به رغم کوشش فراوان مفسران فریقین در جهت تبیین مقام امامت حضرت ابراهیم(ع) در آیه 124 سوره بقره، هنوز شاهد یک نظریه منسجم و خالی از اشکال در این زمینه نمی باشیم. افزون بر آن، خلط مباحثی همچون معناشناسی امام، لوازم امامت، ویژگی های امام و... بر شعله این اختلافات دامن زده است. نظر بر اهمیت و جایگاه این مبحث در اندیشه اسلامی، پژوهش حاضر کوشیده است تا با روش تحلیلی- انتقادی ضمن سنجش اجمالی آراء مفسران فریقین در حوزه «معناشناسی امامت انبیاء»، راهکار جدیدی را با تفحّص همه جانبه از آیات امامت انبیاء، عرضه نماید. در سایه تبیین این چالش، دیگر ابعاد موضوع امامت قرآنی نیز که عموما در امامت اهل بیت(علیهم السلام) متبلور بوده، رخ خواهد نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با محورگیری «کتاب» و «شریعت الهی» در میان سلسله انبیاء، قادر خواهیم بود تا مقام امامت انبیاء در اندیشه قرآنی را تحلیل نماییم.
۲۳.

بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر راهبرد محرک توسعه (مورد پژوهی: محله پنبه ریسه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی پایدار شهری بافت های ناکارآمد شهری محرک توسعه تحلیل SWOT مدل QSPM محله پنبه ریسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه: بازآفرینی پایدار شهری از جمله راهکارهایی است که در سال های اخیر به واسطه ی رویکردهای مختلفی که در راستای کاهش و رفع معضلات ناشی از بافت های ناکارآمد شهری ارائه نموده، از سوی جغرافیدانان، برنامه ریزان و طراحان شهری بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است که محرک توسعه به جهت مزایایی که در رابطه با رشد درونی شهرها به همراه دارد، به عنوان یکی از راهبردهای مهم و مؤثر آن، شناخته شده است. هدف : تبیین چارچوبی برای بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی پایدار نواحی ناکارآمد شهری و بکارگیری راهبرد محرک توسعه در بازآفرینی محله پنبه ریسه است. روش شناسی: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی-توسعه ای و از نظر رویکرد روش شناختی، کیفی-کمی است که در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی: محله پنبه ریسه یکی از کهن ترین محلات شهر قزوین است که در منطقه یک و در محدوده ی جنوب مرکزی این شهر قرار گرفته است. یافته ها: با بررسی مطالعات پیشین، چارچوب نظری پژوهش در چهار حوزه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تبیین شده و با استناد به آن، سایر مراحل تحقیق از جمله شناخت، تجزیه، تحلیل و ارائه راهبردها انجام گرفته است که در بخش شناخت، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محله ی پنبه ریسه در قالب ماتریس سوات مورد واکاوی قرار گرفته و به کمک آن، استراتژی های محرک بیان گردیده است و در نهایت با استفاده از ماتریس برنامه ریزی کمی، راهبردها در راستای بازآفرینی پایدار بافت، الویت بندی و ارائه شده اند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از یافته ها گویای آن است که ناکارآمدی یک بافت به عوامل گوناگونی وابسته است که در صورت شناسایی درست و به موقع آن ها، می توان محدوده را از خطر افول و مرگ تدریجی در امان نگه داشت. یکی از راهکارهای نجات اینگونه بافت ها، بازآفرینی با راهبرد محرک توسعه است که به کمک پروژه های محرک کوچک و بزرگ مقیاس، با بازگرداندن پویایی، جنب و جوش، نشاط و سرزندگی دوباره به بافت های ناکارآمد، بر بازآفرینی پایدار آن ها تأثیر می گذارد. راهبردهای محرک توسعه و پروژه های مستخرج از آن ها، در صورت اجرای صحیح، می توانند رونق و پویایی را به بافت تزریق نموده و نقش به سزایی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد از جمله محله ی پنبه ریسه شهر قزوین، ایفا کنند.
۲۴.

موانع مشارکت در طرحهای شهری از منظر الگوهای رفتاری شهروندان در محله بلاغی قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مشارکت شهروندان موانع مشارکت الگوهای رفتاری برنامه ریزی محله ای قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۹۲
مقدمه: دستاوردهای مورد انتظار از برنامه ریزی شهری در ایران، با وجود سابقه طولانی آن، تحقق نیافته و بازتاب رفاهی آن در زندگی شهروندان مشهود نیست؛ حتی جدیدترین روش های برنامه ریزی شهری که اغلب بر الگوهای مشارکتی نیز مبتنی هستند، پاسخگوی نیاز شهروندان نبوده است. تحقق نیافتن این برنامه ها متأثر از عوامل متعددی است که مشارکت گریزیِ ناشی از الگوهای رفتاری شهروندان، ازجمله موانع مهمِ آن تلقی می شود. هدف پژوهش، شناسایی موانع اجتماعی- رفتاری عدم استقبال ساکنان شهرها از رویکردهای مشارکتی، با تأکید بر محله تاریخی بُلاغی قزوین است. روش: پارادایم این پژوهش تفسیرگرایی است؛ این گونه از شناخت شناسی نیازمند فنون «کیفی» در فرایند پژوهش است تا مفاهیم موردبررسی که عمدتا ماهیت ذهنی دارند، به نحو مناسب تری موردسنجش قرار گیرند؛ لذا تکنیک مورداستفاده در گردآوری داده ها از طریق «مصاحبه عمیق» با 20 نفر از ساکنان محله بلاغی قزوین بوده است. یافته ها: این پژوهش منجر به تولید فهرستی شامل حدوداً 70 مانع در مسیر مشارکت در یک دسته بندی 14 گانه، برخاسته از الگوهای رفتاری شهروندان با ریشه های عمدتاً فرهنگی-تاریخی شده است. همچنین در یک بررسی تطبیقی، مشخص شد که استفاده از الگوی برنامه ریزی محله ای دارایی محور در پروژه محله یاری ایران (میا)، به شرط فراهم کردن زیرساخت ها، می تواند حدود 35 تا 40 درصد از موانع مشارکت ناشی از الگوهای رفتاری ساکنان محله بلاغی را حذف کند. بحث: بازنگری و مناسب سازی فرایند برنامه ریزی مشارکت مبنا، از طریق ارتقای شناخت نسبت به وضعیت موجود جامعه شهری ایران و با در نظر داشتن الگوهای رفتاری شهروندان امری ضروری است؛ رفتارهایی که عمدتا ماهیت واکنشی دارد و در ساختاری پیچیده و آمیخته با سیاست های حاکمیت، نیازمند ریشه یابی و تدوین الگوهای برنامه ریزی مناسب است. تجربه نشان داده است که استفاده از مدل های مشارکت مبنا به تقلید از جوامع غربی، نمی تواند پاسخگوی امر مشارکت در برنامه های توسعه شهری ایران باشد.
۲۵.

مقایسه رویکردهای استانداردمحور و تقاضامحور در توزیع عادلانه خدمات شهری (نمونه موردی: محله راه آهن شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توزیع خدمات شهری مشارکت مردم عدالت اجتماعی استانداردمحور تقاضامحور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۸
برنامه ریزی کاربری زمین شهری در تمام عمرِ خود به دنبال یافتن راهکارهایی جهت هرچه بهتر محقق کردنِ امرِ توزیعِ خدمات شهری بوده است. و برای تحقق این امر از رویکرد استانداردمحور که کاملا براساس نیازهای یکسان و از قبل پیش بینی شده در قالب استانداردهای شهری استفاده نموده است. این درحالی است که تقاضای واقعی و مشارکت ساکنین در امر برنامه ریزی نادیده گرفته شده است. از همین رو در این تحقیق به مقایسه و تحلیل دو رویکرد استانداردمحور و تقاضامحور برای ارتقا سطح مشارکت ساکنین در امر برنامه ریزی و تحقق نیازهای واقعی ساکنین پرداخته شده است. این تحقیق از نوع کاربردی با روش توصیفی_تحلیلی می باشد که با مقایسه دو اصلِ استانداردمحور و اصلِ تقاضامحور انجام می شود. دو معیار سرانه های شهری و استاندارد شعاع دسترسی برای اصلِ استانداردمحور (برطبق روال معمول برنامه ریزی شهری کشور)، و نظرسنجی ساکنین توسط پرسشنامه و تحلیل در SPSS و عینی سازی نتایج آن در محیط GISبا روش IDWبرای اصلِ تقاضامحور انتخاب شده است. نتایج حاصل از مقایسه این دو اصل با یکدیگر نشان-دهنده این است که تفاوت جدی در نوع نگاه و نتایج برنامه ریزی براساس استانداردهای شهری و برنامه ریزی براساس نظراتِ مردم وجود دارد و برای کاربری های مذهبی، تجاری و آموزشی شناسایی میزان نیاز از طریق یک اصل کافی نبوده و برای تحقق این امر باید از نظرات ساکنین نیز استفاده کرد. البته نوع این کاربری ها خاص نمونه موردی این تحقیق بوده و برای هر تحقیق می-تواند کاربری های دیگری به دست بیاید. ازهمین رو می بایست برای همه پروژه های شهری، از هر دواصل استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان