سید فرید خلیفه لو

سید فرید خلیفه لو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی در گویش سه قلعه با رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بهینگی محدودیت واژه بست فعل ماضی گویش سه قلعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
هدف پژوهش پیش رو توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی با رویکرد بهینگی در گویش سه قلعه است. گویش سه قلعه از گویش های کهن زبان فارسی واقع در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی -تحلیلی است. بدین منظور، ۱۰ گویشور مرد، مسن و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شده اند و داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار و مصاحبه جمع آوری شد. سپس، داده های موردنظر از جمله های ضبط شده استخراج و براساس الفبای آوایی بین المللی آوانگاری و انواع فعل ماضی در این گویش طبقه بندی، توصیف و واژه بست های ضمیری آن ها تعیین شدند. در گام بعدی، محدودیت های به کاررفته در پیکره زبانی بر اساس محدودیت های پشنهادی آندرسن (1994) جهت تعیین جایگاه واژه بست استخراج شدند. در نهایت، محدودیت های استخراج شده در تابلوهای مخصوص نظریه بهینگی توصیف و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت در همه انواع فعل ماضی به غیر از فعل ماضی التزامی، محدودیت «حضور واژه بست در چپ ترین لبه حوزه» Leftmost(cli))) بی رقیب است، اگرچه در فعل ماضی مرکب رتبه بندی محدودیت ها متفاوت با فعل ماضی ساده است. در فعل ماضی التزامی جهت تعیین جایگاه بهینه واژه بست، محدودیت «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه واجی» (NonInitial(cli)) دارای بالاترین رتبه و تخطی از آن مهلک محسوب می شود. بنابراین رقابت بین محدویت ها در این گویش نشان می دهد که واژه بست ها جهت میزبان گزینی در فعل ماضی از هر سه جایگاه استفاده می کنند که انعطاف پذیری این گویش را در مورد واژه بست گزینی در گونه فعل ماضی نشان می دهد.
۲.

بازنمایی استعاره های مفهومی در داستان «سیاوش» شاهنامه فردوسی: براساس رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی شاهنامه فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۳۴
استعاره یکی از ابزارها و عناصری است که در شاهنامه فردوسی به عنوان اثری فاخر، اسطوره ای و حماسی برای انتقال و عینی سازی مفاهیم والای انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. برهمین اساس، ماهیت ساختاری داستان های شاهنامه فردوسی به صورت روایتی استعاری بازنمایی شده است. در شاهنامه شخصیت های گوناگونی حضور دارند که هر کدام نمادی از خصایص مختلف نوع بشر را به تصویر می کشند. در میان شخصیت های تاثیرگذار در شاهنامه فردوسی، «سیاوش» به عنوان فردی «خردمند» با رویدادهایی مواجه می گردد که می تواند استعاره و نمادی از مفاهیم زندگی انسان باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی انواع استعاره های مفهومی یعنی 1) استعاره جهتی؛ 2) استعاره های هستی شناختی شامل (2-1) استعاره مادّی؛ (2-2) استعاره ظرف؛ (2-3) استعاره تشخیص؛ و 3) استعاره ساختاری براساس الگوی لیکاف و جانسون (1980) در «داستان سیاوش» شاهنامه فردوسی است. نتایج بررسی داده ها نشان داد استعاره هستی شناختی و، به طور خاص، نوع مادّی در «داستان سیاوش» به طور معناداری (05/0>p) بیشتر از دیگر استعاره ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ درحالی که استعاره جهتی کمترین کاربرد را در این داستان به خود اختصاص داده است.
۳.

بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بهینگی محدودیت هسته نقص شنوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۹
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
۴.

تحلیل فرایند واجی حذف در گفتار کودکان بلوچ زبان کم شنوا براساس واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایندهای واجی اصل قطع واج شناسی خودواحد کودکان کم شنوا با گویش بلوچی سرحدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۷
کودکان کم شنوای بلوچ زبان همچون دیگر کودکان کم شنوا به دلیل اختلالات شنوایی به کاربرد فرایندهای واجی و ساده سازی واژ ه ها در گفتار تمایل دارند. این در حالی است که با وجود زبان معیار، نقش گویش ها در تشخیص اختلالات شنوایی و آموزش تولید بدون نقص آواها به این کودکان نادیده گرفته می شود و عملاً فرایند آموزش این کودکان محدود به زبان معیار می شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی فرایند واجی حذف در گفتار کودکان کم شنوا با گویش بلوچی سرحدی براساس نظریه واج شناسی خودواحد در جهت تقویت بنیان های زبان بلوچی در میان این بخش از کودکان به عنوان زبان مادری ایشان و ارائه الگوی در دسترس برای گفتار درمان گران استان سیستان و بلوچستان است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. به منظور انجام پژوهش حاضر 8 دختر و 8 پسر کم شنوا با گویش سرحدی ساکن زاهدان به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های زبانی از طریق کتابچه محقق ساخته جمع آوری و سپس آوانگاری شد. فرایندهای موجود در گفتار این افراد براساس اصل قطع مک کارتی (1988) بررسی و توصیف شد. یافته ها نشان داد که کودکان کم شنوای بلوچ زبان تمایل به حذف همخوان های بدنه ای-پسین در آغاز هجا دارند، در محیطی که بعد از این همخوان ها واکه پسین حضور داشته باشد. همچنین، این کودکان در برخی موارد به حذف همخوان پایانه تک همخوانی دست می زنند و در فرایند کاهش خوشه، گرایش به حفظ همخوان رسا و بی نشان دارند. در نهایت، بی واک شدگی پایان واژه نیز در گفتار آن ها مشاهده شد.
۵.

The Analysis of the Conceptual Metaphor of Anger in the Quoranic Verses and Islamic Traditions on the Basis of Kovecses’s Cognitive Model(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Holy Quran Islamic traditions metaphor anger cognitive model

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
Metaphors conceptualizing anger represent a system which is based on the cognitive cultural model of this emotion. Since this model derives from the physiological effects and the behavioral reactions associated with anger, it may be used as a criterion to compare and contrast the conceptualization of this emotion in different contexts. This article analyzes the metaphorical expressions of anger in the Qur’anic verses and the traditions of the Holy Prophet and his rightful successors to determine to what extent they follow the aforementioned model offered by Kovecses. In doing so, a corpus of 200 verses and traditions were collected from different Islamic sources and then they were grouped according to seven source domains identified by Kovecses. The findings of the study reveal that except for one source domain, i.e. burden, the other seven source domains exhibit a high frequency in the above-mentioned verses and traditions; this, in turn, is indicative of the fact that there is a systematic conceptual motivation underlying the structures of the metaphorical expressions in these verses and traditions so that it can be claimed that such expressions follow a well-established scientific pattern.
۶.

واکاوی ساخت های ایدئولوژیک در گفتمانِ مردان خواهانِ تمکین زوجه در دادگاه خانواده، بر پایه تئوری ون دایک (2006): رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل گفتمان حقوقی مردان خواهان تمکین زوجه راهبردهای زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۹
نظر به اینکه هیچ نظام نشانه ای از منظر ایدئولوژیک خنثی نیست، می توان با شناخت زبان و کشف لایه های زیرین آن، به آشکارسازی روابط پنهان و بازنشر ایدئولوژی های نهفته در ژرف ساخت زبان دست یافت. ساختارهای گفتمانی نیز با سازمان دهی نظام های نشانه ای مدنظر خود، به شیوه های درک ما از واقعیت شکل می دهند. در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های ایدئولوژیک در گفتمان مردانِ خواهانِ تمکین زوجه بر پایه تئوری ون دایک (2006) پرداخته می شود. در این پویش، محققان با حضور در 20 جلسه دادگاه و جمع آوری داده از 20 مرد خواهان تمکینِ زوجه با میانگین سنی 25 تا 45 سال و با تحصیلات بین دیپلم تا لیسانس، از جامعه و طبقه شهری به مطالعه پرداخته اند. هدف تحقیقِ پیش رو بازنمایی ابزارهای زبانی و راهبردهای کلامی این مردان در راستای اقناع قاضی و تصمیم گیرنده است. همچنین، استراتژی های ارجاعی این افراد از طریق الگوی «مربع ایدئولوژیک» ون دایک (2006) تعیین و بسامد هریک از اضلاع مربع مشخص می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مردان در جلسات دادگاه از انواع راهبردهای زبانی همچون «توصیف کنشگر»، «قطب بندی»، «تعمیم»، «اغراق» و «بیان هنجارها» در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. این راهبردها در 58% موارد در راستای بزرگ نمایی رفتار منفی همسر (غیرخودی ها) و در 27% موارد در جهت بزرگ نمایی رفتار مثبت خود (خودی ها) است. جامعه آماری مورد مطالعه، کمتر از دو ضلع دیگر مربع ایدئولوژیک (کوچک نمایی نکات مثبت و کوچک نمایی نکات منفی طرف مقابل) استفاده می کردند که این امر منطبق با نظریه ون دایک (2006) است.
۷.

بررسی فرایندهای سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضعیف حذف سایشی شدگی ناسوده شدگی نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۳
پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به توصیف و تحلیل برخی از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف نظیر سایشی شدگی، ناسوده شدگی و حذف در گونه زبانی سیرجانی می پردازد. این تحلیل براساس ﻧﻈﺮﯾه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ اﺛﺮ ﭘﺮﯾﻨﺲ و اﺳﻤﻮﻟﻨﺴﮑﯽ (1993 و 2004) انجام می شود که یکی از نظریه های محدودیت بنیاد اﺳﺖ. به منظور انجام این پژوهش، 10 گویشور مرد و زن 50- 65 ساله و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار آزاد، مصاحبه با گویشوران و منابع کتابخانه ای موجود در ارتباط با گونه زبانی سیرجانی جمع​آوری شدند. داده های جمع آوری شده پس از تائید توسط پژوهشگر بومی این پژوهش، براساس نوع فرایندی که در نتیجه ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی وفاداری و ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎی ﻧﺸﺎﻧﺪاری صورت می گیرد، طبقه بندی و رتبه بندی شده اند. ﻧﺘﺎﯾﺞ به دﺳﺖ آﻣﺪه از اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ  نشان می دهند که ﻋﺎﻣﻞ وﻗﻮع ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻀﻌﯿﻒ در نظریه ﺑﻬﯿﻨﮕﯽ، ﻣﺤﺮک آواﯾﯽ در ﮐﺎﻫﺶ ﮐﻮﺷﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪی اﺳﺖ. اﯾﻦ محرک آوایی در قالب محدودیت LAZY ﺻﻮرتﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮد. همچنین نوع محدودیت رﺧﺪاد ﻫﺮ ﮐﺪام از ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی واﺟﯽ تضعیف در گونه زبانی سیرجانی مشخص شد. 
۸.

توصیف و تحلیل ساخت های ایدئولوژیک در گفتمان دادگاه خانواده، زنان خواستار طلاق بر پایه ی رویکرد ون دایک (2006): رویکرد زبانشناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی حقوقی تحلیل گفتمان دادگاه تحلیل گفتمان انتقادی الگوی ون دایک دادگاه خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۷۴۰
با در نظر گرفتن اینکه ساز و کارهای زبانی در بازتولید سلطه اجتماعی نقش دارند و به کنترل ذهن سوژه ها از طریق بازنشر ایدئولوژی ها می پردازند، کشف لایه های زیرین جنبه های سطحی که مربوط به سازمان دهیِ ساختاریِ کلام است، می تواند به ظهور یک بینش عمیق تر منجر شود. شناختِ زبان به مفهوم گفتمانی آن، ابزار مناسبی برای تحلیلی واقع گرایانه از اندیشه ها و ایدئولوژی های گروه ها را فراهم می آورد. نوشته حاضر، به تحلیل گفتمان زن های خواستار طلاق در دادگاه های خانواده، بر پایه نظریه جامعه، شناخت و گفتمان ون دایک (Vandijk, 2006) پرداخته است و بر مبنای20 جلسه حضور تصادفی در دادگاه خانواده شهر زاهدان و ثبت اظهاراتِ 20 زن خواستار طلاق به انجام رسیده است. این پژوهش، به بررسی چگونگی بهره گیری جامعه آماری از ابزارهای زبانی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه آماری مورد بررسی، از تمامی ابزارها و راهبردهای نحوی، بلاغی و واژگان برای بزرگ نمایی کنش های درست خود وعملکردهای نادرست همسرانشان بهره می گیرند. در این میان، بیشترین تلاش آن ها بر روی بزرگ نمایی کنش های نادرست همسران و اطرافیانش بوده و جامعه آماری مورد مطالعه، کمتر به کوچک نمایی کنش های نادرست خود و کنش های درست فرد مقابل می پرداختند؛ در عمل جامعه زن های مورد بررسی، از الگوی مربع ایدئولوژیک ون دایک، یعنی از دو ضلع مربع ایدئولوژیک ون دایک برای کوچک نمایی کنش های نادرست خود و عملکردهای درست فرد مقابل خود کمتر پیروی کرده اند.  
۹.

شیوه بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان زنان خواستار طلاق بر اساس الگوی 2008 ون لیوون؛ رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان حقوقی بازنمایی کنشگران الگوی ون لیوون (2008) زنان خواستار طلاق ون دایک (2006)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۵۵۱
انسان در نمادین سازی اندیشه خود و در ورود به لایه های ملموس زبان با توجه به نگرش، اندیشه و ایدئولوژی خود، دست به انتخاب می زند. یکی از این انتخاب های زبانی، نحوه بازنمایی کنشگران عرصه اجتماع است. نوع بازنمایی، بیانگر نوع نگاه بازنمایی کننده به کنشگر بازنمایی شده است. در این مقاله شیوه بازنمایی کنشگران عرصه دادگاه خانواده به وسیله زنان خواستار طلاق مطالعه شده است تا شیوه بازنمایی کنشگران به نحوه بزرگ نمایی و کوچک نمایی این کنشگران و ایدئولوژی نهفته در گفتمان زنان خواهان طلاق بررسی شود. هدف، رسیدن به پاسخ دو پرسش است که این زنان از چه نوع بازنمایی هایی برای بازنمایی کنشگران استفاده می کنند و هدف عمده این زنان در استفاده از راهبرد بازنمایی کنشگران چیست. برای رسیدن به این هدف، داده های تحقیق، با حضور در چهل جلسه دادرسی طلاق دادگاه خانواده زاهدان و ثبت مکتوب اظهارات زنان خواستار طلاق جمع آوری شده است. انواع بازنمایی کنشگران بر اساس الگوی ون لیوون ( 2008 ) تعیین و هدف هر نوع بازنمایی بر اساس تئوری ون دایک ( 2006 ) تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد زنان مورد مطالعه، از سه شیوه الف) هویت دهی نسبتی؛ ب) منفعل سازی؛ ج) عدم تفکیک. برای بازنمایی کنشگران حاضر در گفتمان دادگاه خانواده استفاده می کنند و هدف از این بازنمایی ها بزرگ نمایی رفتارهای ناپسند طرف مقابل و برجسته سازی نکات مثبت خود و خودی هاست.
۱۰.

محدودیت های شناختی موجود در آرایه استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محدودیت های شناختی استخدام حس آمیزی پادآمیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۵۸۴
استعاره ء مفهومی در زبان شناسی شناختی _که در آن زبان هم محصول و هم وسیله تفکر است_ به درک یک حوزه ء مفهومی بر پایه ء حوزه ء مفهومی دیگر می پردازد. کاربرد این آرایه در زبان روزمره و همچنین اشعار غنایی سرایان مشرق و مغرب زمین به حدی است که دیگر آرایه ها را تحت الشعاع قرار داده است. بعد از انتشار نظریه ء مفهومی استعاره (The conceptual theory of metaphor) توسط لیکاف و جانسون (Lakoff & Jhonson)، کتابها و مقالات بی شماری تألیف گردیده که در بسیاری از آنها تمرکز اصلی نویسندگان بر حوزه های مبداء مرتبط با یک یا چند حوزه ء مقصد خاص می باشد. پژوهش حاضر با در پیش گرفتن رویه ای متفاوت می کوشد تا بر اساس دیدگاه کوچش(Kovecses) محدودیت های شناختی اعمال شونده بر سه آرایه ء استعاری استخدام (zeugma)، حس آمیزی(synaesthesia) و پادآمیزه (oxymoron) را تبیین نماید. مشاهده می گردد که هریک از سه آرایه ء نامبرده تحت سیطره ء نوعی خاص از محدودیت های شناختی قرار دارد. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی آماری تصادفی و توصیف زبان شناختی می باشد که در آن داده ها برگرفته از منابع مختلف کتابخانه ای می باشد.
۱۱.

معرّفی پاره ای از مختصّات واجی منحصربه فرد گویش رودباری (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش رودباری همخوان روان واجگان واکه مرکب فرودین همخوان لبی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۳۹
«رودباری» وابسته به گروه گویش های بَشْکَرْدی و از اعضای کمتر شناخته شده خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی است که گونه های آن با چند مختصّه واکه ای و همخوانیِ منحصربه فردِ واجْگانی در جنوب استان کرمان رواج دارند؛ مختصّاتی که تاکنون مورد پژوهش دقیق زبان شناختی واقع نگردیده اند و مطالعه علمیِ آنها برپایه اصول پذیرفته زبان شناسی نوین ضرورتی بسیار بدیهی دارد. گفتنی است برخی از این مختصّات، بازمانده مختصّات واجی فارسی میانه و پاره ای دیگر نتیجه وقوع تحوّل در واجْگانِ فارسی میانه به شیوه ای خاص در این گویش اند. البتّه پژوهش حاضر می کوشد بر پایه تحلیل پیکره زبانیِ حاصل از کار میدانی و ضبط گفتار آزاد گویشوران بی سواد و سالخورده گونه رایج در شهرستان قلعه گنج، پنج مورد از آن مختصّات واجیِ بارز را از منظر زبان شناسی هَمْزمانی بررسی و معرّفی نماید. به بیان دقیق تر، این پژوهش سعی دارد با به کارگیری آزمون «جفت های کَمینه مطلق» ارزش واجیِ پنج آوای خاصِ واجْگانِ این گویش را بیازماید که عبارتند از: واکه های مرکّب فُرودین [ɪə] و [ʊə]، همخوان روانِ تَکْ زنشیِ [ɾ]، و همخوان های لبی شده [g w] و [x w] در آغازه هجا. یافته های پژوهش نشان می دهد تمامیِ آواهای مزبور در واجْگانِ گویش رودباری تمایزدهنده معنا و لذا دارای پایگاه و ارزشِ واجی اند، امّا میزان تقابل واجی آنها یکسان نیست؛ یعنی از حیث میزان تقابل واجی، آنها در امتداد یک پیوستار عمودیِ چهارجایگاهی قرار می گیرند که واکه های [ɪə] و [ʊə] مشترکاً در بالاترین جایگاه و همخوان های [ɾ]، [g w] و [x w] نیز به ترتیب در جایگاه های دوّم تا چهارم جای می گیرند.
۱۲.

سازگاری واژگان قرضی: رویکردی درکی-واجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درک سازگاری واژگان قرضی رویکرد درکی - واجی نظام واجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۲ تعداد دانلود : ۶۴۶
مقاله حاضر به بررسی فرایند سازگاری واژگان قرضی انگلیسی در زبان فارسی در قالب رویکرد درکی-واجی سیلورمن (1992) می پردازد. در این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال هستیم که آیا درج واکه به عنوان یک راهکار اصلاحی در سازگاری واژه قرضی نوعی توهم درکی است یا اساس واجی دارد و فرایند سازگاری واژه های قرضی انگلیسی در فارسی را در قالب کدام یک از رویکردهای مطرح در این حوزه می توان مورد بررسی قرار داد. در پاسخ به پرسش اول دو آزمایش با حضور 12 شرکت کننده که با زبان انگلیسی آشنایی کمی داشتند ترتیب داده شد که نتایج حاکی از آن بود که پدیده درج واکه در خوشه های همخوانی وام واژه های انگلیسی در فارسی نوعی توهم درکی است و در سطح درک کلام اتفاق می افتد. در خصوص پاسخ پرسش دوم نیز نتایج نشان می دهد فرایند سازگاری واژگان قرضی بهتر است با نگاهی درکی-واجی مورد بررسی قرار گیرد، که در این میان مدل دو سطحی سیلورمن (1992) به عنوان یک مدل درکی-واجی می تواند گزینه مناسبی باشد.
۱۳.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۸۸۸
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۱۴.

شکرشکن دیار هند: (ولی الله دهلوی، مترجم توانای قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۶۳۱
شاه ولی الله محدث دهلوی، صاحب کتاب حجه الله البالغه، متولد دهلی، در هندوستان، قریب 300 سال پیش، ترجمه ای از قرآن کریم بدست داده که حتی امروز کمتر ترجمه ای با شیوایی و دقت آن می توان در میان مترجمان متاخر قرآن کریم یافت. متاسفانه این اثر گرانسنگ بنا به دلایلی در ایران ناشناخته باقی مانده است. در این مقال پس از معرفی شاه ولی الله دهلوی، به ویژگی هایی که ترجمه وی از قرآن داراست پرداخته شده و سپس با استفاده از برخی ملاک های مقابله ای نحوی میان زبان عربی و فارسی سعی در بررسی دقیق تر صحت کار ترجمه وی گردیده است.
۱۵.

زبان و واقعیت ( بازخوانی یک فرضیه )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه استعاره کنایه بافت زبان ناآشنا و قدسی رو ساخت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۲۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۹۲
آنچه که ادوارد ساپیرو بنجامین لی وورف در آثارشان بسیار بدان پرداختند موجب پیدایی سوالات فراوانی شده است . مثلا میان زبان و واقعیت بیرون چه نسبتی حاکم است ؟ آیا زبان است که واقعیت بیرون را برایمان تعیین می کند ؟ آیا شناخت جهان خارج از ذهن تنها از طریق امکاناتی که زبان مادری در اختیارمان می گذارد صورت می پذیرد ؟...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان