پروین پرتوی

پروین پرتوی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

جایگاه خدمات اکوسیستم در برنامه های توسعه شهری اراک: واقعیت ها و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراک تحلیل محتوا تأمینی تنظیمی حمایتی فرهنگی طرح جامع شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
مناطق شهری به عنوان سیستم های انسانی _ محیطی، برای پایداری و رفاه به اکوسیستم (بوم نظام) های طبیعی متکی هستند. از این رو گنجاندن خدمات بوم نظام در برنامه ریزی برای ارتقای توسعه پایدار شهری ضروری است. اراک شهری صنعتی با تعدد بحران های محیط زیستی همچنان براساس سیستم برنامه ریزی جامع در قالب طرح های جامع و تفصیلی مدیریت می شود که نیازمند رویکردی مبتنی بر بوم شناسی در زمینه توسعه شهری است. با وجود علاقه فزاینده به مفهوم خدمات بوم نظام در تحقیقات، شکاف های دانش قابل توجهی در مورد ادغام آن در برنامه ریزی وجود دارد. این مقاله به دنبال پر کردن این شکاف از طریق بررسی کاربرد فعلی و بالقوه خدمات بوم نظام در برنامه های توسعه شهری است. برای پاسخگویی به این هدف، از روش تحلیل محتوا با رویکرد جهت دار (روش قیاسی متکی بر نظریه) استفاده و میزان پرداختن به 19 خدمت بوم نظام، در سه مؤلفه طرح (پایگاه اطلاعات، چشم انداز/اهداف و اقدامات) در طرح توسعه و عمران شهر اراک بررسی شد. نتایج حاکی از پذیرش مفهوم خدمات بوم نظام در بخش هایی از سند توسعه مورد مطالعه بود. با این حال، سند گفته شده فاقد دیدگاه کل نگر در مورد بوم شناسی شهری و مزایای آن است. در سه مؤلفه مورد بررسی، 607 بار به صورت ضمنی (312بار- 4/51درصد) و صریح (295بار- 6/48درصد) به این خدمات اشاره شده که بیشترین توجه در مؤلفه پایگاه داده (358بار- 59درصد) صورت گرفته است. اختلاف امتیاز خدمات فرهنگی (400) با خدمات تأمینی (274)، تنظیمی (198) و حمایتی (30) در این تحلیل می تواند بیانگر این مطلب باشد که خدمات فرهنگی از شمول بیشتری در مقایسه با سایر خدمات در طرح جامع کلانشهر اراک برخوردار است. عدم پیوستگی در پرداختن به هر یک از خدمات و یا مفاهیم بیان شده در سه مؤلفه نشان می دهد که ارتباط معناداری بین مطالعات در بخش شناخت و تحلیل، هدف گذاری و ترسیم چشم انداز و در آخر ارائه طرح های پیشنهادی و نگارش ضوابط و مقررات وجود ندارد.
۲.

چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب: به سوی تدوین ابزاری پایه به منظور هدایت و ارزیابی سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
توسعه شهری با ایجاد مداخلات رو به افزایش در سیمای طبیعی زمین، چرخه هیدرولوژیکی آب را به شدت تغییر می دهد. مفهوم شهرسازی حساس به آب که از ادغام دو زمینه «مدیریت یکپارچه آب های شهری» و «طراحی شهری و برنامه ریزی شهری» پدید آمده است، به عنوان راه حلی برای مواجهه با چالش های آبی نواحی شهری ظهور پیدا کرده است. تحقق پذیری رویکرد شهرسازی حساس به آب پیچیدگی های بسیار دارد. تجربه نشان داده است، وجود یک چارچوب مفهومی پشتیبان برای ظرفیت سازی و تحقق پذیری شهرسازی حساس به آب حیاتی است. اهداف مقاله حاضر، ارائه تعریف عملیاتی شهرسازی حساس به آب و تدوین چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب در راستای تدوین ابزاری برای هدایت و ارزیابی سیاست گذاری ها است. بدین منظور با روش اسنادی در گردآوری داده، به مرور سیستماتیک بیش از 170 مأخذ بازبینی شده در رابطه با شهرسازی حساس به آب و رویکردهای مشابه آن در کشورهای جهان پرداخته شده و با بررسی داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی، ابعاد و مولفه های چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب استخراج شده اند. این چارچوب از دو بعد محتوایی و رویه ای و شش مولفه هیدرولوژیک، عملکردی، زیبایی شناختی، اکولوژیک، اجتماعی و مدیریتی-اجرایی تشکیل شده است و اصول زیربنایی برای سیاست گذاری را در اختیار برنامه ریزان و طراحان قرار می دهد.
۳.

بررسی وجوه پدیدارشناختیِ زندگی در خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه ایرانی سکونت پدیدارشناسی زندگی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۷
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
۴.

ارزیابی اثرات متقابل ارزش های میراث محیطی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان و کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث فرهنگی و محیط طبیعی کیفیت زندگی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان تحلیل عاملی تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
موضوع میراث فرهنگی-محیط طبیعی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری و ارتقا کیفیت زندگی شهری نیز یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری است. همچنین، منابع متعدّدی درباره کیفیت زندگی در اسناد میراث فرهنگی در قالب گزارش های علمی و عملیاتی وجود دارد؛ ولی هنوز ارتباط بین کیفیت زندگی و محیط های میراثی به صراحت بیان نشده است. یکی از این میراث محیطی-طبیعی (فرهنگی) رودخانه های شهری است که محل پیوند مردم، شهر و طبیعت است؛ اما در بیشتر پژوهش ها به این میراث توجهی نشده است. با نادیده گرفتن ارزش های میراثی رودخانه زاینده رود (Zayandehrud River) در شهر اصفهان ضمن محروم کردن شهروندان از قابلیت های بالقوه و بالفعل، باعث ایجاد مخاطره های طبیعی و انسانی (خشکسالی) شده است؛ این درحالی است که ارزش های رودخانه با برنامه ریزی شهری به مناطق پیرامونش کمک می کند تا شهروندان در راستای ارتقا کیفیت زندگی همراه با کاهش خطر های بالقوه، نهایت استفاده را از رودخانه کنند. هدف از پژوهش حاضر توصیف ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان، توصیف مؤلفه های کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن و تأکید بر اهمیت و میزان ارتباط ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان (به عنوان ذی نفعان کلیدی) (Key stakeholders) پیرامون آن است. پژوهش حاضر کاربردی و برپایه شیوه کمّی و کیفی است. داده ها براساس مطالعات اسنادی، میدانی و پیمایش گردآوری و از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه ساختاریافته نیز استفاده شده است. در تحلیل داده ها در کنار تحلیل های کمّی چون آزمون فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی از تحلیل متون بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان پیرامونش تأثیر بسزایی دارد که ارزش های میراثی آن شامل سه دسته «محیطی، ادراکی، احساسی»، «تاریخی، فرهنگی، اجتماعی» و «کاربردی (کاربستی)» و کیفیت زندگی ساکنان آن نیز شامل شش بُعد سیاسی و مدیریتی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی است که هر یک شامل چند مؤلفه و نشانگر است.
۵.

کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی ساکنان مشارکت اجتماعی رفتار مشارکتی توافق نامه اجتماعی و محلی تئوری زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۹
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
۶.

پیوند مردم نگاری و نظریه مبنایی؛ روشی برای پژوهش در مطالعات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مبنایی مردم نگاری مردم نگاری نظریه مبنایی مطالعات شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
در چند دهه ی اخیر استفاده از روش های ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشته ها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشته ای تأثیر بسیاری از این روش ها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روش ها در این رشته، مردم نگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعف هایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهده ی آنها ندارد، حال آن که مردم نگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمان بَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحث های مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجه ی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردم نگاری نظریه مبنایی نامیده می شود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردم نگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافه ای در مرکز شهر تهران)  به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجه ی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخش های مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازه ی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامع تر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
۷.

سیر تکوینی اندیشه امس راپاپورت در حوزه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط

کلید واژه ها: فرهنگ مطالعات رفتار-محیط نظریه توصیفی راپاپورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۳۵۵
راپاپورت از جمله فرهنگ گرایانی است که پژوهش های وسیعی در زمینه فرهنگ در حوزه معماری و مطالعات شهری انجام داده و بخش زیادی از عمر پژوهشی خود را به مطالعات رفتار-محیط اختصاص داده است. لذا بررسی سیر تحول اندیشه های وی در این عرصه بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی خط فکری راپاپورت در زمینه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط به ویژه در دو دهه ی اخیر و شناسایی تازه ترین نظریات وی می باشد. این پژوهش از نوع مروری توصیفی دانست که طی آن از روش اسنادی و مطالعه مقالات و کتب معتبر بهره گرفته شده است. نتیجه آن که، راپاپورت با حرکت از پارادایم هنری در معماری به سمت پارادایم علمی در حوزه مطالعات فرهنگی در معماری و شهرسازی به دستاوردهای مهمی به ویژه در زمینه ی مطالعات رفتار-محیط دست یافته است. وی در دو دهه ی اخیر به دنبال بسط نظریه ای علمی بوده که بتواند به عملیاتی ساختن مقوله ی فرهنگ یاری رساند. از دید راپاپورت، همه ی پژوهش های وی گام های مقدماتی برای دستیابی او به نظریه توصیفی بوده است که این امر نشان گر پیوستگی و تداوم در روند مطالات راپاپورت می باشد؛ گویی هر قطعه به قطعه های قبلی افزوده می شود. با وجود برخی نقدها به رویکرد مطالعات رفتار-محیط راپاپورت می توان گفت این رویکرد هنوز پیشرفت اصلی در زمینه طراحی محسوب می شود.
۸.

واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرفضا مردم نگاری نظریه مبنایی زمینه فرهنگی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
۹.

ارزیابی محورهای مطلوب پیاده مداری به منظور ارتقای گردشگری شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده مداری گردشگری شهری بافت مرکزی و تاریخی IHWP و QAM شهر سقز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۳۵۷
سرعت رشد در جهان مدرن امروز در کنار تغییر الگوی ساختار مراکز شهری؛ باعث بروز نابسامانی هایی در سازمان ادراکی و فضایی شهرها به خصوص در هسته تاریخی آن ها شده است. در این راستا خلق فرصت های قدم زدن آن هم با ایجاد مسیرهای پیاده، رویکرد تازه ای است که شهرها در مواجهه با این تغییرات در پیش گرفته اند. بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز نیز در طول سالیان طولانی دستخوش تغییراتی گردیده و میزان جذابیت های خود را به حد مطلوب نرسانیده و به مجموعه ای از فضاهای با جذب جمعیت پایین بدل گشته است. در چنین شرایطی پاسخ به شکاف میان وضع موجود و آنچه مطلوب می نماید ما را به تقویت این بافت از طریق ایجاد محورهای پیاده جهت ارتقای گردشگری شهری رهنمون می سازد. در این پژوهش، سعی بر آن است که در محدوده مرکزی و تاریخی شهر سقز، قابلیت ایجاد شبکه پیاده بر مبنای ارتقای گردشگری شهری موردسنجش قرارگرفته و با پیاده مدار سازی محور منتخب جهت بازگرداندن ارتباطات فضایی، حیات اجتماعی و انسانی تر نمودن فضاها تلاش گردد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و مبتنی بر روش های کمی است. جهت انتخاب محورهای دارای پتانسیل با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)، میزان مداخله پذیری بافت مرکزی سقز جهت پیشنهاد زمینه های لازم پیاده راه موردسنجش قرارگرفته و پهنه های ناکارآمد مداخله پذیر تعیین گردید. درنهایت با استفاده از کمی سازی سنجش و استفاده از مدل ماتریس ارزیابی کمی گزینه ها (QAM)، اولویت بندی محورهای دارای پتانسیل انجام شد. درنتیجه محور امام پس از انجام محاسبات کمی و تحلیل های کیفی بالاترین امتیاز (842/2) را جهت ایجاد پیاده راه در هسته مرکزی شهر سقز کسب کرد و با وضعیت نسبتاً مطلوب می تواند در آینده موردتوجه مدیریت شهری قرار داشته باشد. محورهای جمهوری (776/2)، ساحلی (678/2)، بهشتی (591/2) و ولی خان (046/2) در رده های بعدی قرار گرفتند.
۱۰.

پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی گردشگری تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند.  پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر  بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
۱۱.

مفهوم اجتماع [محلی] در نظریه های جامعه شناسی شهری، ملاحظات کاربست نظریه ها در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع[محلی] تبارشناسی نظریات اجتماع اجتماع در برنامه ریزی شهری اجتماع در رویکردهای جامعه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۹۲۰
در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری، اجتماع جایگاهی کلیدی در طرح ها و برنامه های شهری دارد. از این رو، از اوایل دهه 1380، پژوهش های متعددی در ایران با موضوع چگونگی کاربرد اجتماع در برنامه ریزی شهری انجام شده و برنامه های شهری گوناگونی با تکیه بر مفهوم اجتماع تهیه شده است. اگرچه برخی مطالعات و برنامه ها، محله را معادل اجتماع در نظر می گیرند، برخی دیگر معتقدند اساساً مفهومی معادل اجتماع در ایران وجود نداشته و مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی شهری غرب را بدون در نظر گرفتن ملاحظات مرتبط با زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاربست این مفاهیم به کار گرفته اند. همین امر باعث شده تلقی یکسانی از اجتماع در میان برنامه ریزان شهری وجود نداشته باشد و برنامه های تدوین شده بر مبنای مفاهیم غربی اجتماع، در عمل موفقیت لازم را به دست نیاورند. از این رو، پیش از به کارگیری اجتماع در نظام برنامه ریزی ایران، با توجه به تعدد مفاهیم اجتماع در جامعه شناسی غرب، لازم است مشخص شود که کدام مفهوم از اجتماع برای کاربست در نظام برنامه ریزی شهری ایران مناسب است؟ با این حال، پرداختن به این پرسش نیازمند پاسخگویی به سه پرسش بنیادین دیگر است: (1) مفهوم اجتماع در نظریات جامعه شناسی شهری چیست و هر یک از این نظریات برای کاربست در چه شرایطی مناسب است؟ (2) مفهوم اجتماع در پارادایم جدید برنامه ریزی شهری چیست و ریشه در کدام یک از نظریات جامعه شناسی شهری دارد؟ و (3) پیشینه اجتماع در ایران چیست و در حال حاضر اجتماع چه مفهومی در ایران دارد؟ پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از مرور روایتی نظریات اجتماع و بررسی تطبیقیِ کشف مغایرت به روش کیفی به پرسش نخست پاسخ دهد. به این منظور، نظریات بنیادین اجتماع با استفاده از مطالعات اسنادی مرور شده اند. سپس شباهت ها و تفاوت های نظریات با یکدیگر با استفاده از بررسی تطبیقی شناسایی و ریشه این شباهت ها و تفاوت ها با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی، تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از نظریات گوناگون اجتماع نیازمند در نظر گرفتن همزمان سه عامل است: (1)زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر یا محله هدف، (2) نظریه برنامه ریزی شهری ملاک پژوهش یا تدوین برنامه و (3) هدف از انجام مطالعه یا تدوین برنامه.
۱۲.

ﮔﻔﺖ وﮔﻮى درون و ﺑﺮون در ﻧﮕﺮﺷﻰ ﭘﺪﯾﺪارﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﮑﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی پدیده مکان ساختار مکان گفت وگوی درون و برون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
این مقاله باهدف شناخت و درک یکی از  ویژگی های مکان، یعنی گفت و گوی درون و برون، با نگرش پدیدارشناسانه که مکان را پایگاه وجودی انسان در هستی معرفی می نماید، تحلیل ریشه های این موضوع و یافتن جایگاه آن در پدیده مکان و بررسی آراء محققین، به چگونگی ماهیت این مقوله می پردازد. راهبرد تحقیق با رویکرد پدیدارشناسی، ابتدا از نظریه به پژوهش، سپس به طور اکتشافی از پژوهش به نظریه سپس ترکیبی از این دو با تأکید بر تحقیق کیفی شکل گرفته است. مطالعات کتابخانه ای شیوه اصلی جمع آوری داده ها، با تأکید بر آرای مهم ترین  نظریه پردازان مکان در این موضوع، جهت توصیف و تفسیر مقوله درون و برون مورداستفاده قرارگرفته، نتیجه بررسی مدل مفهومی گفت و گوی درون و برون است که بر پایه چگونگی حضور و تجربه انسان از مکان شکل گرفته که با استفاده از این مدل می توان به امکانی در مراتب مختلف برای فهم و دریافت مفهومی و عملیاتی ارتباط درون و برون دست پیدا نمود.
۱۳.

مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت کودکان برنامه ریزی مشارکتی طرح توسعه محله ای محله سرشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۴۱
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
۱۴.

زنان و فضای سوم؛ بازخوانی مفهوم حوزه عمومی در محدوده مرکزی شهر تهران(خیابان انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوزه عمومی فضای سوم هتروتوپیا مردم نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۳ تعداد دانلود : ۵۹۳
حوزه عمومی به عنوان یکی از مفاهیم طرح شده توسط فیلسوفانی چون هنا آرنت و یورگن هابرماس را می توان شبکه ای نامتمرکز و بی نام از ارتباطات درباره علایق مشترک دانست که رشته های گوناگون ارتباط را در هم می آمیزند. این حوزه و کارکرد آن در عرصه های گوناگون یکی از دغدغه های اندیشمندان معاصر است. ازسوی دیگر مفهوم بدیع تر فضای سوم، توسط اندیشمندان معاصر مانند ادوارد سوجا و هومی بابا طرح شده است. این پژوهش تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که به کمک مفهوم فضای سوم، چگونه می توان حوزه عمومی را برای گروه هدف زنان در نمونه مکانی مورد مطالعه احیا کرد؟ فضاهایی که مصادیق آن مانند کافه ها طبق مشاهدات این پژوهش توانسته اند زنان را به عنوان اصلی ترین مخاطبان خود جذب کنند. چرایی این امر و چگونگی کارکرد این فضاها، مورد توجه این پژوهش است. در این راستا رویکرد اتخاذ شده در این پژوهش، کیفی است و پارادایم مد نظر از حیث روش پژوهش، ذیل دسته بندی پارادایم تفسیری قرار دارد. همچنین در کاربست نتایج حاصل از مرور مبانی و مطالعات میدانی در محدوده مرکزی شهر تهران(بخشی از خیابان انقلاب) با توجه به در نظر داشتن گروه هدف زنان، از روش مردم نگاری بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، پیدایش خرده فرهنگی را در بین گروه هدف زنان نشان می دهد که از مهم ترین کاربران فضاهای سوم در محدوده مورد مطالعه هستند، فضاهایی که طبق نتایج این پژوهش توانسته اند در ارتقای حوزه عمومی برای مخاطبان خود نقش پر رنگی ایفا کنند.
۱۵.

تبیین زمینه ها و اصول پساساختارگرایی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساساختارگرایی فضا-زمان ارتباطی هستی شناسیِ شدن فلسفه پویشی درهم بافتگی شهری کثرت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۶۷۶
تاریخ شهرسازی قرن بیستم، مملو از نظریات و روش هایی است که به مفروضات هستی شناختی، شناخت شناختی و روش شناختی پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیویستی) وابسته هستند؛ در واقع، برنامه ریزی شهری پیش از اواخر دهه هفتاد میلادی، میراث تسلط رویکرد عقلائی مدرنیستی دهه 50 و 60 م. است.  در دهه 60 و 70 م.، بروز آثار فلسفه ساختارگرایی در نظریه شهرسازی، تا حدودی باعث کاهش اقتدار مدرنیسم و اثبات گرایی شد و این سیر تحول، متعاقباً به رواج پساساختارگرایی و اندیشه های پسامدرن در نظریه و عمل برنامه ریزی شهری انجامید به گونه ای که پساساختارگرایی، نقطه عطف این چرخش پارادایمی محسوب می شود. با گذشت چند دهه از این چرخش پارادایمی، هم چنان ابهاماتی درباره اصول و ویژگی های این پارادایم در برنامه ریزی شهری و زمینه های شکل گیری آنها وجود دارد. این مقاله با روش بازبینی سیستماتیک منابع و تکیه بر ابزار مطالعه تطبیقی و روش اسنادی در جمع آوری داده ها، ابتدا اصول فکری و فلسفی دو جریان پوزیتویسم و ساختارگرایی و بازتاب آن در برنامه ریزی شهری را مورد مطالعه قرار داده و سپس به هدف اصلی پژوهش یعنی تبیین ریشه ها و اصول پساساختارگرایی در برنامه ریزی شهری پرداخته است. داده های مورد نیاز پژوهش با روش اسنادی و  بیش از 130 ماخذ بازبینی شده در حوزه پساساختارگرایی در فلسفه، فیزیک، جغرافیا، برنامه ریزی و... به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ریشه نظری اصلی برنامه ریزی پساساختارگرا مبتنی بر "هستی شناسیِ شدن" و متافیزیک پویشی است. بر اساس این یافته ها، ارتباطی بودن فضا-زمان، درهم بافتگی واقعیت های شهری و فضایی، کثرت گرایی، چندسطحی بودن مسائل شهری (فراباشندگی و درون باشندگی همزمان)، و مجادله محوری، اصول برنامه ریزی شهری پساساختارگرا محسوب می شوند. همچنین نمونه های عینی برنامه ریزی پساساختارگرا، سابقه ای نزدیک به دو دهه داشته و تحقق واقعی این پارادایم در عمل برنامه ریزی نیازمند تحول اساسی بسترهای رسمی نهادی و سنتی برنامه ریزی در سراسر دنیا و نیز گسترش مقیاس و تعداد کنشگران و تنوع پروژه های برنامه ریزی شهری، در کنار ادامه پژوهش های نظری و تضارب آرا در این حوزه است.
۱۶.

تاب آوری فضایی بازارهای سنتی (موردپژوهی : بازار قیصریه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری بازارهای سنتی تاب آوری فضایی بازار قیصریه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۹ تعداد دانلود : ۸۸۹
تاب آوری در شهرسازی مفهوم نوظهوری است که در سطح جهانی از اوایل دهه 1990 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم در ابتدا دارای دیدگاهی صرفاً اکولوژیکی بود، لیکن در طی زمان گام به گام توسعه یافت و به ابعاد و مسایل دیگرِ مرتبط با جوامع شهری، چون اجتماعی، اقتصادی و ... نیز توجه شد. یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بُعدِ فضایی است که به ادامة حیات فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات مختلف می پردازد. در بررسی تاریخی فضاهای شهری، میزان متفاوت حیات آنها و به عبارت دیگر تفاوت در میزان تاب آوری اشان مورد توجه است. ازاین رو می توان این سؤال را مطرح کرد که چه عواملی در تاب آوری یک فضای شهری اثرگذار است؟ ازطرفی یکی از انواع فضاهای شهری که علیرغم تغییرات و بحران های مختلف محیطی در طی تاریخ به نحو مطلوبی به حیات خویش ادامه داده اند، بازارهای سنتی هستند. لذا این سؤال نیز پیش می آید که چه عواملی سبب تاب آوری در بازارهای سنتی طی ادوار طولانی شده است؟ در این راستا پژوهش حاضر با هدف پاسخ به سؤالات مطرح شده، به طورخاص در بررسی بازار قیصریه شهر اصفهان می کوشد به عواملی بپردازد که موجب تاب آوری این فضای شهری شده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر بررسی موردی با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تحلیل محتواست. ابتدا با شیوة استدلال قیاسی و مراجعه به منابع معتبر، دو عامل اجتماعی و کالبدی تاب آور به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری فضایی ارایه شده و سپس با بررسی نمونه موردی تحقیق و نیز تحلیل محتوای استقراییِ متن مصاحبه های انجام گرفته، درجهت تدقیق عوامل مؤثر در تداوم استفاده از نمونه موردی پژوهش، به تدوین شاخص های تاب آوری فضایی اثرگذار در بازار قیصریه اصفهان اقدام شده است. نتایج اجمالی این تحقیق حاکی از این است که ساخت انعطاف پذیر و مستحکم بازار همراه با حفاظت و مرمت مستمر از آن در کنار وجود کاربری های متنوع، هویت منحصر به فرد فضا، آسایش محیطی و زیبایی در فضا، امکان دسترسی به فضاها و کاربری های مختلف از این فضا و سرانجام تعلق خاطر به مکان در بازار قیصریه اصفهان به تاب آوری فضایی این فضای شهری تاریخی انجامیده است.
۱۷.

بررسی مقایسه ای-تطبیقی معنای مرکز در آراء مکتب اصفهان و اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدار شناسی مکتب اصفهان وجود و موجود معنای مرکز هستی شناسی مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۵
به پیکره درآمدن مکان در جهان، وابسته به اندیشه و خیالی است که برپایه «سفر » در عوالم وجودی )جهان وجودی(، روی م یدهد. این سفر، ساختاری وجودی را در قالبِ مبداء/مسیر/مقصد، به دست می دهد که انسان م یتواند در «حَضر » برای انتظا مبخشی مکان به کار بندد. کاربستِ این ساختار وجودی، جهانی را در مکان، گشوده می دارد. این جهان به نوبه خود، فضاهایی را برای «رویداد زندگی »، مهیا می سازد. نوعی زندگی که آدمیان در آن، نسبتی با وجود یافته و آن را تجربه م یکنند. در چنین حالتی می توان اذعان داشت که مکان به مثابه مرکز یا مرکز به مثابه یک مکان، برفلسفه حیات استوار شده است. مکتب اصفهان و هایدگر، هریک از راهی جداگانه، برپایه «وجود و موجود »، آرایی بنیادین به دست داد هاند که خود به ساختارهای معنابخش در حوزه های «جهان « ،» مکان » و «زندگی » و از آن مسیر به معنای مرکز راه می برند. این مقاله در قلمرو این دو طیف از آراء، در پی بازخوانی بنیادها و ساختارها در جهت دستیابی به معنای مرکز است. چنین امری، پژوهش را در حوزه روش شناسی، متکی بر حوزه تفسیری با رویکرد تطبیقی م یکند. هر چند بنیادها و ساختارها، خود ریشه در حوزه استدلال منطقی دارند. موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بررسی تطبیقی بنیادها در آراء هستی شناسانه این دو طیف بوده که بدواً معنای لازم را به جهان وانسان یا عالم و آدم، می بخشد. سپس این مقولات، بازخوانی معنای مرکز را در حوزه های سه گانه جهان، مکان و زندگی در ارتباط و پیوندی معنادار با هم به دست م یدهند. یافته های این پژوهش به عنوان پیش فهم، می تواند زمینه فهمِ دگرگونی در ساختارهای تاریخی معنابخش مرکز را در نسبت با دوران معاصر نیز میسر سازد. وجهی که معطوف به دگرگون شدنِ فلسفه مکان از حوزه هستی شناسانه به حوزه زیست شناسانه بوده است.
۱۸.

تبیین جامع مفهوم سرمایه فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجاورت انباشت فضایی ذخایر سرمایه جریانهای سرمایه سرمایه فضایی محدود کننده و متصل کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۶۳
سرمایه فضایی مفهومی نسبتاً نوین در ادبیات مطالعات شهری و فضایی تلقی می شود که افکار پژوهشگران جامعه شناسی، شهرسازی، و جغرافیا درباره سرمایه و فضای شهری را به یکدیگر پیوند زده، و گرچه حدود دو دهه از شکل گیری این دانش واژه می گذرد، همچنان گسیختگی و ابهام زیادی در دامنه های مفهوم سرمایه فضایی وجود دارد. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم سرمایه فضایی، از روش اسنادی برای گردآوری داده ها استفاده کرده است و با روش بازبینی سیستماتیک منابع، به تبارشناسی مفهوم سرمایه فضایی و تحلیل انتقادی آرای نظریه پردازان مهم تاثیرگذار بر شکل گیری این مفهوم پرداخته است. این مقاله برای پاسخ به سوال از چیستی این مفهوم و شاخصهای آن، به بازبینی دقیق تمامی منابع معتبر و به روز در حوزه سرمایه فضایی و تعاریف، شاخصها و معیارهای هر یک پرداخته است. با تحلیل این یافته ها، نقاط اشتراک و تفاوتهای تعاریف موجود شناسایی شده اند و چارچوب مفهومی سرمایه فضایی جهت شفاف سازی ارتباطات درونی این مفهوم ارائه شده است. مهمترین دستاورد پژوهش، ارائه چاچوب مفهومی و تعریفی جامع از سرمایه فضایی است که در آن ذخایر و جریانها، دو جنبه اصلی این مفهوم بوده و تبیین دو نوع سرمایه فضایی متصل کننده و محدود کننده، بسته به میزان شمول آن در رابطه با کنشگران صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که در تبیین این دانش واژه، کلیدی ترین مفاهیم، مجاورت و فاصله بوده اند و گرهی بودن، دسترسی پذیری، تحرک پذیری، ارتباط پذیری و مهارت های فضایی کنشگران، عوامل موثر بر کاهش فاصله و افزایش مجاورت فضایی می باشند. این یافته ها، زمینه های شناخت فرآیندهای ایجاد، حفظ و ارتقا، یا تخریب سرمایه فضایی در نواحی شهری، و رابطه آن با تبادلات سایر انواع سرمایه را که موجب کارآمدی بیشتر عمل برنامه ریزی، طراحی، و مدیریت شهری می گردد فراهم میکنند.
۱۹.

طراحی شهری و تاب آوری اجتماعی؛ بررسی موردی: محله جلفا اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری تاب آوری اجتماعی طراحی شهری محله جلفا اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۴۷
تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری محلات از طریق طراحی شهری بوده است. به همین منظور با تکیه بر راهبرد کیفی و با بهره گیری از ترکیب استراتژی های «نظریه- آنگاه پژوهش» و «پژوهش- آنگاه نظریه» ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً ضمن انتخاب محله جلفا در شهر اصفهان و با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوای استقرایی، عوامل مرتبط با طراحی شهری با تأکید بر تاب آوری اجتماعی به تفکیک هریک از گونه های مطالعاتی استنتاج گردید. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب شش مؤلفه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که توجه به مؤلفه هایی چون ارتقای کیفی محیط، هویت، انعطاف پذیری، همه شمولی، فضاهای آموزش دهنده و تعاملات اجتماعی در طراحی محلات، سبب ارتقای تاب آوری اجتماعی می گردد.
۲۰.

بررسی نقش نفوذپذیری در ارتقاء کیفیت محیط محله (مطالعه موردی: محله نارمک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفوذپذیری کیفیت محیط محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۹۷
پرداختن به ارتقاء کیفیت محیط، از مهمترین رسالت های شهرسازان است. مقاله ی حاضر بر نقش نفوذپذیری در ارتقاء کیفیت محیط در مقیاس محله تأکید دارد. جهت گیری های متناقضی در خصوص تأثیر نفوذپذیری بر کیفیت محیط دیده می شود؛ فلذا این پژوهش با بررسی ابعاد نفوذپذیری و واکاوی اثرات مثبت و منفیِ آن بر کیفیت محیط، درصدد پاسخگویی به این ابهام بوده است. نتایج حاکی از آن است که با اتخاذ دیدگاهی منعطف می توان ناهمسوئی ها را به حداقل کاهش داد؛ در این راستا می توان با محور قرار دادن توقعات موضوعی و موضعی به عنوان مبنای تغییرات نفوذ پذیری در جهت ارتقاء کیفیت محیط گام برداشت. این مهم با ارائه ی مدل روابط متقابل کیفیت محیط و نفوذپذیری به انجام رسیده است. آزمون این ارتباط در محله ی نارمک از طریق پرسش نامه و برداشت میدانی در قالب ارزیابی 51 سنجه و با به کارگیری تکنیک سوآت به راهبردهایی کلی شامل برقراری تعادل در «تردد سواره و پیاده»، «ارتباط و انزوای فضاها» و «تقاضای نفوذ به بافت» منتهی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان