حسین ایمانیان

حسین ایمانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

گفتمان کاوی سه داستان قرآن بر اساس الگوی عملیاتی پدام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل متن سوره احزاب موضوع محوری اطاعت انسجام موضوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 113 تعداد دانلود : 28
در تحلیل یک متن ادبی، اجزای مهم آن و نحوه کارکرد آن اجزا در متن قابل کشف است. در مقاله حاضر که حاصل بخشی از تحقیق گسترده ای درباره سوره احزاب می باشد، این سوره به عنوان یک متن مستقل و تام بر اساس قواعد تحلیل متن ادبی مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع محوری سوره احزاب که با توجه به قواعد تحلیل متن، تعیین شده است، اطاعت از خدا و رسول است و لذا لفظ کلیدی سوره نیز اطاعت است و الفاظ نظیر اطاعت همچون تبعیت، تسلیم و قنوت نیز در صدد القای پیامهایی مرتبط با اطاعت هستند. غرض این سوره اصلاح سبک زندگی مؤمنین در سایه اطاعت از خدا، رسول و مطهرین از رجس است از این رو در ضمن تناسب کاملی که میان آیات وجود دارد، افراد مطاع و مورد تأیید الله معرفی شده اند. در این تحقیق بر اساس واژه کلیدی اطاعت، سیاق های سوره احزاب مورد تحلیل قرار گرفته که علاوه بر اثبات انسجام سوره، حاصل و نتیجه اطاعت از مطاع های ایمانی و غیر ایمانی نیز به دست آمده است. پژوهش های انجام شده در سوره احزاب تاکنون با چنین شیوه ای به تحلیل این سوره نپرداخته اند و از این جهت، نوآوری برای این پژوهش محسوب می شود
۲.

دراسه الخطاب الجاهلی فی القرآن فی قصه إبراهیم () عبادته الأجرام وتحطیمه الأصنام وفی قصه عزیر اعتمادا علی طریقه بدام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الخطاب النقد المجتمع الجاهلی أسلوب بَدام عباده الأصنام إنکار المعاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 174
تعتبر اللسانیات من الدراسات المهمه اللغویه من ناحیه بیان معنی النص الخطابی المراد دراسته؛ ومن الطرق المهمه فی هذه الدراسات طریقه بدام، وهی بشکل عام، تشبه طریقه فرکلاف فی شمولها علی ثلاث مراحل مهمه، وهی: الوصف والتفسیر والتبیین. فی ثنایا هذه المراحل، یدرس الباحث النص الخطابی دراسه معنویه تحلیلیه عمیقه من ناحیتین: من حیث المعنی الظاهری أو (السطحی) أولاً، ومن حیث المعنی الباطنی أو (العمیق) ثانیاً. فی هذا المقال، حاولنا دراسه ثلاث قصص قرآنیه قصیره، وهی: 1 عباده الأجرام السماویه زمن إبراهیم (j)؛ 2 موت عزیر مده مئه عام؛ 3 تحطیم إبراهیم للأصنام. بعد دراسه معنی الخطاب فی هذه القصص القرآنیه دراسه معنویه تحلیلیه، قارنّاه بمعنی الخطاب الجاهلی مقارنه نقدیه معتمدین علی الأسلوب الوصفی التحلیلی وعلی أساس طریقه بدام. من النتائج التی حصلنا علیها من هذه الدراسه أن موضوعات القصص القرآنیه تشبه موضوعات الشرک وعباده الأصنام التی کانت موجوده فی الجاهلیه وتشبه الموضوعات الأخری أیضاً، وهی موضوعات البعث والمعاد. موضوعات هذه القصص الثلاث بیان وعرض لعادات مشرکی الجاهلیه فی تقلید آبائهم وأجدادهم باعتقادهم بالآلهه الأرضیه والسماویه وإنکارهم للتوحید والبعث والمعاد. هدف القرآن الکریم من بیان هذه القصص الثلاث إثبات الشبه فی اعتقاد الإنسان بمسأله التوحید والمعاد وإقناع المخاطب أو المتلقی ببیان واضح مصحوبٍ ببیان تصویری منظور فی جواب منکری المعاد والرد علیهم، وذلک فی بعث الحیاه فی المیت وإعادتها إلیه بعد مرور مئه عام علی موته، أما بالنسبه إلی قصه تحطیم إبراهیم (j) للأصنام، ففیها معنی خفیّ یشیر إلی تحطیم الأصنام الجاهلیه بعد فتح مکه.
۳.

کتاب سوزی و کتاب شوییِ صوفیه (ریشه ها و انگیزه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصوف حدیث سنت شفاهی کتاب سوزی وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 894 تعداد دانلود : 164
در برخورد با پدیده ها و موضوع هایی که در متون کهن پارسی و عربی آمده است، همواره احساس می شود که برخی از پدیده ها، ریشه در سنّت و آیینی کهن تر داشته و گذشتگان ما آن ها را بی پرده یا درپَرده بازتاب داده اند. برخی از رفتارهای اجتماعی انسان، به ویژه هنرمندان و ادیبان نیز ریشه در سنّتی کهن داشته و پیروی از این سنّت بوده که آن ها را به انجام یا بازتولیدش وادار کرده است، بدون اینکه دلیلی منطقی در پس آن وجود داشته باشد. یکی از رفتارهایی که میان برخی دانشمندان مسلمان در سده های نخستین و میانه هجری و به ویژه میان صوفیان حوزه جغرافیایی ایران و عراق گسترش داشته، دست شستن از کاغذ و قلم و بلکه شستن و سوزاندن و اندر خاک کردن نوشته های خود بوده است. هرچند آن ها گاه به انگیزه های خود اشاره کرده اند، ولی می توان پنداشت که چنین رفتاری گونه ای خردگریزیِ دیوانه وار و غرق شدنِ چشم بسته در یکی از سنت های تصوف و اصلِ وحدتِ وجودی و فنای فی الله بوده که مایه از میان رفتن بخشی از تاریخ نگارش اسلامی شده است. در جستار پیش رو، نخست گزارش هایی چند از کتاب شویی و کتاب سوزی صوفیانِ سده های نخستین و میانه هجری آورده شده، سپس ریشه ها و انگیزه های این رفتار بررسی شده است. گزارش های موجود نشان می دهد که صوفیان به هنگام دگرگونی روحی و گاه محدثان به هنگام گرایش به تصوف، نوشته های خود را شسته یا سوزانده و پنداشته اند که این نوشته ها مانع دیدن حق و رسیدن به اوست. این رفتار یا برگرفته از سنّتی غیراسلامی و کهن میان هنرمندان گذشته بوده یا ریشه در آموزه صوفیانی داشته که علم و کتاب را حجاب راه خود در سیروسلوک روحانی پنداشته اند. بنابراین چنین رسم یا رفتاری که بیشتر در سده های سوم و چهارم هجری و به ویژه میان صوفیان مکتب بغداد گسترش داشته، به یک اندازه سرچشمه یافته از سنّت های غیراسلامی و سنّتی در عرفان اسلامی است.
۴.

بازتاب آیین شادگُلی در متون دوره عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جشن های ایرانی دوره عباسی اردیبهشت گُل افشانی شادگلی متون عربی و جشن های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 835 تعداد دانلود : 343
یکی از آیین هایی که تاریخ نگاران و پژوهندگان آیین های ایرانی کمابیش هیچ سخنی از آن نگفته اند، جشن «شادگُلی» است که در ایران، عراق و شامِ سده های نخستین هجری (دوره عباسی) و حتی پس از آن، همه گیر و نام آشنا بوده است. در جستار پیشِ رو با روش تحلیلی- توصیفی، نخست گزارشهایی را آورده ایم که در آنها نامی از شادگُلی برده شده است؛ سپس جزئیات این جشن با توجه به داده های تاریخی- ادبی موجود، بیان شده است. از این داده ها روشن می شود که شادگُلی، جشنی شاهانه و بیشتر، ویژه مایه داران و سیاستمردان بوده است و توده مردم کمتر به برگزاری آن همت گماشته اند. از این جشن در منابع عربی با نامهای شاذکُلِی، شاذکُلَی، شاذکلاه، یوم نثر الورد، عید الجُلشان یاد شده و گویا در هنگامه بهار و فروانی گُلها و شکوفه ها برگزار می شده است. با توجه به متون فارسی در دست، می توان گفت گلستان جشن، گلریزگان، گل افشانی و اردیبهشتگان، نامهایی دیگر برای جشنی است که در این جستار از آن سخن گفته شد.
۵.

نقد ترجمه کتاب الصوفیه و السوریالیه بر پایه نظریه گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 990
ترجمه بیش از آن که "ابزاری" برای برگرداندن دانش و آگاهی از یک زبان به زبان دیگر باشد، "فرایندی" در بازتاب دادن مفاهیم فرهنگی و اجتماعی است. برای بهبود چنین بازتابی، می توان از دیدگاه های نوین ترجمه، زبان شناسی و گفتمانی بهره برد. یکی از دیدگاه های نوین ترجمه، پیشنهاده کارمن گارسس اسپانیایی در سال 1994 و دارای چهار سطح "معنایی-لغوی"، "نحوی-واژه ساختی"، "گفتمانی-کارکردی" و "سبکی-عملی" است که به کمک آن ها می توان "افزایش، مانش (نگهداری) و کاهش" اطلاعات متن اصلی را در متن ترجمه بررسی کرد. در این نظریه، از راه شمارش ویژگی های مثبت و منفی ترجمه، "کفایت و مقبولیت" ترجمه نیز ارزیابی می شود. در جستار پیشِ رو، به نقد ترجمه حبیب الله عباسی از کتاب الصوفیه و السوریالیه ادونیس بر پایه این نظریه پرداخته می شود. اگرچه مترجم به دلیل پیش گرفتن شیوه "مترادف نویسی" و آوردن پی نوشت های کمابیش زیاد، بر حجم متن ترجمه افزوده است، ولی بر اساس معیارهای مطرح شده نزد گارسس، ترجمه او نگهدارنده اطلاعاتِ متن مبدأ است و با وجود خرده هایی که می توان بر روش مترجم در برگرداندن اصطلاح ها و نوع ترجمه واژه به واژه گرفت، در مجموع، ترجمه وی دارای درجه کفایت و مقبولیتی است که در نظریه گارسس آمده است.
۶.

نقش نگاره های ساسانیِ جام های شراب در سروده های عربی (سده های نخستین و میانی هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جام شراب شعر عربی دوره عباسی نقش نگاره هنر ساسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 360 تعداد دانلود : 321
عربی سرایان سده های نخستین و میانه هجری به ویژه باده سراهایشان هنگامی که از شراب، خوشی ها و مستی هایش سخن می گفتند، میکده، ساقی و حتی جام های شراب را نیز وصف کرده اند و چه بسا در وصف جام ها، از توصیف تصاویر یا نقش نگاره های آن نیز چشم پوشی نکرده اند. این نقش نگاره ها که مانند آداب و سنت های شراب خواری و گونه های شراب، با ایران پیش از اسلام، پیوند دارد، معمولاً نقش های به ارث رسیده از سنت های دوره ساسانی را آینگی می کند. هدف نویسنده از بازنمایی گونه های این نقش ها در سرود ه های عربی، آشناکردن بیشتر پژوهشگران حوزه هنر با نگارگری ایران و عراقِ آغاز دوره اسلامی است که بدون شک خود، پیرو سنت نگارگری ساسانی بوده است. نگارنده با مطالعه شعر عربی در این دوره، تصویرهای واقعی را که روی جام های شراب بوده است و شاعران به آنها اشاره کرده اند، استخراج کرده است و تلاش می کند این نقش ها را با نقش ها یا نمونه های باستانی موجود مقایسه کند. در پژوهش حاضر نشان داده شد که محور نقش نگاره های جام های شراب در دوره عباسی، شاهان ساسانی، درباریان آنها و پیوندهای سیاسی شان با پادشاهان روم، صحنه های شکار، باده نوشی، مجلس بزم، سوارکاری و جنگاوری است و کمابیش هیچ گونه صحنه مذهبی، صحنه خانوادگی دربارِ ساسانی و نقش های گیاهی در آنها دیده نمی شود. پس از این دوره، شاعران سده های میانی هجری و بیشتر از منطقه شام و مصر، گویا تنها به تقلید از شاعران عراق، از موتیفِ جام های منقوش سخن گفته اند.  
۷.

معادل یابی مای موصوله در ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحیفه سجادیه مای موصوله ابهام نقد ترجمه موسوی گرمارودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 369 تعداد دانلود : 211
ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه یکی از برگردان های این نیایش نامه به زبان فارسی است و به دلیل شمار زیادِ مای موصوله در متن عربی، بررسی و نقد ترجمه آن، موضوع گفتار پیشِ رو قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و پس از استخراج و تنظیم معادل های این نوع "ما" از صحیفه در ترجمه گرمارودی، در دو دسته بدون "مِنْ" و همراه با "مِنْ" بیشتر به ترجمه دسته نخست پرداخته است. از آنجا که مای موصوله بدون مِن، مفهومی مبهم دارد، بایسته است مترجم برای یافتن برابر مناسب، از بافت سخن یا از شرح های موجود بر این متن کمک بگیرد و این کار، نیازمند هنرمندی، زبان دانی، تجربه بالا و آگاهی گسترده او از زبان و ادب فارسی و عربی است. از این جستار برمی آید که گرمارودی دو شیوه را برای ترجمه مای موصوله بدون "مِن" در پیش گرفته است: یا برای نگاه داشتن سجع و ایجازِ موجود در متن اصلی، آن را همچنان مبهم نگاه داشته و برایش معادل "آنچه" آورده، یا به برابرگذاری و آوردن واژه ای روشن از زبان فارسی روی آورده است. به هر روی، این روشِ ترکیبی، بر ریزبینی، پژوهشگری و امانت داری مترجم و ذوقِ زیبایی شناسی او گواه است و ترجمه وی را به نیایشی ادبی و زیبا در زبان فارسی تبدیل کرده است.
۸.

تدوین بستۀ آموزشی معنایابی زندگی برای نوجوانان بر اساس آموزه های اسلامی و اثربخشی آن(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: بسته آموزشی معنای زندگی نوجوانان آموزه های اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 206
پژوهش حاضر با هدف تدوین بستۀ آموزشی معنایابی زندگی برای نوجوانان براساس آموزه های اسلامی و اثربخشی آن انجام شد. روش پژوهش، کیفی و کمّی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش به روش استنباط دینی روان شناختی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان ۱۶ و ۱۷ ساله در شهر قم بود. در این پژوهش نمونه به صورت تصادفی به تعداد ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. بسته آموزشی در ده جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی (استگر، ۲۰۱۰) استفاده شد. یافته ها در قسمت کیفی نشان داد که بستۀ آموزشی معنای زندگی دارای سه مولفه اصلی خودیابی، معنایابی و تحقق بخشی است. در قسمت کمّی نیز نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در دو بعد «جستجوی معنای زندگی» و «حضور معنای زندگی» در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 p=)؛ به این معنا که آموزش بسته معنای زندگی سبب کاهش «بعد جستجو» و افزایش «بعد حضور» شده است. مجذور اتا نیز نشان دهنده میزان اثر می باشد که بسته معنای زندگی ۴۴ درصد بر بعد حضور گروه آزمایش تأثیر داشته است. 
۹.

جست وجوی آیین های ایرانی در نمایش مذهبی نُهم ربیع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 141 تعداد دانلود : 143
انسان هماره پایبند سنت ها و آیین های ملی، باستانی، افسانه ای و مذهبی خود بوده، بدان ها ارزشی والا داده و به برگزاری اش همت گماشته است. ژرفای برخی از آیین های ملی یا بومی به گونه ای است که دگرگونی ها و انقلاب های سیاسی و مذهبی نیز نتوانسته است برای درازهنگام آن ها را کم رنگ یا نابود کند و چه بسا برگزارکنندگانش، بدان ها رنگ، نام و رویکردی تازه داده اند، ولی شکل آن را حفظ کرده اند. یکی از این ها، رسم نُهم ربیع (عمرکُشون) است که گویا دگرگون شده جشن ایرانیِ کهنی بوده است و همچنان هرچند پنهانی، به دلیل ناهم سازی مراجع شیعه با آن و به منظور ایجاد وحدت میان مسلمان ها برگزار می شود و در برخی شهرهای ایران به ویژه کاشان، پیشینه ای به درازای چندین سده دارد. آنچه در این جستار، «نمایش عمرکُشون» نامیده شده، ناظر بر شکل و هیئت قدیمی تر آن در کاشان و چند شهر دیگر ایران است نه شکلی که اکنون در بسیاری از شهرهای ایران برگزار می شود. در این جستار، نخست به موضوع هایی چون ریشه و سابقه تاریخی عمرکشون در ایران و کاشان و همانندی آن با برخی از جشن های ایرانی و بابلی اشاره و سپس به هم سنجی آن با میر نوروزی پرداخته شده است. چنین برمی آید که عمرکشون، ریشه در مُغ کشی (میر نوروزیِ روزگار اسلامی) دارد؛ همانندی این دو را در شیوه اجرا، طرز رفتار و شیوه پوشش برگزارکنندگان، شادی آور بودن هر دو آیین و رهایی از قیدوبندهای قانونی و شرعی در روزهای برگزاری می بینیم.
۱۰.

بازآفرینی ضدقهرمان یهودا در شعر عبدالعزیز مقالح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کهن الگو ضدقهرمان تقابل گرایی یهودا عبدالعزیز مقالح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 833 تعداد دانلود : 577
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن « اللابطل» است- در شمار شخصیت های طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمان های اسطوره ای در ضدونقیض های دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغه های شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمان ها نیز پرداخته اند که القاگر عملی نشدن ایده ها و آرمان های مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بی کفایتی حاکمان عرب، خیانت ها و... است. در میان ضدقهرمان ها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهن الگو و بازتاب دهنده بی ثباتی و بی کفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار می آید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربه های شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد.     ازاین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایه روشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط می شود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
۱۱.

هماهنگی آوا و معنا در آیات نفخ صور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات قرآن نفخه صور معنا آوا صفات حروف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 92 تعداد دانلود : 953
رابطه آوا و معنا در نظام قرآن؛ رابطه ای شگفت و بررسی بلاغت قرآن از این منظر، نشانگر سبک ویژه این متن است؛ سبکی که با کاربرد عناصر آواساز و با بهره گیری از ظرفیت های معنادار موجود در آواها شکل می گیرد و موسیقی و آوای برخاسته از چیدمان هجایی آیات، زمینه تشویق و تهدید مخاطب را فراهم می آورد. در حقیقت، قرآن کریم از تمام ظرفیت های مؤثر زبان در انتقال پیام الهی به مخاطب، بهره جسته و واژگان و حروف آن به گونه ای انتخاب شده است که زمینه فهم و أثرگذاری آیات را فراهم آورد. در این جستار نگارندگان برآنند تا آیات نفخ صور را از منظر معناشناسی آوایی، واکاوی و تحلیل نمایند. پژوهش نشان از آن دارد که کوچک ترین واحد آوایی در این آیات، عهده دار پیام های معنایی است و چیدمان هجایی حروف و طنین الفاظ با معنای آیات ارتباط تنگاتنگی دارند؛ به گونه ای که اگر واج یا واکه ایی از واژگان تغییر نماید معنا و مفهومی دیگر برداشت می شود. دامنه حضور حروف مجهور و مهموس در این آیات با توجه به سیاق کلام تغییر می کند. حضور گسترده مقطع آوایی کوتاه در آیات نفخ صور دوم، بر اضطراب و پریشان حالی انسان ها به هنگام زنده شدن و لحظه رستاخیز آن ها اشاره دارد.
۱۲.

نقد ترجمه سوره یوسف براساس بافت موقعیتیِ متن مبدأ از دیدگاه مایکل هالیدی (برای نمونه، ترجمه صفارزاده و غراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه قرآن کریم دستور نقش گرای نظام مند هالیدی بافت موقعیتی سوره یوسف صفارزاده غراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 531 تعداد دانلود : 859
سوره یوسف یکی از سوره های قرآن است که با شیوه ای بدیع، همه داستان یوسفِ پیامبر(ع) را از آغاز تا پایان گزارش کرده است. این سوره در پایان دوره مکّی نازل شد که فشار بر فراخوانی اسلام به اوج خود رسیده بود؛ ازاین رو، با شیوه ای تعلیمی - خطابی، پیامبر اسلام را مستقیم و همه مؤمنان را غیرمستقیم خطاب می کند. در این جستار، تلاش شده است با بهره گیری از نظریه بافت موقعیتی در دستور نقش گرای نظام مند هالیدی و لزوم توجه به آن در فهم متن، ترجمه خانم صفارزاده و آقای غراب از بخش هایی از سوره یوسف، بررسی و دریافته شود آیا آن دو مترجم در انتقال بافت موقعیتی متن زبان عربی به زبان فارسی، موفّق بوده اند یا خیر. در گام نخست، ارکان بافت موقعیتی هالیدی (گستره، منش و شیوه سخن) در متنِ عربی بخشی از سوره بررسی می شود، سپس به اندازه توجه مترجمان به این بافت موقعیتی اشاره می شود. ترجمه های مطالعه شده این جستار، کمتر بر مبنای بافت موقعیتیِ متن عربی و بیشتر بر پایه نگاه به ظاهر آن بوده است؛ ازاین روست که خواننده ترجمه فارسی نمی تواند به خوبی از نقش اندیشگانی، بینافردی و متنیِ زبان اصلی (عربی) و جایگاه عاملان گفتگو در داستان یوسف آگاه شود.
۱۴.

امیران و سیماچه داران نوروزی در متون کهن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نوروز میر نوروزی نمایش أصحاب السماجه سیماچه متون عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 390 تعداد دانلود : 740
نوروز باارزش ترین و نام آورترین جشن ایرانی از روزگاران نخستین تاکنون بوده است و از این رو، ایرانیان پیش از آغاز سال نو، خود را آماده و همین روزهای آمادگی را نیز همراه با برگزاری آیین هایی، به انتظار نوروز سپری می کرده اند. پیدایی دین اسلام و مسلمان شدن بسیاری از ایرانی ها و پای بندی شان به آیین های اسلامی، هرگز نتوانست از رونق این جشن بکاهد و چه بسا به همین نوروز نیز رنگ و لعاب اسلامی زدند و به برگزاری باشکوه ترش همت گماشتند. در متون عربی سده های نخستین هجری از گروهی دوره گرد به نام «أصحاب السماجه» یاد شده است که در بغداد، شام و مصر به انجام نمایش های خنده آور و سرگرم کننده می پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر در گام نخست، ریشه شناسی واژه «سماجه» و بررسی فارسی بودن یا عربی بودن آن است و در گام دوم، هم سنجی کارکرد این گروه با دسته میر نوروزی ایرانی است؛ همانندی آیین های این دو گروه و فرم ظاهری آن ها، نشان می دهد که این هر دو دسته، یکی هستند، ولی در عراق به این نام (سیماچه داران) شناخته می شده اند. در این جستار، پس از نگاهی کوتاه به پیشینه میر نوروزی، نخست به ریشه شناسی واژه «سماجه» پرداخته و باور داشته ایم ا ین واژه، در ترکیبِ فارسی «سیماچه» به معنی روبند یا نقاب ریشه دارد و در متون عربی نیز گاه بدین معنا به کار رفته است؛ سپس گزارش های متون عربی درباره این دسته را ذکر کرده و آیین هایی را که در نمایش کارناوالی آن ها جریان داشته است، بررسی کرده ایم. از این گزارش ها برداشت می شود که نمایش های سیماچه داران در سه روزِ نخست نوروز و بیش تر میان توده مردم گسترش داشته است، گاه خلیفگان و بزرگان از آن پشتیبانی و گاه برگزاری اش را ممنوع کرده اند.
۱۵.

چهره ناخودی در سروده های شاعرانِ عربِ دوره عباسی (برای نمونه: چهره های ایرانی پیشااسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 393 تعداد دانلود : 554
پیوند دینی، تاریخی و سیاسی میان ایرانی ها و عرب ها را از زوایای گوناگون می توان تماشا و غوررسی کرد؛ و کم نیست آنچه در این زمینه، به رشتة تحریر درآمده است. این پیوند و اثرگذاری دوسویه را در بسیاری از زمینه های به ویژه ادبی و دینی به روشنی می بینیم. تصویر ایرانِ تاریخی و افسانه ای در ادبیات عربی، چه در شعر و چه در نثر، یکی از این نشانه هاست. اگر به سروده های شاعران عرب نژاد در دورة عباسی نگاه کنیم، پیوسته با نام شخصیت های ایرانی روبه رو می شویم؛ طبیعی است که در سروده های شاعران وطن پرست ایرانی، چهره ای مثبت از این کسان ارائه شود اما وقتی می بینیم بیش تر شاعران عرب نژادی نیز که هیچ حس وطن پرستی ایرانی ندارند، همواره به نیک نامی از آن ها یاد می کنند، موضوع، متفاوت و ریشه یابی ریزبینانه تری احساس می شود. ازآنجاکه شاعر عرب زبان و به ویژه کسی که ریشه ایرانی ندارد، هرازگاهی این نام های ایرانی را که از لحاظ دینی و ملیت با او هم ساز نبوده فراخوانی می کند، بایسته است بررسی شود که او چگونه این افراد ناخودی را به تصویر می کشد. آنچه در این جستار می آید از یک سو نشان می دهد که تا چه اندازه میراث ایران پیش از اسلام برای عرب ها و مسلمانان دوره عباسی، شناخته شده بوده است و از دیگر سو، به اهمیت و ارزش این میراث در سده های نخستین اسلامی اشاره دارد. تصویر ایرانیان در شعر عربی دوره عباسی، برخلاف متونی که از روی جانبداری از سوی ایرانیان و عرب ها نوشته شده، نه تنها پاک نگشته بلکه چه بسا نیکو و مثبت ارائه شده است.
۱۶.

سه یار هم پیاله در روستای خزّاق راوند (گزارشی از حضور چند سپاهی مسلمان در کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 118 تعداد دانلود : 372
در برخی منابع تاریخی و جُنگ های ادبی به زبان عربی، داستانی درباره همنشینی و رفاقت سه تن از سپاهیان حجاج بن یوسف در مسیر فتح بخش هایی از سرزمین های شمالی ایران می خوانیم. این داستان درباره سه رفیق است که همواره در کنار یکدیگر بوده و باده نوشی می کرده اند. وقتی این سپاه در راه فتحِ یکی از سرزمین های شمالی ایران به کاشان و روستای خزّاق می رسد، دو تن از سه رفیق، از دنیا می روند و در آنجا به خاک سپرده می شوند و آن دیگری در کنار قبرشان، ناله و زاری و جرعه افشانی کرده، بیت هایی را زمزمه می کند تا اینکه خود نیز از دنیا می رود و در کنار آن ها دفن می شود. اهمیت این ماجرا برای کاشان، تنها به زمان و دوره تاریخی اش، یعنی پایان سده نخست هجری برمی گردد. اگرچه در همه منابع پیشِ روی ما، جای این رویداد را کاشان و روستای خزّاقِ نزدیک راوند کنونی ندانسته اند و در برخی گزارش ها به جای خزاق از «خزازی» و «جواثی» و به جای راوند، از «قزوین»، «سیستان» و «سمعان» یاد شده، به دلایل و قراینی که در متن پیشِ رو می آید، کمابیش با یقین می توان گفت محل این رویداد، همین خزّاقِ کاشان است. اکنون خزاق، نه روستایی از راوند، بلکه بخشی مستقل به شمار می آید ولی به دلیل اینکه در منابع مورد بررسی ما جزء راوند به شمار آمده، ما نیز به همین شکل در عنوان این جستار آورده ایم.
۱۷.

دو چکامه ای که دو امیر را به وطن باز آورد (یادِ بغداد «نمرّی» و بوی جوی مولیان «رودکی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رودکی نصر نمری الرشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 900
جستار پیش رو به بررسی دو گزارش کمابیش یکسان از دو قصیده می پردازد؛ یکی مربوط به ادبیات عرب و سدة دوم هجری است و دیگری مربوط به ادبیات فارسی و سدة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.....ة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.
۱۸.

موبد بیدگلی و شاهنامه امیربهادری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 637 تعداد دانلود : 845
در نوشته پیش رو به تلاش شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی، از نویسندگان و آزادی خوهان دوران مشروطه، در تصحیح چاپ شاهنامه معروف به شاهنامه امیربهادری پرداخته شده است. پس از توضیحاتی کوتاه درباره ویژگی های این چاپ شاهنامه و مقایسه آن با دیگر چاپ های پیشین، به شیفتگی موبد به فرهنگ ایران باستان و کتاب شاهنامه فردوسی اشاره شده است. نقش موبد را در چاپ این شاهنامه می توان در نظارت بر کار چاپ، تنظیم بخش ملحقات، و تألیف فرهنگ نامه آن خلاصه کرد. با توجه به آنچه در این جستار آمده، روشن شده است که ابیات موجود در صفحه الحاقی این چاپ شاهنامه، سروده موبد بیدگلی نیست و بهتر است آن را به شاعری به نام سید محمد بقاء خراسانی نسبت دهیم.
۱۹.

زندگی نامه خود نوشت حسینعلی عطار بیدگلی (تصحیح، تعلیق و توضیح)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 509 تعداد دانلود : 779
حسینعلی عطار بیدگلی از شخصیت های گمنام معاصر کاشان است که زندگی نامه ای به خط خود بر جای نهاده است. وی این زندگی نامه خود نوشت را به سال 1341 قمری در نوش آباد نوشته و به کوتاهی، از نسب، پیشه، گرایش مذهبی و گرفتاری ها و حوادث غم انگیز دوران زندگی خود که یکی از مهم ترین دوره های تاریخی مربوط به کاشان معاصر است، سخن گفته و از برخی حوادث مانند غائله ماشاالله خان کاشی و سیل ویرانگر نوش آباد به سال 1339 قمری، قحطی سال های 1288 و 1336 قمری در ایران و وبای 1322 در کاشان که در اثر آن هفده نفر از خانواده عطار از جمله مادر و همسرش از دنیا می روند، یاد کرده است؛ به ویژه از احوال دراویش فرقه نعمت اللهیه در بیدگل و نوش آباد و کاشان پرده برداشته است. اگرچه حسینعلی عطار با وجود سرگرمی به پیشه تدریس در مکتب خانه، شخصیت شناخته شده و صاحب آثار علمی و ادبی به شمار نمی آید، زندگی نامه یاد شده سندی معتبر و ارزشمند درباره برخی از موضوع های یادشده پیشین است. در جستار پیش رو ابتدا با بهره گیری از سند یادشده و دیگر منابع مرتبط، به آنچه از اصل و نسب و پیشه حسینعلی عطار برمی آید و رویدادهایی که وی از آن ها سخن گفته است، چشم زد داشته و سپس اصل سند را تصحیح و در اختیار خوانندگان قرار داده ایم.
۲۰.

طعنه رندانه به حافظ شهر بررسی ایهام در تخلص شعری حافظ شیراز

نویسنده:

کلید واژه ها: تخلص ایهام خواجه حافظ حافظِ شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 339 تعداد دانلود : 700
ایهام و دوپهلو گویی ویژگی آشکار و شاید هویدا ترین صنعتی باشد که در سروده های خواجه شیراز به کار رفته است. وقتی این شگرد بلاغی و زیبایی شناختی با ویژگی اخلاقی، هنری و رمزی ممتازی به نام «رندانگی» همراه شود، فهم مقصود سخن خواجه، گونه گون، متناقض و گاه دیر یاب می شود. یکی از این ایهام های رندانه در شعر خواجه شیراز ایهام در خود واژه «حافظ» است. نگارنده در جستار پیش رو نمونه هایی از ابیات پایانی غزل های خواجه را که در آن تخلصِ «حافظ» ذکر شده ارائه کرده است و با آوردن دلایلی بیان می کند که اگر در چنین نمونه هایی منظور از «حافظ» را، حافظِ قرآنِ شهر بدانیم، شاید به منظور شاعر نزدیک تر شده باشیم. مهم ترین دلایل نگارنده برای اثبات این امر، دگرسانی های برخی ابیات خواجه شیراز است؛ بدین معنی که کاتبان دیوان او گاه واژه های هم وزنِ «زاهد، واعظ و حافظ» را به جای یکدیگر به کار برده اند و گاه با توجه به حال وهوای کلی یک غزل، برداشت معنی حافظ قرآن یا حافظ حدیث شهر درست تر می نماید. بنابراین باید بر قاموس شخصیت های منفور دیوان خواجه، «حافظ» را نیز افزود و او را درکنار کسانی چون زاهد، واعظ، شیخ، فقیه، امام شهر، ملک الحاج، مفتی، قاضی، صوفی، یرغو و... قرار داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان