عظیم جباره ناصرو

عظیم جباره ناصرو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

مرگ و مرگ اندیشی در اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ زندگی شفیعی کدکنی مرگ اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۴۵
مرگ پدیده ای ناشناخته است که همواره ذهن و اندیشه ی بشر را به خود مشغول کرده است. شاعران و اندیشمندان هر ملتی نیز دیدگاه های متفاوتی درباره ی مرگ و هستی دارند که آنها را در قالب های مختلف هنر و ادبیات مطرح می کنند. محمدرضا شفیعی کدکنی، متولد 1318، شاعر و پژوهشگر برجسته ی معاصر است که در اشعار خود توجه ویژه ای به مقوله های مرگ و زندگی دارد. نگارندگان در این جستار کوشیده اند با رویکردی تحلیلی، اندیشه و احساس این شاعر درباره ی مرگ را واکاوی کرده و مباحثی مانند مرگ اندیشی، هراس از مرگ، تصویر زندگی و شهادت را در اشعار وی بررسی کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشعار شفیعی کدکنی، چهارگونه رویکرد به مرگ دیده می شود: اول؛ مرگ گریزی و مرگ ستیزی که بیش تر مربوط به دوران آغاز شاعری اوست. دوم، مرگ در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها، سوم؛ مرگ ستایی عارفانه و صوفیانه که در اندیشه ی مولوی و عرفای اسلامی دیده می شود و چهارم؛ مرگ وجودی که متأثر از دغدغه های فلسفی شاعر است و نمودهای فراوانی در دفتر «هزاره ی دوم آهوی کوهی» دارد. از میان گونه های مرگ اندیشی نیز، مرگ ستایی عرفانی بیش ترین بسامد و شهادت، کم ترین بسامدها را دارند.
۲.

روایتی دیگر از برزونامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم برزو برزونامه روایت منظوم سوسن رامشگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۹۷۸ تعداد دانلود : ۹۸۶
در میان حماسه هایی که پس از شاهنامه ی فردوسی به نظم درآمده اند، «برزونامه» نسبتا رواج بیشتری در میان عامه ی مردم داشته است. طرح داستانی ساده و عامه پسند، زبان روان و خالی از آرایه های دشوار بیانی و بدیعی، زودیاب بودن موقعیت های داستانی، بافت حماسی و سرگرم کننده و... سبب شده است این داستان بیش از دیگر حماسه های ملی و تاریخی پس از شاهنامه در اندیشه ی مردم برخی از مناطق ایران جای گیر شود و با حفظ ویژگی های حماسی خود در ردیف داستان هایی مانند امیر ارسلان نامدار و حسین کرد شبستری، در حافظه ی تاریخی مردم رخنه کند و بماند. رواج این متن در گوشه و کنار ایران سبب شده است که در گذر زمان، روایت نخستین این منظومه دست خوش دگرگونی شود و روایت های شفاهی گوناگونی از آن در میان مردم پدیدار شود که گاه با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند. در این جستار کوشش شده است، نخست روایتی شفاهی از این منظومه که در منطقه ی کوهمره سرخی رواج دارد، معرفی و سپس به واکاوی شباهت ها، تفاوت ها و بررسی تطبیقی این روایت و روایت مکتوب و منظوم موجود، پرداخته شود
۳.

جایگاه زن در فرهنگ عامه شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده زن جهرم فرهنگ عامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۸۴
شناخت جنبه های گوناگون فرهنگ و آگاهی از شیوه تفکر هر قوم با بررسی باورها و آیین ها، ضرب المثل ها و عقاید عامه مردم آن سرزمین امکان پذیر است. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه زن در باورها و فرهنگ عامیانه مردم شهرستان جهرم در استان فارس است. در این پژوهش که بر اساس مکتب فرهنگ و شخصیت در انسان شناسی انجام گرفته است، ترکیبات رایج درباره زنان واکاوی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این منطقه کهن، زنان در اغلب امور، جایگاهی فرودست و پایین تر از مردان داشته اند. درنگ در فرهنگ و ادبیات عامیانه ی این شهرستان نشانگر این حقیقت است که قوانین حاکم بر روابط خانوادگی و اجتماعی، مردسالارانه بوده است؛ زنان اغلب در حاشیه هستند و به مردان وابسته اند. صفاتی که برای زنان به کار می رود، در بیشتر موارد، صفت های ناشایستی است که در توجیه مردسالاری و اعمال خشونت علیه زنان به کار رفته است. روش تربیتی و آموزشی و الگوهای فرهنگی رایج در میان مردم نیز، نقش زیادی در انفعال زنان و ایجاد نابرابری بین زن و مرد داشته است.
۴.

آمیزش اسطوره و حماسه در روایتی دیگر از بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه روایت منظوم بانوگشسب نامه کوهمره سرخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۳ تعداد دانلود : ۸۵۶
بانوگشسب تنها زن پهلوان ایرانی است که درباره او و کردارهای پهلوانی اش، منظومه ای مستقل شکل گرفته است. در میان منظومه های پهلوانی که پس از شاهنامه فردوسی به نظم درآمده اند، دو منظومه برزونامه و بانوگشسب نامه در منطقه کوهمره سرخی رواج یافته است. روایت شفاهی موجود در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای اساطیری ساکنان آن است که واکاوی آن، افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیج منبع و ماخذی بررسی و ثبت نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه کهن مسکونی را نشان می دهد. در این جستار، نخست روایت شفاهی رایج در منطقه کوهمره سرخی را براساس تحقیقات میدانی گزارش کرده ایم و سپس به واکاوی شباهت ها و تفاوت های آن با روایت مکتوب پرداخته ایم. علاوه بر این، کوشیده ایم تاثیر باورهای اساطیری و افسانه ای بومیان منطقه را در سیر روایت بررسی کنیم.
۷.

اسطوره باروری و آیین های باران سازی در کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین اسطوره تیشتر اناهیتا کوهمره ورزاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۶۳
بررسی های میدانی در مناطقی که هنوز بکر و دست نخورده باقی مانده اند، نشان می دهد که باورهای اساطیری پس از قرن ها همچنان زنده اند و با اندکی تغییر و تحول به حیات خود ادامه می دهند. این باورها گاه چنان با زندگی مردم آمیخته اند که بر همه ارکان آن تأثیر می گذارند؛ به گونه ای که جداکردن و گاه تشخیص آن ها بسیار دشوار است. منطقه کوهمره سرخی یکی از منابع غنی اسطوره ها و باورهای کهن ایرانی است که پیوندی عمیق و مانا با اسطوره ها و باورهای ساکنان سرزمین ایران و حتی بین النهرین دارد. امروزه بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه کهن مسکونی همچنان باقی مانده است. در این جستار بخشی از باورهای اساطیری بومیان منطقه در قالب اسطوره باروری و جشن های آب واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت و یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. اسطوره باروری در این منطقه از چهار ضلع زمین، ورزاو، اناهیتا و تیشتر تشکیل شده است که بومیان منطقه درباره هریک باورهای ویژه ای دارند. از سوی دیگر دو آیین «کوسه کلی» و «قدح رو برد» بازمانده آیین های باران سازی در این منطقه است.
۸.

بررسی تحلیلی آغاز و پایان منظومه شهریارنامه بر اساس روایتی نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت منظوم روایت شفاهی شهریارنامه منظومه پهلوانی منطقه کوهمره سرخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۵۰۳
شهریارنامه یکی از منظومه های پهلوانی نسبتاً مفصل پس از شاهنامه فردوسی است که آغاز و انجام آن افتاده است. این منظومه تنها منظومه پهلوانی پس از شاهنامه است که به یکباره و بدون هیچ مقدمه ای آغاز می شود و بی فرجام به پایان می رسد و چندان توفیقی در میان عامه مردم نداشته است. به نظر می رسد دشواری ابیات، گسستگی پیوند معنایی میان بخش های مختلف داستان، افتادگی های روایت به ویژه در آغاز و پایان داستان از عوامل مؤثر در پذیرش نیافتن این منظومه در میان مردم بوده باشد. در منطقه کوهمره سرخی، چهار روایت شفاهی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه موجود است که از این میان، دو روایت «برزونامه» و «بانوگشسب نامه» در میان برخی از قصه گویان و راویان رواج دارد اما دو روایت «فرامرزنامه» و «شهریارنامه» در ذهن و زبان مردم جایگاهی ندارد. این دو روایت تنها به وسیله مسن ترین و معروف ترین نقال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده نقالان و راویان منطقه- روایت می شود. در روایت وی منظومه دارای آغاز و پایانی سنجیده و روشن است و سراینده آن نیز – که بر اساس تحقیقات انجام شده معلوم نیست- مشخص است. در این جستار تلاش شده است با رویکردی تحلیلی به مباحث زیر پرداخته شود: ذکر خلاصه ای از آغاز و انجام داستان در روایت نقالی موجود، بررسی و تحلیل عناصر بومی و اساطیری در روایت نقالی، پاسخ به این پرسش که آیا راویان به نسخه ای کامل از منظومه شهریارنامه دسترسی داشته اند یا خود دست به آفرینش آغاز و انجام منظومه زده اند، اشاره ای به تفاوت ها و شباهت های روایت نقالی و روایت منظوم، ذکر حکایت چگونگی سرایش منظومه و پاسخ به این پرسش که تا چه میزان می توان به درستی این حکایت اعتماد کرد.
۱۰.

بررسی تحلیلی هفت خان در روایت نقالی «رستم و چپه کل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برزو چپه کل دیار مغرب رستم روایت نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۴۶
این روایت نقالی، ماجرای رفتن رستم به دیار مغرب برای نجات نوه اش «برزو» از چنگ پادشاه مغرب است. بر اساس این روایت، رستم برای نجات برزو که در میانه ی کارزار به دست غولک ربوده شده است، ناچار می شود از شش خان دشوار بگذرد: الف)- گذر از بیابان گرم و سوزان. ب)- عبور از بیشه ی شیران و کشتن دو شیر. ج)- عبور از سرزمین غولک ها. د)- رویارویی با زن جادوگر. ه)- کشتن اژدها. و)- گذر از دشت پر از برف. گفتنی است رستم خان اول را به تنهایی و خان های بعدی را به رسم دیگر حماسه ها با یک راهنما طی می کند. چپه کل موجود عجیب الخلقه ای است که نقش راهنما را در این روایت بر عهده دارد. ماجرای گذشتن پهلوان از مراحلی دشوار برای رسیدن به مقصود، بن مایه ای کهن است که ردپای آن را در بیشتر حماسه های هند و اروپایی می توان دید. داستان های مربوط به رستم از دیرباز در میان مردم نواحی مختلف ایران رواج داشته و نقل می شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله ی مسن ترین و معروف ترین نقال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده ی نقالان و راویان منطقه- روایت می شود. در این جستار کوشش شده است افزون بر ضبط روایتی که پیش از این در هیچ از یک از منابع ثبت نشده است، به بررسی تحلیلی روایت از دید محتوایی پرداخته شود.
۱۱.

تبیین و تحلیل بن مایه های اساطیری در قصه «درخت زندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انار باروری درخت زندگی دیو سروش شش خان گاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۴۱
بررسی دقیق و سنجیده قصه ها می تواند درک درستی از باورها، اندیشه ها، شیوه زندگی، توتم ها، اسطوره ها و کهن الگوهای یک قوم در اختیار پژوهشگر بگذارد. یکی از این قصه ها که تاکنون در هیچ منبع مکتوبی ثبت نشده قصه «درخت زندگی» است که در منطقه کوهمره سرخی فارس رایج است. این قصه به گونه ای با بن مایه های اساطیری درآمیخته است که تعیین مرز دقیق میان قصه و اسطوره در آن بسیار دشوار است. هدف نگارنده، بررسی این بن مایه ها در قصه «درخت زندگی» است. برای انجام این کار، نخست به شیوه میدانی، قصه از راویان متعدد ثبت و ضبط شده و سپس به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند بن مایه اصلی، محورهای اساسی قصه را تشکیل می دهند: 1. قهرمان قصه، عوامل زایش گاو، دختر، ابرهای باران زا را از چنگ نیروهای شر دیوان نجات می دهد و طراوت و سرسبزی را به جهان بازمی گرداند. 2. قهرمان و همراهانش از شش خان برای بازگشت به خانه می گذرند. 3. قهرمان قصه به سوی درخت زندگی درخت انار که در مرکز و محور عالم قرار دارد حرکت می کند و پس از زندانی کردن نگهبان درخت، از میوه درخت می چیند. 4. درخت انار و درخت انجیر به منزله نمادهای باروری در قصه مطرح می شوند. اسطوره باروری و تلاش قهرمان برای رسیدن به میوه بارورکننده، یکی از محورهای اصلی داستان است. 5. ایزد سروش با عنوان «سروشی غیبی» در نقش هدایتگر و راهنمای قهرمان قصه ظاهر می شود.
۱۲.

مضامین اساطیری در قصه «دختر و آهو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درخت مقدس پری درخت زندگی دخیل بستن باروری جهان زیرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۴۰۸
قصه ها بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه را شکل می دهند. این بخش از فرهنگ عامه، جلوه گاه باورها، اندیشه ها و شیوه های زندگی مردم هر ملت است. قصه های هر منطقه، به ویژه قصه های شفاهی، بستری مناسب برای واکاوی باورهای اساطیری و توتمی آن قوم است. در این پژوهش یکی از رایج ترین قصه های منطقه کوهمره سرخی استان فارس با عنوان قصه «دختر و آهو» واکاوی شده است. هدف این پژوهش در گام نخست، ثبت قصه ای است که تاکنون در هیچ منبعی نیامده و در گام دوم، بررسی بن مایه های اساطیری قصه، به روش توصیفی تحلیلی است. روش پژوهش در این جستار، میدانی و کتابخانه ای است؛ نگارنده نخست به روش میدانی، این روایت را از 5 نفر از روستاییان شنیده و ضبط کرده و سپس با سنجش روایت های مختلف با یکدیگر، کامل ترین روایت را مبنا قرار داده است. در گام بعد، با استفاده از منابع کتابخانه ای، بن مایه های اساطیری قصه استخراج و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد باورهای اساطیری در همه محورهای داستان، گاه آشکارا و گاه نمادین و رمزآلود دیده می شود. نگارنده کوشیده است این بن مایه ها را در بخش های زیر بررسی کند: 1. خلاصه روایت شفاهی؛ 2. بلوط شهیدو، درختی مقدس در منطقه کوهمره سرخی؛ 3. دخیل بستن بر درخت به امید بارداری؛ 4. تولد دختر شگفت انگیز درخت و زاده شدن او از تنه درخت؛ 5. روییدن گیاه از خون شخصیت بی گناه قصه؛ 6. نقش پریان در قصه؛ 7. مو به عنوان ابزار باروری؛ 8. دفن کردن استخوان؛ 9. درخت زندگی؛ 10. سفر به جهان زیرین/ مردگان در خواب؛ 11. گذر از هفت خان.
۱۳.

بررسی اسطوره ایزد گیاهی/خدای شهیدشونده در قصه پسر پادشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین سوگ واری ایزد گیاهی ارتباط با درخت/گیاه فتنه انگیزی خویشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۱
ایزدان گیاهی و اساطیر مربوط به آن ها بخشی از اساطیر ملت های یونان، مصر، بین النهرین، هند و ایران را تشکیل می دهند. دُموزی/تموز، آتیس، آدونیس، دیونیزوس، اوزیریس، بَعَل، پرسفون و بالدر، معروف ترین ایزدان گیاهی در اساطیر ملل هستند. در اساطیر ایرانی نیز سیاوش ایزدی گیاهی به شمار می رود که ماجراهای مربوط به او بخشی از شاهنامه بزرگ فردوسی را به خود اختصاص داده است. نگارنده در بررسی های میدانی خود به روایتی عامیانه برخورده است که خمیرمایه اصلی آن، داستان ایزدی گیاهی است که در قالب پسر پادشاه نمود می یابد. هر چند نامی از او به میان نمی آید. این روایت عامیانه که از سوی «علی حسین عالی نژاد» یکی از کهن سال ترین راویان منطقه کوه مره سرخی فارس روایت می شود، پیش از این در هیچ منبع مکتوبی نیامده است. بررسی های نگارنده نشان می دهد این روایت، آمیزه ای از روایت های دینی، حماسی و اسطوره ای است؛ بخش هایی از این روایت، به ویژه آغاز داستان، تکرار روایت حماسی سیاوش و سودابه در شاهنامه فردوسی است. محورهایی از داستان نیز یادآور داستان یوسف پیامبر و زلیخا است. برخی از خطوط داستان هم زندگی دیگر ایزدان گیاهی در اساطیر جهان را به ذهن متبادر می کند. به نظر می رسد این روایت از دیرباز در میان مردم این منطقه رواج داشته و به مرور زمان و با تغییر و دگرگونی در ادیان و باورهای مردم منطقه، دست خوش تغییر و دگرگونی شده است؛ هم چنین بررسی تطبیقی این روایت با دیگر روایت های ایزدان گیاهی نشان می دهد که این روایت دست کم 14 وجه اشتراک با دیگر داستان های مربوط به ایزدان گیاهی دارد. بررسی آیین سوگ واری ایزد گیاهی در این منطقه نشان می دهد که مراسم بزرگ داشت این ایزد هرساله و با قربانی کردن پیش از کشت برنج انجام می شده است.
۱۴.

بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد

کلید واژه ها: شخصیت پردازی داستان مشنگ منیرو روانی پور داستان بچه مردم جلال آل ا حمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۳۴۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شخصیت پردازی زن در دو داستان کوتاه «مشنگ» اثر منیرو روانی پور و «بچه مردم» اثر جلال آل احمد است. جامعه پژوهش آثار منیرو روانی پور و جلال آل احمد و نمونه مورد پژوهش، شخصیت پردازی زن در داستان مشنگ و بچه مردم بود. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت و پس از آن با تکیه بر دو داستان کوتاهِ مورد بررسی، نحوه ی شخصیت پردازی این دو نویسنده، واکاوی و توصیف شد. یافته های پژوهش نشان داد که داستان «مشنگ» اثر منیرو روانی پور، نمونه موفق شخصیت پردازی زن است که نویسنده در آن به همه ابعاد گوناگون هویت زن مانند جسمی، رفتاری، فکری و... پرداخته و هیچ یک را نادیده نگرفته است و داستان «بچه مردم» اثر جلال آل احمد، نمونه ناموفق این نوع شخصیت پردازی است که نویسنده در به کارگیری عناصر داستان عملکرد مطلوبی نداشته و اغلب ابعاد هویتی شخصیت زن را نادیده گرفته است.
۱۶.

بررسی تحلیلی روایت «کی خسرو» در منطقه ماصَرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاور قشنگ روایت نقالی کی خسرو ماصرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۳۴۷
کی خسرو، یکی از پادشاهان نام دار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخشی جالب توجه از شاهنامه فردوسی را به خود اختصاص داده است. هر چند فردوسی به همه دوره های زندگی کی خسرو از تولد تا مرگ پرداخته است، به نظر می رسد دوران کودکی و به ویژه پایان مرموز زندگی کی خسرو بیش تر مورد توجهِ عامه مردم بوده و بیش تر محل افسانه سرایی قرار گرفته است. یکی از این گونه روایت ها، روایتی است که یکی از نقالان روستای ماصرم، روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز، به نام «خاور قشنگ» روایت می کند. این روایت به گونه ای شگرف، آمیزه ای از چندین روایت اسطوره ای، حماسی، دینی و تاریخی است؛ به گونه ای که جز در برخی از خطوط داستان، کم تر شباهتی به روایت شاهنامه دارد. به دیگر سخن، این روایت آمیزه ای از ماجراهای مربوط به کوروش، فریدون، ضحاک، مریم مقدس، موسا و... است. در این روایت تنها به چگونگی تولد کی خسرو، بزرگ شدن او، قیام علیه پدر بزرگش و در نهایت فرجام کار او پرداخته شده و گویا دیگر ماجراهای مربوط به کی خسرو به دست فراموشی سپرده شده است. گفتنی مهم این که اغلب کهن سالان این دیار نیز داستان را از یاد برده اند و تنها برخی از آن ها، بخش هایی محدود از داستان را روایت می کنند. نگارندگان در ای ن جستار کوشیده اند افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیچ منبعی مکتوب نشده است، به بررسی و تحلیل محتوای داستان بپردازند.
۱۷.

تحلیل شخصیت «هوو» در رمان های کلیدر و شوهرآهو خانم (آثار: دولت آبادی و افغانی)

کلید واژه ها: هوو ادبیات فارسی کلیدر شوهرآهوخانم دولت آبادی افغانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۴۷۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شخصیت «هوو» در ادبیات داستانی معاصر بود. یکی از ویژگی های ادبیات معاصر، توجه بیشتر به امور اجتماعی و حضور پر رنگ زنان در حوزه ی شعر، نثر و به ویژه داستان است؛ پیوند بین مسائل اجتماعی و زبان روشن است؛ به گفته ی زبان شناسان، زبان آیینه ی فکر و تحولات فکری جامعه است. محمود دولت آبادی و علی محمد افغانی از نویسندگان سرشناس معاصر به شمار می آیند که طرح مضامین اجتماعی در آثار آنان حضوری پررنگ دارد. یکی از این مضامین، پردازش شخصیت «هَوو» است. «شوهرآهو خانم» و «کلیدر» هر دو از تأثیرگذارترین رمان های معاصر هستند که شخصیت زن در جایگاه «هوو» در آن ها نقش مؤثری دارد. در این پژوهش، ضمن تحلیل این شخصیت ها، دریافت می شود که دولت آبادی و افغانی از کدام عناصر داستانی برای آفرینش بهتر و واقعی تر این شخصیت ها، بهره برده اند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و یافته های آن نشان می دهد که هر دو نویسنده در پردازش شخصیت «هوو» از شیوه ی بیان مستقیم به خوبی استفاده کرده اند. از بین شیوه های غیرمستقیم نیز اغلب از روش «توصیف» بهره گرفته اند. با این که هر دو نویسنده به خوبی معضلات و پیامدهای ناگوار چندهمسری را بیان کرده اند؛ اما با دیدگاهی مردانه و جانب دارانه و در فضایی مردسالارانه آن را ترسیم کرده اند.
۱۸.

بررسی تطبیقی قصه ی فریدون به روایت ماصرمی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاور قشنگ روایت نقالی سروش غیبی ضحّاک فریدون گاو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۹۱
فریدون، پنجمین پادشاه نامدار کیانی است که داستان های مربوط به او، بخش قابل توجهی از شاهنامه ی فردوسی را به خود اختصاص داده است. در شاهنامه ، شمار کسانی که به همه ی دوره های زندگی آن ها پرداخته شده باشد، بسیار اندک است. یکی از این شخصیت ها فریدون است. ماجراهای مربوط به فریدون در میان عامه ی مردم نیز نفوذ گسترده ای یافته است. یکی از این گونه روایت ها، روایت یکی از نقالان روستای ماصرم-روستایی در 40 کیلومتری جنوب غرب شیراز- به نام «خاور قشنگ» است. نگارنده، نخست به شیوه ی میدانی، این روایت را ثبت کرده، سپس به بررسی تطبیقی آن با روایت شاهنامه ی فردوسی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد راویان و نقّالان کوشیده اند برای پذیرش این داستان در میان مردم منطقه، دست به بومی سازی بزنند. به دیگرسخن، این روایت جز در برخی خطوط داستان، کمتر شباهتی به روایت شاهنامه دارد و یکسره متفاوت شده است. بررسی این روایت نشان می دهد که نقالان افزون بر روایت شاهنامه، به عناصر بومی و باورهای عامیانه، روایت های مذهبی و نیز اسطوره های کهن توجه داشته اند. به طورکلی می توان گفت تفاوت های دو روایت در سه بخش قابل بررسی است: حوادث، شخصیت ها و مکان های رخدادها.  
۱۹.

بررسی تطبیقی-محتوایی اسطوره بودا با روایت عامیانه ای از شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه اسطوره بودا فسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
ادبیات عامیانه بازتاب نگرش مردم و توصیف گر اندیشه ها و اعتقادات آنهاست. در همه فرهنگ ها قصه های عامیانه ای وجود دارد که از اساطیر سرچشمه گرفته است. پژوهش های دهه های اخیر مردم شناسان، در سراسر جهان، از پیوند اسطوره و ادبیات عامه حکایت می کند. این ارتباط تنگاتنگ و عمیق با بررسی و موشکافی فرهنگ عامه ملت ها بیشتر آشکار می شود. در این جستار به واکاوی و تحلیل نمونه ای از شباهت اسطوره و قصه های عامیانه پرداخته شده است. این اسطوره مربوط به سرگذشت بودا، رهبر مذهبی هند است که با روایت دلنشینی از قصه های عامیانه شهرستان فسا، در استان فارس مطابقت دارد. یافته های این پژوهش که به صورت میدانی و به روش توصیفی- تطبیقی انجام گرفته است، نشان می دهد که پیوند ژرف و دیرینه ای میان ادبیات عامیانه و اساطیر ملت های مختلف وجود دارد؛ به طوری که قصه ها و فرهنگ عامه هر قومی با مرور زمان، در فرهنگ ملل دیگر نفوذ یافته و در باور مردم جای گرفته است. درباره شباهت شگرف روایت عامیانه و روایت تاریخی، دو نظریه را می توان مطرح کرد: نخست این که این دو روایت هیچ گونه ارتباط و پیوندی با یکدیگر نداشته اند و مشابهت آن ها کاملا تصادفی و اتفاقی است؛ نظریه دیگر که شاید منطقی تر باشد این است که روایت شفاهی و عامیانه، همان روایت تاریخی است که به مرور زمان دچار دگرگونی در برخی از بخش های روایت شده است؛ به دیگر سخن روایت شفاهی گونه بومی شده روایت مکتوب است.
۲۰.

بازخوانی و رفع ابهام از مصرع «یکی بند رومی به کردار پل» در شاهنامۀ فردوسی بر پایۀ گویش های رایج ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بند رومی پل شاهنامه غُل گیسو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
یکی از دشواری های فهم معانی ابیات در متون کهن، فهم معنای واژگان دشوار و اغلب کمیاب آن هاست. درنگی در شرح ها و تفسیرهای نوشته شده بر متون کهن، نشان دهنده شمار قابل توجهی از این واژگان است که مفسر و یا شارح نتوانسته به درک درستی از معنای آن ها برسد و اغلب به تأویل های ذوقی و حدس و گمان متوسل شده است. به نظر می رسد یکی از راه های کشف معنای درست این واژگان، بهره گیری از گویش های محلی و ادبیات عامیانه است که اغلب در پژوهش های در پیوند با تفسیر متون نادیده انگاشته می شوند. یکی از این ترکیب های بحث برانگیز، ترکیب «به کردار پل» است که در شاهنامه فردوسی با معنایی خاص به کار رفته و تاکنون معنایی درست و قابل قبول برای آن ارائه نشده است. نگارنده در این جستار کوشیده است نخست نتایج یافته های دیگران درباره این ابیات و ترکیب مورد نظر را بیان کند؛ سپس معنا و کاربرد این ترکیب را در گویش های ایرانی بررسی کند و سرانجام معنای ترکیب و بیت مورد بحث در شاهنامه ی فردوسی را روشن کند. یافته های پژوهش نشان می دهد واژۀ بحث برانگیز «پل« را باید به ضم بخوانیم و مصرع مورد بحث را این گونه معنا کنیم: بندی رومی که مانند گیسوی به هم بافتۀ زنان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان