بررسی نسبت عقل با عشق در غزل های عطّار، بر اساس نظریه استعاره شناختی و نگاشت «عشق به مثابه سفر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
185 - 217
حوزه های تخصصی:
رابطه عقل با عشق در مباحث عرفانی، از دیرباز مورد توجّه عارفان و پژوهشگران عرفان بوده است. این رابطه را می توان حاصل اوج گیری مقابله تفکّر عرفانی با تفکّر فلسفی، طرد فلسفه مشّاء و نفی تکیه بر عقل در درک حقیقت در قرن پنجم دانست که در شعر عرفانی در قالب استعاره های مختلف و به دو صورت تقابل و تداوم مطرح شده است. در برخی موارد عقل به عنوان رهزن و حریفِ همیشه سر برافراشته، در مقابل عشق تصویر شده و در برخی دیگر عقل به عنوان راهبر در مسیر پرخطر عشق تا رسیدن به حقیقت مطرح است. نظریه معاصر استعاره مفهومی به جنبه های معرفت شناختی کاربرد استعاره نظر دارد؛ تحلیل استعاره های مربوط به عشق و عقل براساس این نظریه می تواند جنبه های معرفتی اندیشه عطّار را درباره نسبت این دو مؤلّفه پرتکرار در غزل های او را روشن کند. عطّار نیشابوری عشق را تجربه سفر در مسیری به سوی معشوق در نظر گرفته و در طیّ این مسیر به مراحل و منازلی قائل است که عقل یکی از آنهاست. از این منظر، عقل به خودی خود تقابلی با مفهوم عشق ندارد و طیّ این مسیر بدون درک این منزل و گذر از آن ناممکن است. بررسی استعاره های کلان عقل و عشق در غزل های عطّار، دسته بندی مضمونی آنها و محور قرار دادن نگاشت مفهومی «عشق، به مثابه سفر» از منظر شناختی بیانگر آن است که در نگاه عطّار عقل و عشق متباین نیستند بلکه در امتداد دیگر قرار دارند.