آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

درباره تاثیر حملات نظامی بیگانگان بر فرهنگ جوامع مورد هجوم اجماع نظری فراگیر وجود دارد. بر اساس نگاه اندیشمندان طیف های مختلف فکری اساساً پدیده هایی نظیر جنگ و اشغال کشورها توسط نیروهای بیگانه نقشی بی-بدیل در جهت دادن به آثار فرهنگی جوامع داشته اند. موضوعی که به رغم فراگیری اما به دلیل تفاوت های فرهنگی-تمدنی جوامع مختلف از صورت بندی یکسانی برخوردار نیست. به عبارت دیگر جوامع مختلف بشری بسته به مختصات متفاوتی که دارند، تاثیرپذیری یکسانی از وقوع چنین پدیده هایی نداشته اند. پُرواضح است که بررسی عالمانه این موضوع بیش از هر چیز از کنکاش و جستجود در میان ملل متمدن و باسابقه حاصل خواهد شد. تاریخ پُر فراز و فرود ایران نمونه ای جذاب برای بررسی این موضوع است. ملتی که در طول تاریخ همواره با دو عنوان بیش از دیگر عناوین از آن یاد شده است. اول به عنوان کشوری که به دلایل متعدد مورد طمع بیگانگان بوده و دوم به عنوان جامعه ای که مهد ادبا و اندیشمندان حوزه های مختلف علمی-فرهنگی و به طور خاص ادبای برجسته بوده است. در میان تهاجمات نظامی مختلف از دوران باستان تا به امروز این اجماع وجود دارد که تهاجم گسترده قوم مغول را باید یکی از ویرانگرترین تهاجمات در نظر گرفت. شواهد و قرائن موجود نشان از آن دارد که این رویداد آثار متعددی بر فرهنگ جامعه ایرانی گذارده است. یکی از مهمترین قرینه های این موضوع آن است که به تعبیر محمدعلی اسلامی ندوشن از چهار شاعر بزرگ ایران تنها ابوالقاسم فردوسی پیش از یورش مغول به زندگی پای نهاده و سه تن دیگر(مولانا، سعدی و حافظ)، متعلق به دوره مغول یا ایلخانی اند. بدیهی است که توجه به این مساله هر پژوهشگری را به سمت بررسی آثار حمله مغول و تسخیر ایران بر نقش بندی اندیشه و ادب ایرانی رهنمون می سازد .....

The Mongol invasion and the place of future thinking in literary works of the 7th and 8th centuries of Hijri (Case study of Hafez)

There is a widespread theoretical consensus about the impact of foreign military attacks on the culture of the invaded societies. According to various thinkers, phenomena such as war and occupation of countries by foreign forces have played an important role in giving cultural works to societies. A subject that, despite its universality, does not have the same formulation due to the cultural-civilizational difference of different societies. In other words, different human societies, depending on their different coordinates, have not had the same impact on the occurrence of such phenomena. It is obvious that a detailed investigation of this matter will be obtained more than anything from a search among civilized and long-standing nations. The history of Iran is an interesting example to study this issue. Among the various military invasions from ancient times to the present day, there is a consensus that the massive invasion of the Mongols should be considered one of the most devastating. The available evidence shows that this event has left many effects on Iranian culture. One of the most important signs of this issue is that of the four great poets of Iran, only Abulqasem Ferdowsi appeared before the Mongol invasion and the other three (Moulana, Saadi and Hafez) belong to the Mughal or Ilkhani period. It is obvious that paying attention to this issue leads every researcher to investigate the effects of the Mongol invasion and conquest of Iran on the formation of Iranian thought and literature. Meanwhile, Hafez is a more attractive option to consider. Examining all dimensions of this event on all layers of Hafez's thought and art requires extensive research. For this reason, in this article, assuming this effect, we are only looking to explore the place of future thinking in Hafez's poetry. The findings of this article indicate that future...

تبلیغات