آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی  رابطه میان اخلاق و هنجار گریزی مدلینگ در میان دختران جوان و ارائه یک سنخ شناسی اخلاقی از آنان انجام شده است. روش به کار گرفته شده در پژوهش، روش کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 32 نفر از کنشگران فعال حوزه مدلینگ در مرکز مبارزه با جرائم سازمان یافته سایبری استان مازندران انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک در جنبش روش شناختی کیفی بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از وجود سه گونه یا سنخ اخلاقی در میان کنشگران می باشد: سنخ اخلاقی لذت گرایانِ ترجیح محور، ابزار گرایان و عادت گرایانِ از خود بیگانه. سنخ اخلاقی لذت گرایان ترجیح محور با سه رویکرد متفاوت- اِبرازی، پیامد گرای انگیزه محور و هنر ناب- بروز و ظهور می یابد. برخی از آنان لذت را در شهرت طلبی، برخی در خاص گرایی، برخی در مرئی شدن، عده ای دیگر در آگاهی بخشی به همنوعان، گروهی در فرصت سازی برای زنان و جمعی نیز در عدم مدیریت و دستکاری بدن و در نهایت عده ای نیز در کَت واکینگ[1] به مثابه یک هنر ناب جستجو می کنند؛ اما کنشگران با اخلاق ابزارگرایانه به مدلینگ تنها به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافی خاص مانند رهایی از خانواده پادگانی و انتقام از ساختار صلب مذهبی خانواده و پدر سالاری می نگرند. دختران جوانی که در گروه عادت گرایان از خودبیگانه قرار می گیرند، در مدلینگ نه هدف خاصی را دنبال می کنند و نه درپی لذت هستند. در این گروه، نوعی از خودبیگانگی شکل گرفته که مدلینگ را به کنشی عادت گون در آنها بدل ساخته است.                                                                       <br clear="all" />  

Moral Typology in Young Girl`s Tendency to Modeling

This Paper is to study the relation between morality and deviation known as “modeling” among young girls in order to present moral typology. The paper applied qualitative methodology. Data gathering process was through deep and semi-structured interviews with 32 models at mazandaran center of fighting with organized cyber crimes. Data analyses were accomplished through thematic analysis method under qualitative methodological movement. Three moral types were found out of research: Preference Hedonists, Instrumentalists, and self-alien habitual. The first moral types become apparent with three different views: Expressive, motive-centered consequentialism and pure art. Some of them find hedonism in being famous, some of them in being specific, some of them in being visible, some of them in advising other women, some group in making opportunity for women, some of them in lack of body management, and some in cat-walking as a pure art. But agents with instrumental morality observe modeling merely as an instrument to attach some specific goals such as escape from garrison-like family, or revenge from solid religious structure of family and patriarchy. The young girls who classified as self-alien habitual are not in search of any specific goal and hedonism.  Formation of alienation in such a group, makes modeling as a habitual action for them.

تبلیغات