زبان فارسی و کاربرد آن در همگرایی منطقه ای در جهان ایرانی
آرشیو
چکیده
زبان فارسی تنها زبان مهم خانواده ایرانی زبان ها است و در عین حال در کنار زبان عربی و ترکی، یکی از زبان های مهم و گسترده تمدن اسلامی است که از قلمرو خود بیرون آمده و تبدیل به یک زبان جهانی شده است. ایرانیان، مردمان افغانستان و تاجیکستان و بسیاری از ساکنان مناطق سمرقند و بخارا در ازبکستان، بخشهایی از قفقاز، هندوستان و پاکستان، بحرین، عراق، تنها از راه زبان فارسی می توانند به هم نزدیک شده و ارتباط برقرار کنند. از این رو زبان فارسی دو نقش «وراقومی » و «ورادینی » دارد که نشانگر اهمیت آن در جهان کنونی است. آفرینش های ادبی و خلاقیت های نویسندگی زیادی در سراسر جهان جریان دارد که متأثر از زبان فارسی، خلق می شود. در همین حال زبان فارسی، زبان علم و دستیابی به علم برای بسیاری کشورها و گروه های قومی متعدد در منطقه است. این زبان دارای ظرفیت هایی ارزشمند و کاربردیی است که می تواند در همگرایی بین کشورهای حوزه نوروز به عنوان ابزار کارآمد برای دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شود. در نوشتار حاضر با روش توصیفی و میدانی، چگونگی گسترش و حضور زبان فارسی در قلمرو جغرافیایی یاد شده بررسی و راهکارهایی برای حضور مؤثرتر در عرصه جهانی ارائه گردیده است.The Persian Language and its Functions in Regional Convergence in the Iranian World
Persian is the only important language of the Iranian family of languages and, at the same time, one of the major and vastly spoken languages of the Islamic civilization alongside Turkish and Arabic. Iranians, Afghans, Tajiks, and many of the people in Samarkand and Bukhara in Uzbekistan and in some regions of the Caucasus, India, Pakistan, Bahrain, and Iraq can communicate and socialize with each through Persian. Accordingly, Persian plays two ″trans- ethnic″ and ″trans- regional″ roles, which demonstrate its significance in today’s world. Presently, several creative literary works are presented to the world in this language; moreover, Persian is the language of science and facilitates access to scientific findings for many countries and ethnic groups in the region. This language enjoys certain invaluable and functional potentials with respect to the convergence of countries in the realm of Nowruz, which could be employed as an efficient tool in the general diplomacy of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. Here, following a descriptive method and employing some field studies, the author has examined the quality of the spread and presence of Persian in the above-mentioned geographical regions and provided some strategies for a more influential presence at the world level.