نقش آیات مبیّن مقاصد شریعت در ارزیابی روایات از دیدگاه مذاهب اسلامی
آرشیو
چکیده
قرآن به عنوان مهم ترین منبع در تشریع احکام در همه مذاهب اسلامی است. از سوی دیگر سنت به معنای قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم (ص) یا معصوم (ع) بعد از قرآن به عنوان پرکاربردترین منبع در میان تمامی مذاهب اسلامی به شمار می رود. یکی از معیارهایی که می تواند در ارزیابی روایات نقش مهمی را ایفا کند آیات مبین مقاصد شریعت است. این آیات، مبین احکام الهی نبوده، بلکه به بیان اهداف کلی شریعت پرداخته و یا در مقام بیان حکمت احکام هستند. مقاله حاضر در صدد آن است که با رویکرد توصیفی - تحلیلی به نقش این مقاصد در ارزیابی روایات بپردازد. در این مقاله کارکردهای آیات مبین مقاصد در ارتباط با روایات استخراج شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. توجه به نصوص قرآنی مبین مقاصد می تواند موجب برداشت های جدیدی از روایات شود به طوری که بدون توجه به این مقاصد چنین ظهوری شکل نمی گرفت. این نصوص قرآنی در فهم، تفسیر، تضییق و توسعه روایات تأثیرگذار است و در صورت تعدی از مرجحات منصوصه می تواند به عنوان یکی از مرجحات باب تعارض قرار گیرد و در نهایت شناخت این مقاصد می تواند به عنوان معیاری برای سنجش صحت متن روایات قرار گیرد. در مورد کاربرد مقاصد شریعت در یکی از مراحل اجتهاد یعنی مواجهه با روایات، اختلاف شدیدی بین محققین معاصر امامیه وجود دارد. در مقاله حاضر تلاش بر آن است تا با ارجاع این بحث به مباحث معهود فقهی و اصولی به اثبات آن بپردازد.The Role of Verses Showing the Purposes of Sharia (Maqāṣid al-Sharīʿa) in Assessing Narrations from the Perspective of Islamic Denominations
The Qur'an is the most important source of legislation in all Islamic denominations. Sunnah, i.e. the sayings, actions, and tacit approval of the Prophet Muhammad (pbuh) or the Infallibles (as), after the Qur'an, is considered also the most widely used source among all Islamic sects. A criterion that can play an important role in evaluating hadiths is considering the verses clarifying the general purposes of sharia ( maqāṣid al-sharīʿa ). These verses do not explain divine rulings ( aḥkām ), but rather explain the general goals of the sharia or express the wisdom behind the rulings. This article examines the role of these goals in evaluating hadiths, using the descriptive-analytical method. It studies and examines the functions of the verses clarifying the goals in relation to the extracted hadiths. Attention to the explicit Qur'anic verses which indicate the general goals can lead to new interpretations of such hadiths, so that without considering these goals, such outward meaning ( ẓuhūr ) would not be established. These Qur'anic verses have a significant impact on the understanding and interpretation, as well as the restriction and expansion of the hadiths. If they transgress the indisputable preferences ( murajjiḥāt-i manṣūṣah ) they may function as one of the preferences of the contradiction issue ( bāb-i taʿāruḍ ). Eventually, recognizing these general goals can be considered as a criterion for assessing the soundness ( ṣiḥat ) of hadiths. In one of the stages of ijtihad , i.e. facing religious narratives, there is a significant discrepancy among contemporary Shi'ite researchers regarding the application of the maqāṣid al-sharīʿa . The author intends to refer to the relevant legal and theoretical discussions to prove this point.