معمولاً نام مغولان در اذهان عمومی با صفاتی چون خشونت و بی رحمی همراه است و گاهی این سؤال پیش می آید که آیا آنها در خانواده های خود نیز به چنین صفاتی مُتّصف بوده اند؟ با مطالعه منابع آن دوره می توان به جایگاه خانواده نزد مغولان پی برد و دریافت که دختران به عنوان عضوی از نهاد خانواده، در قبایل مغول دارای جایگاه و منزلت خاصی بودند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چرا در بین مغولان با چنین پدیده ای که حتی در برخی جوامع به ظاهر متمدن نیز غیرمتعارف بوده است، مواجه ایم؟ ریشه اصلی و عوامل مؤثر در جایگاه والای دختران در قبایل مغول چه بوده است؟ در این مقاله ضمن پاسخ گویی به سؤالات مذکور، به بررسی کارکرد دختران در زمینه های گوناگون نیز پرداخته ایم. دستاوردهای تحقیق حاضر را می توان در مواردی چون حضور برابر و یکسان دختران و پسران در عرصه های گوناگون، پویا و فعال بودن دختران و به عبارتی عدم انزواگزینی و گوشه نشینی آنها براساس سنت های قبیله ای و زندگی عشیره ای آنها مطرح کرد. سرمنشأ بسیاری از موارد مذکور را می توان در افسانه ها، سنت ها و آداب و رسوم آنان دید. با توجه به اینکه برای مغولان رسم دختر گرفتن از قبایل دیگر، امری حیاتی تلقی می شد و با اهداف مختلف انجام می گرفت، باید گفت ازدواج دختران یکی از عوامل پیونددهنده و متحدکننده قبایل به شمار می رفت و تمکّن مالی و ثروت قبایل را به همراه داشت. در این پژوهش تلاش شده است از روش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره مندی از شیوه کتابخانه ای استفاده شود.