تحلیل گفتمان قدرت در نگاره «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» در شاهنامه طهماسبی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه: نقش و کارکرد ایدئولوژیک تصاویر در شاهنامه های مصور و از آن جمله «شاهنامه طهماسبی» از گسترده ترین مباحث گفتمانی پیرامون این اثر ارزشمند است. مسأله تأویل گرایی متون حماسی به عنوان موقعیتی راهبردی برای تبیین ساختار قدرت در عصر صفوی از دیگر موضوعات قابل توجه در این حیطه است. برخی از این تصاویر، به واسطه پیوستگی با یک شخصیت اسطوره ای خاص، اهمیت بیشتری پیدا کرده و روایت حماسی آن ها با کنش های تاریخی درهم تنیده شده است. روایت «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» از این جمله است. بنابراین مهمترین مسأله پژوهش حاضر، تبیین چگونگی کارکرد و بازنمایی قدرت در نگاره مذکور است. انجام یک تحلیل دقیق از «نگاره تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» برمبنای نشانه های تصویری موجود در نگاره و انطباق آن با مؤلفه های برون متنی هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی بوده، داده های آن با جستجو در منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی، با در نظر گرفتن مضمون روایی و تصویری، به روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام گرفته است.یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نگاره تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو، راهبردهایی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی و بازنمایی منفی دیگری برای نشان دادن برتری کیخسرو به کار گرفته شده است. خوانش لایه های معنایی اثر در ارتباط با جهان پیرامون متن، نشانگر دلالت این اثر به رخدادهای تاریخی پیرامون نگاره در تطابق با نگرش و عملکرد پادشاهان صفوی است. به نظر می رسد بازتولید روایت اسطوره ای تسخیر دژ بهمن، به عنوان مهمترین بخش حماسی «شاهنامه فردوسی»، در فضای سیاسی- فرهنگی روزگار صفوی، مجالی راهبردی برای ترسیم آرمان های شاهانه بوده است.نتیجه گیری: در نگاره «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» نوعی رابطه فرازمانی میان روایت اسطوره ای و روایت تاریخی دیده می شود. الحاق «بافت تاریخی» به «بافت اسطوره ای»، از دیگر موارد قابل توجه در این حیطه است. به نظر می رسد بازتولید روایت اسطوره ای تسخیر دژ بهمن، به عنوان مهم ترین بخش حماسی شاهنامه فردوسی، در فضای سیاسی- فرهنگی روزگار صفوی، مجالی راهبردی برای ترسیم آرمان های شاهانه بوده است.Analyzing the Discourse of Power in the Painting "The Conquest of Bahman Castle by Kay Khosrow" in Tahmasp Shahnameh
Introduction: The ideological role and function of images in illustrated Shahnamehs, including "Tahmasap Shahnameh", is one of the most widely discussed topics in this valuable work. The hermeneutics of epic texts as a strategic situation for explaining the structure of power in the Safavid era is one of the other significant issues in this field. Some of these images have become more important due to their association with a certain mythological character, and their epic narrative is intertwined with historical events. The narration of " The Conquest of Bahman Castle by Kay Khosrow" is in this area. Therefore, the most important problem of the current research is to explain how power works and is represented in the mentioned painting.Research Method: This research is descriptive-analytical, and the data has been collected by searching library and documentary sources. The method of data analysis is qualitative, considering the narrative and visual content using a critical discourse approach.Findings: Strategies such as polarity, positive representation of the insider group, and other negative representations have been used to show the superiority of Kay Khosrow" in the painting "The Conquest of Bahman Castle by Kay Khosrow". The reading of the semantic layers of the work concerning the world around the text shows the implication of this work on the historical events surrounding the painting following the attitude and performance of the Safavid kings. It seems that the reproduction of the mythical narrative of the conquest of Bahman Castle, as the most important epic part of Ferdowsi's Shahnameh, in the political-cultural context of the Safavid era, was a strategic opportunity to depict royal ideals.Conclusion: In the painting "The Conquest of Bahman Castle by Kay Khosrow", a kind of trans-temporal relationship can be seen between the narrative of myths and the historical narrative. The addition of "historical context" to "mythical context" is one of the other notable cases in this area. It seems that the reproduction of the narrative of the conquest of Bahman Castle, as the most important epic part of Ferdowsi's Shahnameh, in the political-cultural context of the Safavid era, was a strategic opportunity to depict royal ideals.