آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبان های فارسی و عربی پرداخته که با حوزه های مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. از این طریق، شیوه اندیشیدن سخنگویان زبان های مذکور در این حوزه درک می شود و شباهت ها و تفاوت های میان آنها نمایان می گردد. افزون براین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و به ظاهر نامنظمِ ظرف انگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق به صورت تحلیلی و درچارچوب استعاره شناختی است. مطالعات مقایسه ای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبان های مختلف و شناسایی استعاره های فرهنگ بنیاد توانسته اند در درک شناختی فرهنگ ها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، می توان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتاً ماده ای دانسته اند که گلو را بند آورده (غصّ، شجا، جرِض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالی که فرد فارسی زبان، غم را عمدتاً خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورت دادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحت فشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخمِ دل گشته است (خونِ دل می خورد)؛ یعنی خوردن غم مایه زخم و خون شدن دل است.

Conceptualizing Sadness through the Conceptual Domain of Container in Persian and Arabic Languages

The present study surveys the concept of sadness in those parts of Persian and Arabic languages which have been conceived and expressed through the source domain of container in order to illustrate the way speakers of the above languages think in this domain, as well as the similarities and differences between them. Moreover, the study intends to reveal the order behind the discrete and seemingly irregular expressions of the sad person as a container and describe its cognitive system. The method employed in this research is analytical-semantic. Conducting comparative studies, understanding how common concepts are structured in the conceptual system of speakers of different languages, and identifying culture-based metaphors play an important role in the cognitive understanding of cultures. For instance, through the results of the present study, it can be stated that Arabic speakers consider sadness to be mainly something that blocks their throats (غصّ، شجا، جرض for example); i.e. the blockage is prominent while Persian speakers consider sadness to be mainly something edible (غم/ غصه خورد meaning He ate sadness/grief). That is to say, the difficulty of swallowing is not prominent in Persian and the problem is that this food has accumulated in the heart (stomach) and puts this organ under pressure (دلم ترکید meaning My heart exploded), or that this food has wounded the heart (خونِ دل می خورد meaning Eating sadness caused the heart to bleed).

تبلیغات