آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیب شناسی در اختلال های گوناگون به ویژه اختلال وسواسی اجباری است. خشم یکی از این هیجان های اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافته های اندک نیز تناقض های متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ایجاد یک مدل یکپارچه برای تجربه خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه برخاسته از زمینه بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طرح نظام مند اشتروس و کوربین (1990) استفاده شد. سپس مقوله ها در یک مدل پارادایمی برخاسته از زمینه سازمان دهی شد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر شرایط علّی، زمینه، شرایط میانجی، چگونگی تجربه خشم، راهبردهای مدیریت و پیامدهای آن در این افراد است. این یافته ها بر لزوم برنامه های پیشگیرانه با تکیه بر متغیرهای علّی و طراحی برنامه های درمانی بر این اساس تاکید دارند.

The experience of the anger in individual with Obsessive Compulsive Disorder: A Qualitative Study

Emotional disturbance is a central attribute of pathology in various disorders, in particular obsessive-compulsive disorder. Anger is one of the main emotions that has been neglected and these few findings have many contradictions and a lot of turmoil. Therefore, the present study aimed to develop an integrated model for experiencing anger in these individuals. This research was qualitative research and was the kind of grounded theory. Participants were 29 individuals with obsessive-compulsive disorder who were selected by purposeful sampling and snowball sampling. Also Data collection was through semi-structured interviews, narrative interviews and imagery. In order to analyze the data, the systematic scheme of Strauss and Corbin was used based on three open, axial and selective coding steps. Then the categories were organized in a paradigmatic grounded model. The results of this research show the causal conditions, context, intervening conditions, how to experience anger, management strategies and its consequences in these individuals. These findings emphasize the need for preventive programs based on causative variables and the design of therapeutic programs based on these findings to improve the symptoms of the disorder. Further research is needed to revise and complete the identity of obsessive-compulsive disorder.

تبلیغات