آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

پرداخت اعتبارات خرد از رهیافت های مهمی است که با اهداف مختلفی از جمله بهسازی و مقاوم سازی مسکن در جوامع محلی مورد توجه قرار می گیرد. در ایران نیز اعتبارات مقاوم سازی مسکن روستایی از برنامه چهارم توسعه با حمایت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شروع گردید و اکنون بیش از 7 سال از اجرای آن می گذرد. پژوهش حاضر، به شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر تقاضای دریافت تسهیلات اعتباری مسکن روستایی با تأکید بر عوامل مکانی- فضایی در سکونتگاه های بخش وراوی شهرستان مهر استان فارس پرداخته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از داده های کمی و کیفی است. در این راستا ابتدا وضعیت مساکن 11 سکونتگاه بخش به تفکیک بر اساس داده های میدانی و طرح های هادی، شناسایی و با میزان متقاضیان اعتبارات مسکن در هر روستا مقایسه گردیده و سپس شاخص های مرکزیت مکانی، جمعیت، نرخ رشد جمعیتی، فاصله و نظام دسترسی در تقاضای دریافت تسهیلات مسکن مورد کنکاش قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که بین نیاز روستائیان به وام مسکن با میزان تقاضای آنان برای دریافت وام، در سکونتگاه های مرکزی و پیرامونی تفاوت وجود دارد، به نحوی که نزدیک به 80 درصد متقاضیان اعتبارات مسکن روستایی از دو سکونتگاه وراوی (مرکز بخش) و خوزی (مرکز دهستان) بوده اند. ضریب همبستگی دریافت تسهیلات مسکن با شاخص میزان مرکزیت مکانی برابر با 0.981 و شاخص تعداد جمعیت سکونتگاه ها برابر با 0.954 است که نشان از معناداری این شاخص ها با تقاضای دریافت تسهیلات اعتباری مسکن دارد اما در شاخص نرخ رشد جمعیت برابر با 0.183- در شاخص وضعیت مساکن قدیمی و مخروبه برابر با 0.531- و در شاخص میزان دسترسی به مراکز کانونی برابر با 0.577- است که عدم معناداری با تقاضای دریافت تسهیلات را نشان می دهد. به طور کلی براساس یافته های پژوهش می توان استنباط کرد که در محدوده مورد مطالعه، ساکنان دو سکونتگاه مرکزی وراوی و خوزی که دارای فرایند رو به بهبود از نظر توسعه ای و رشد مثبت جمعیتی هستند گرایش بالاتری به دریافت تسهیلات اعتباری و بالعکس ساکنان اغلب سکونتگاه های پیرامونی و کوچک تر که با رکود توسعه ای و رشد منفی جمعیتی مواجه اند گرایش کمتری به دریافت تسهیلات اعتباری یاد شده دارند.

تبلیغات