تقسیم موجودات به مادی و مجرد ازجمله آموزه های فیلسوفان پیش از صدرالمتألهین است که گرچه مورد پذیرش او نیز واقع شد، در چارچوب مبانی فلسفی وی تفسیر تازه ای یافت. وی با تقسیم تجرد به برزخی و عقلی، برخی ادله فیلسوفان پیشین بر اثبات مغایرت نفس و بدن را برای اثبات تجرد برزخی نفس به کار برد که ازجمله آنها دلیلی از ابن سیناست که بر ثبات نفس و تغییر بدن مبتنی است. از این استدلال می توان دست کم سه تقریر ارائه داد که برخی از آنها در آثار صدرالمتألهین یافت می شود. با تحلیل استدلال، آشکار می شود که در مقام به کارگیری استدلال یادشده به منظور اثبات تجرد نفس، همه فروض محتمل توسط فیلسوفان بررسی نشده است. درعین حال با نظر به برخی آرای فیلسوفان می توان همچنان از این دلیل دفاع کرد. در نهایت گرچه این دلیل مستقیماً نوعی خاص از تجرد را ثابت نمی کند، از دیدگاه صدرالمتألهین باید آن را صرفاً مثبت تجرد برزخی نفس تلقی کرد؛ چراکه به باور او فقط کسانی از تجرد عقلی برخوردارند که کلی را درک کنند و افراد بسیار اندکی قادر به درک کلی اند. پس ادله ای که تجرد همه نفوس انسانی را ثابت می کنند، براساس دیدگاه صدرا، جز تجرد برزخی را شامل نمی شوند.