خودِ دیگر من: کشف بنیاد اخلاقی متافیزیک در اندیشۀ ارسطو (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تفسیر غالب از نسبت میان متافیزیک و امر اخلاقی و عملی در آموزه های ارسطو، تفسیر تفکیکی است. طبق این تفسیر، ارسطو عقل و حکمت نظری را از عمل جدا می داند و از دید او میان متافیزیک و حکمت عملی، ارتباطی نیست. تقسیم عقل و دانش به نظری و عملی که معمولاً با نوعی ارزشگذاری همراه است، در تاریخ فلسفه پیامدهایی به همراه داشته است. در قرن اخیر، برخی متفکران به لوازم خطرناک این تفکیک برای جهان انسانی اشاره کرده اند و ارسطو را به عنوان واضع این تفکیک نقد می کنند. در این نوشتار نشان می دهم که تفسیر تفکیکی از آموزه های ارسطو درباره متافیزیک تفسیر دقیقی نیست. بلکه بازخوانی و تحلیل متون ارسطو در حوزه متافیزیک، اخلاق و زیست شناسی روشن می کند که در منظومه فکری او، لحظه تولد متافیزیک یک لحظه اخلاقی است و متافیزیک برای انسان، فقط در مواجهه و روی داشتن به سوی دیگری امکان تحقق دارد. در این بازخوانی با بررسی کارکردهای مفهوم کلیدی «نوس» در تقویم متافیزیک ارسطویی توضیح داده می شود که نوس مبنای امکان و عینیت متافیزیک ارسطویی و یگانگی متافیزیک با خلاق است. کشف یگانگی در عین غرابت دیگری، وضعیتی است که متافیزیک در آن آغاز می شود و به پیش می رود. این کشف، با دو کارکرد هستی شناسانه و معرفت شناسانه نوس ممکن می شود. بر این اساس، در فهمی دقیق تر از لحظه پیدایش متافیزیک، در تفسیر مبنی بر گسست عمل و نظر در آموزه های ارسطو باید تردید کرد.My Other Self: Discovering the moral foundation of Metaphysics in Aristotle
The dominant interpretation about the relation between metaphysics and morality in Aristotle’s thought is the separative interpretation. According to this understanding, Aristotle divides the piratical from the theoretical reason/ wisdom- hence a radical historical disassociation between metaphysics and morality. This division of the theoretical/ practical has brought about some crucial implications in the history of philosophy. During the recent decades, some philosophers have demonstrated the dangerous implications of this separation for the human world and criticized Aristotle for establishing this division. In this article, I argue that the separative interpretation of Aristotle is not based on an accurate understanding of his texts. A close study in his writings in different fields would unravel that the birth of metaphysics is joined to the birth of morality from his viewpoint. The possibility of metaphysics is based on an encounter with the other and being toward the other. Analyzing the different functions of ‘nous’ in the formation of metaphysics, I will discuss that nous underlies the possibility and objectivity of (Aristotelian) metaphysics and the unity of metaphysics with morality and practice. Discovering the unity within the strangeness of the other is the situation in which metaphysics begins. This situation is based on the both ontological and epistemological functions of nous. According to this understanding, the separative interpretation of Aristotle’s metaphysics is to be seriously doubted.