آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

هدف این پژوهش تحلیل رمان احتمالاً گم شده ام نوشته سارا سالار و تبیین این مسئله است که، در جامعه ایرانی، میان روابط اجتماعی با مفاهیم روان شناسانه و کهن الگوهای یونگ چه نسبتی وجود دارد و کهن الگوها چگونه روابط ما را با خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهند. بر این اساس، با کاربست ترکیبی نظریه پنجره جوهری جوزف لوفت و هری اینگهام و کهن الگوهای یونگ (آنیما و آنیموس، سایه، اعداد و نماد)، شخصیت های این رمان تحلیل شده اند. نگارندگان، پس از خوانش رمان، با توجه به نظریه پنجره جوهری و مفاهیم نظریات یونگ درباره کهن الگوها، به این نتیجه رسید که راوی برای مواجه شدن با ناحیه کور و پنهانِ خود نقاب از صورت برمی دارد و برای یک روز، درحالی که زندگی در زمان حال را تعلیق کرده، گذشته اش را استیضاح می کند؛ به حیاط مربعی شکل ناخودآگاه خود می رود و با منطقه ای از شخصیت خویش که برای دیگران و خودش ناشناخته است مواجه می شود. در این روایت که در طول یک روز اتفاق می افتد، راوی بارها با ناحیه پنهان و کور خود مواجه می شود؛ از دریچه این شناخت است که می خواهد از گم شدن در گذشته رهایی یابد و در زندگی حال به تعادل برسد. راوی با شناخت ناخودآگاه جمعی (ناحیه ناشناخته) خود و در پی آن، با خودگشودگی و افشا، منطقه گشوده شخصیت خود را گسترش می دهد و در برقراری ارتباط با خود و دیگران به تعادل می رسد.

تبلیغات