آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

نگارندگان در این مقاله درصددند تا از رهگذر شیوه توصیفی - تحلیلی، به بررسی مفهوم آزادی از نگاه سه دین اسلام، مسیحیت و زرتشتی گری از یک سو و فلسفه سیاسی آیزایا برلین از سوی دیگر، بپردازند و به برآیند دیدگاه او در باب آزادی درگفتمان حقوق بشر نظر افکنند. در ادیان الهی به آزادی انسان توجه چشمگیری شده است. مبنای تمام ادیان الهی بر این اصل استوار است که انسان موجودی آزاد است و توانایی انتخاب دارد. آیزایا برلین، میان مداخله دیگران که به سلب آزادی های سیاسی منجر می شود و ناتوانی از برخورداری از یک خواسته و نیل به هدف، قائل به تمایز است و ناتوانی در راه رسیدن به هدف را فقدان آزادی نمی داند. بر همین مبنا، وی در تحلیل خود از آزادی، دو مفهوم آزادی مثبت و آزادی منفی را از هم متمایز می کند. بحث آزادی منفی و مثبت به سان میراث آیزایا برلین، اندیشه ورزان حقوق بشری را به دو گروه تقسیم نموده است. در ساحت حقوق کلاسیک بشری، مدافعان آزادی منفی ستون فقرات حقوق بشر معاصر را حق ها و آزادی های مدنی و سیاسی خواهند دانست، در حالی که برای مدافعان آزادی مثبت، حق های رفاهی پررنگ تر خواهند بود، البته در این میان، مداخله دولت در توسعه و گاه تحمیل حق های فرهنگی نیز برای مدافعان آزادی مثبت، مداخله حداکثری است. شایسته یادآوری است که برای مدافعان آزادی مثبت، امکان مداخله حتی در نوع کیفری آن از سوی دولت در ساحت پی گیری و تأمین خیرهای مشترک و جمعی وجود دارد و همین می تواند به آن چه برلین آن را مسخ آزادی مثبت می نامد و در نتیجه خودکامگی، بینجامد.

تبلیغات