هدف مطالعه حاضر این است که بازنمود طرحواره های تصوری در توصیفات زبانی کودکان بینا و نابینا در دو گروه سنی 6-8 و 8-10 سال را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص شود که فقدان حس بینایی تا چه حد می تواند در بازنمایی سه طرحواره مد نظر در تحقیق، (طرحواره های فضا، مسیر و نیرو) مؤثر باشد. به این منظور، از 10 کودک بینا و 10 کودک نابینا خواسته شد تا در قالب مصاحبه 20 موقعیت عینی را توصیف کنند که در مجموع، 944 جمله حاوی سه طرحواره از داده ها استخراج شد. بررسی های آماری نشان می دهد که کودکان بینا در قیاس با کودکان نابینا به طور میانگین و به شکل معناداری سه طرحواره را به میزان بیشتری به کار برده اند؛ به طوری که میانگین رتبه ای برای کودکان بینا 33/4 و برای کودکان نابینا 67/2 می باشد. به نظر می رسد کودکان نابینا به این علت که فاقد یکی از حواس پنج گانه هستند؛ دریافت های حسی-ادراکی محدود تری نسبت به گروه مقابل دارند و گستره محدودتری از محیط را ادراک کرده و آن را به زبان نیز منتقل می کنند. این در حالی است که عامل سن تأثیر چندانی در بازنمایی طرحواره ها نداشته است. علاوه براین، بررسی تفاوت بازنمایی تک تک طرحواره ها نشان داد که کودکان نابینا از طرحواره فضا به میزان بیشتری نسبت به کودکان بینا استفاده کرده اند. در مقابل، کودکان بینا طرحواره نیرو را به طور معنا دار در قیاس با کودکان نابینا به میزان بیشتری به کار برده اند که به نظر می رسد چنین تفاوتی با میزان پیچیدگی طرحواره های تصوری مرتبط باشد.