آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

نفس شناسی صدرالمتألهین به جهت نوآوری هایی خاص مانند حرکت جوهری و حدوث جسمانی نفس به گونه ای متمایز تکون نفس و ارتباط با بدن و بقای نفس پس از بدن را تبیین کرده و از بسیاری چالش های نفس شناسی فلسفی دوگانه انگارانه عبور کرده است. نگاه به نفس در نفس شناسی حکمت متعالیه صدرالمتألهین هم از حیث ذات و هم از حیث تعلق به بدن بوده است. تعریف ناظر به حیث تعلقی نفس به بدن به طور کامل تبیین شده است، اما این تعریف را نمی توان برای نفس شناسی از حیث ذات نیز در نظر گرفت. تعریف برآمده از نفس شناسی مبتنی بر ذات چیزی شبیه به حدود اشیاست؛ میزان دور شدن از ماده به معنای فقدان ها و میزان تحقق ادراک در هر موجودی معرف نفس هر موجود و ویژگی های ممیزه آن نوع است که شامل همه موجودات جهان می شود و مبتنی بر سریان حیات و علم در همه اجزای جهان است. این نوع هویت بخشی به نفس هماهنگی کاملی با محتوای وحدت تشکیکی وجود، یگانه انگاری غیرفیزیکالیستی نفس و بدن، شواهد آیات و تجربه های بشر در علوم گوناگون دارد.

تبلیغات