نظریه تطور، از بدو انتشار موجی از مخالفت های فلسفی و دینی را برانگیخت. تفسیر متعارف امروزین این نظریه نیز در چالش با خداباوری تلقی می گردد. طبیعی است که تلاش هایی از بدو پیدایش این نظریه تا به امروز در راستای نشان دادن سازگاری یا ناسازگاری دعاوی این نظریه با آموزه های دینی صورت گرفته است. الیوت سوبر، فیلسوف زیست شناسی برجسته معاصر، روایت بدیعی از نسبت تطور و خداباوری ارائه نموده است. او می کوشد با نشان دادن خصلت احتمالاتی نظریه تطور، سازگاری آن را با وجود عوامل پنهانِ تعین بخش (و از جمله خدا) نشان دهد و از سوی دیگر، نسبت ادعای هدایت نشده بودن جهش های زیستی را با خداباوری بررسی کند. دستاورد نهایی بررسی های او این است که نظریه تطور، نسبت به دعاوی خداباورانه خنثاست و بنابراین ضوابط طبیعت گرایی روش شناختی را رعایت می کند. در این مقاله، موضع سوبر تشریح شده و نهایتاً مورد ارزیابی قرار گرفته است. به نظر می رسد تصویری که او از هدایت نشده بودن تطور مبتنی بر شواهد تجربی ارائه می کند، ناتمام است و او به صورت نابجا از جهش های هدایت نشده به تطور هدایت نشده منتقل شده است.