آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

در این نوشتار علاوه بر اعلام موضع درباره وحدت و یا تعدد نوعی نفوس بشری به دنبال پاسخی درخور برای حل معمای روان شناختی چگونگی ماهیت انسان هستیم. یکی از مباحث مطرح در علم النفس فلسفی، مسئله وحدت و یا تعدد نوعی نفوس انسانی است. اندیشمندان مسلمان در این زمینه اقوال مختلفی را مطرح ساخته اند و علاوه بر اقامه استدلال از شواهد قرآنی و روایی در تثبیت اندیشه خود بهره برده اند. برخی حکمای اسلامی معتقد به وحدت نوعی نفوس و برخی دیگر معتقد به تعدد آن هستند. در این میان صدرالمتألهین در بعضی کتب خود نظری بینابین ارائه داده و به وحدت ابتدایی نفوس در نوع و در عین حال کثرت نوعی آنها طی یک حرکت جوهری رأی داده است. این مسئله فلسفی قرابت سازنده ای دارد با مسئله مطرح در روان شناسی تحت عنوان ماهیت روان شناختی انسان که در آن روان شناسان دیدگاه های مختلف و بعضاً متضادی بیان کرده اند. بعضی ماهیت انسان را خنثا دانسته اند، برخی آن را دارای تمایلات شر انگاشته اند و بعضی نیز تمایلات خیر را به آن نسبت داده اند. با حل مسئله وحدت یا تعدد نوعی نفوس در حکمت اسلامی، پاسخی درخور به پرسش مطرح شده در علم روان شناسی داده می شود.

تبلیغات