در دوره ایوبیان (حک 567تا658ق/1173تا1260م)، وجود فرقه ها و مذهب های مختلف از چالش های مهم پیش روی آنها بود؛ به گونه ای که این دولت را مجبور کرد در قبال آنها سیاست های متفاوتی در پیش بگیرد. در این میان، از مهم ترین گروه های مذهبیِ دوره مذکور باید به صوفیه اشاره کرد. در دوره ایوبی، صوفیان موفق شدند بر بخش های مختلف جامعه تأثیر گذارند و با دولت روابط نزدیکی برقرار کنند؛ اما مطالعه های مربوط به صوفیه، به طور عمده به بستر تاریخی که صوفیان در آن می زیستند، توجه کافی ندارند؛ همچنین از اوضاع زمانه و راه های تعامل و ارتباط آنها با نهادهای مختلف اجتماعی، به ویژه نهاد حاکمیت، تاکنون تحلیل درخوری ارائه نشده است.پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی، درصدد پاسخ گویی به این پرسش هاست: در عرصه پر منازعه دولت ایوبیان، صوفیان از نظر سیاسی، اجتماعی، نظامی و مذهبی چه جایگاهی داشتند؟ چگونه موفق شدند در معادله های مربوط ایفای نقش کنند؟ نتایج بررسی نشان می دهد در این دوره، صوفیان موفق شدند در بخش های مختلف جامعه نفوذ کنند و علاوه بر در پیش گرفتن رویکرد تعاملی مذهب دولت و بهره مندی از منافع مادی و اقتصادی، مثل ساخت و گسترش مراکز صوفیه، حمایت ایوبیان را کسب کنند. در مقابل نیز، به حل بخشی از مشکلات سیاسی و اجتماعی و نظامی ایوبیان کمک کنند.