این پژوهش با هدف مقایسه دانش آموزان ابتدایی کلاس های چند پایه و عادی از نظر سازگاری اجتماعی و ادراک از محیط انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از لحاظ روش از نوع علی مقایسه ای و از جهت طرح تحقیق از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کلاس های چندپایه و عادی مشغول به تحصیل مدارس شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 98- 97 بود. 300 دانش آموز دختر و پسر به شیوه نمونه گیری در دسترس که 150 نفر آن ها در کلاس های چندپایه و 150 نفر از آن ها در کلاس های عادی بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های سازگاری اجتماعی سینها و سینگ و ادراک از کلاس یا محیط یادگیری فراسر، فیشر و مکروبی بود. محاسبه ی پایایی با روش آلفای کرونباخ و روایی محتوایی آن توسط خبرگان و اهل فن مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تی گروه های مستقل) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان کلاس چندپایه و عادی، در سازگاری اجتماعی در مقیاس کلی و ابعاد سازگاری اجتماعی، سازگاری هیجانی و سازگاری تحصیلی و همچنین ادراک از محیط و ابعاد همبستگی، مطالعه و پژوهش و جهت گیری هدفی تفاوت معنادار وجود دارد. بین دو گروه دانش آموزان کلاس چندپایه و عادی، در حمایت معلم، درگیری ذهنی، همکاری و عدالت و انصاف تفاوت معنادار وجود ندارد. بنابراین دانش آموزانی که در کلاس های عادی تحصیل می کنند، هم از لحاظ سازگاری اجتماعی و ابعاد آن و هم از لحاظ ادراک از محیط و ابعاد همبستگی، مطالعه و پژوهش و جهت گیری هدفی وضع بهتری نسبت به دانش آموزانی که در کلاس های چندپایه تحصیل می کنند، داشتند.