مطالب کتاب آموزشی باید به گونه ای سازماندهی شوند که دانش آموز ضمن حرکت در مسیری هموار، به طور تدریجی با فرایند یادگیری درگیر شودوگام به گام در یک مارپیچ ارتقا یابنده،خود در تولید مفهوم مشارکت کند.در چنین فرایندی ممکن است، مقداری از دانش به صورت انتقالی و مقداری از طریق کشف،مقداری از طریق درگیر شدن در فعالیت های مبتنی بر مهارت های فرایندی و مقداری از طریق تعامل با دیگران حاصل شود.در همه ی این مراحل،مهم ترین امر غلبه ی محوریت یادگیری فعال بر حجم یادگیری های انفعالی است.از این رو کتاب های درسی نیز باید متناسب با این هدف تدوین گردند و نقایص احتمالی آن ها در این زمینه رفع گردد.هدف این پژوهش نیز تحلیل محتوای کتاب علوم سوم ابتدایی از منظر فعال و غیر فعال بودن محتوا با استفاده از روش ویلیام رومی می باشد.روش مورد استفاده تحلیل محتوا و جامعه ی آماری پژوهش،کتاب علوم سوم ابتدایی سال 1395 بود.نمونه انتخاب شده شامل14 صفحه از دو فصل کتاب بود که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیده است،در هر فصل تمامی جملات،تصاویرو فعالیت ها انتخاب و کدگذاری گردیدند.نتایج تحقیق نشان داد که ضریب درگیری دانش آموزان با متن کم تر از 0.4 می باشدو این یعنی متن نتوانسته به اندازه ی کافی دانش آموزان را به فعالیت وادارد.ضریب بالای 1.5 در فعالیت ها بیانگر درگیری زیاد است.ضریب درگیری تصاویر نیز در حد متوسط بوده و ضریبی بین 0.4 و 1.5 را دارا هستند.به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بخش های مختلف کتاب مکمل هم هستند و غیرفعال بودن متن توسط فعال بودن فعالیت ها پوشش داده می شود.