هدف پژوهش حاضر تحلیل کنش گفتاری و زمینه سیاسی در اندیشه امام خمینی می باشد. سئوال اصلی این است که چه ارتباطی میان زمینه های اجتماعی - سیاسی و نگارش متون توسط امام خمینی وجود دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا از نظریه ابراهیم برزگر مأخذ از کتاب سیاست به مثابه صراط و نظریه کنش گفتاری با توجه به زمینه های سیاسی استفاده شود. امام خمینی در ابتدا با کتاب هایی مانند کشف اسرار ،کنش گفتاری خود را در جهت بیدار کردن، مخالفت با انفعال حوزه و مردم نسبت به وقایع روز دنبال کردند. در مراحل بعد گفتار و نوشتار ایشان به تدریج سعی در اصلاح ایدئولوژی سلطنت و با عدم نتیجه گرفتن با این روش به سوی تغییر هنجار مرسوم و تکوین هنجار خویش با نگارش کتاب های ولایت فقیه، البیع و... تغییر جهت یافت. در مراحل بعد با تکوین و تثبیت هنجار مرسوم یعنی حکومت اسلامی و ولایت فقیه، به نظام سازی و نهادسازی پرداختند. ؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که سیر تکوین هنجار مرسوم امام خمینی با توجه به زمینه های مختلف توسط ایشان و با نگارش کتاب ها و رساله های مختلف آغاز گردید. این تلاش ها در قالب انقلاب اسلامی، با مجاهدت های علمی و رهبری عملی به بار نشست و مسیر انقلاب را به عنوان یک صراط مستقیم برای همگان مشخص کردند.