حوزه علمیّه به عنوان نهادی علمی−تبلیغی دارای رسالتی گسترده در عرصه امور دینی است و می تواند نقش مهمی را در عرصه تبلیغ جهانی آموزه های قرآنی ایفا کند. مسئله آن است که با مطالعه و مشاهده آموزه های دینی مؤثر و مطرح در عرصه بین الملل و اسناد بالادستیِ نگاشته شده، برنامه ریزی عملیاتی برای تبلیغ این آموزه ها متناسب با قابلیت ها نبوده است. پرسش اساسی آن است که بایسته های تحول حوزه های علمیه در عرصه بین الملل و «تبلیغ جهانی آموزه های قرآنی» برای تحقق چشم انداز و مأموریت هایِ موجود چیست؟ پژوهش این مقاله به صورت کیفی و چارچوب آن از نوع استقرایی است. جمع آوری داده ها به روش اسنادی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه بایسته ها از روش نظریه مبنایی استفاده شده است. یافته مقاله بیانگر آن است که توجه به بایسته های قرآنی «اصل دعوت»، هویت فردی طلاب به مثابه کنشگر، گفتمان های رقیب و گفتمان سازی تبلیغی حوزه، تمرکز حوزه بر مراکز غیردولتی و سیاستگذاری اجتماعی و بهره مندی از ایده جنبش های اجتماعی، برای تحققِ تبلیغ جهانیِ مؤثر حوزه های علمیه حائز اهمیت است. همچنین با افزودن الگوی پیشنهادی قدرت نرم و توجه به تمهیدات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی برای مخاطبانِ دعوت و تحول جدّی در رویکرد اجتماعی طلاب، تاثیرگذاریِ تبلیغ جهانیِ حوزه افزایش می یابد. از این رو توجه به تقویت «هویت جمعی طلاب»، همبستگی اجتماعی، جامعه محور بودن تبلیغ، به خصوص تعمیقِ احساس پیوستگی حوزه با فرهنگ و ارزش های مشترک دینی در میان تنوع قومی و ادیان و مذاهب گوناگون، نقش بسزایی در تحول اجتماعیِ تبلیغ ملی و جهانی آموزه های قرآنی دارد.