آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

دوران طولانی سلطنت شاه تهماسب صفوی (1524تا1576م/930تا984ق)، شاهد دگرگونی های فراوانی در سیاست خارجی ایران بود. در این دگرگونی، مسئله عثمانی متغیر مستقل بود. برای شاه محتاط صفوی، تنش زدایی با حکومت عثمانی اولویت اصلی سیاستِ خارجی بود؛ به طوری که متغیر وابسته، یعنی رابطه با دولت های اروپایی ازجمله ونیز، از رابطه با عثمانی تأثیر می گرفت. اگر تا پیش از انعقاد پیمان صلح آماسیه (962ق/1555م) ونیزیان به اتحاد با ایران علیه عثمانی امید داشتند، پس از انعقاد این پیمان، تلاش آنها با شکست روبه رو شد. انصراف ناگهانی ونیزیان از درخواست اتحاد با ایران که در پی اعزام میکله ممبره (Michele Membre) صورت گرفت و صلح آنها با عثمانی (946ق/1539م)، خشم شاه تهماسب را برانگیخت و سفیر ونیزیان را مرخص کرد. با مرگ سلطان سلیمان قانونی (974ق/1566م) و به حکومت رسیدن سلطان سلیم دوم، نامبرده با لغو معاهده های پیشین با ونیزیان و تهدید آنها باعث شد این دولت شهر ایتالیایی بار دیگر به فکر اتحاد با ایران بیافتد. به همین منظور، پس از انعقاد پیمان مقدس با برخی از دولت های اروپایی، خواجه علی تبریزی و وینچنتزو دی آلساندری (Vincenzo di Alessandri) روانه دربار شاه تهماسب شدند تا روند اتحاد را بیازمایند؛ اما شاه تهماسب هرگز به سفیر ونیزی روی خوش نشان نداد. عواملی چند باعث شد شاه تهماسب به سفیر ونیز توجهی نکند و باوجود اصرار سفیر و برخی شاهزادگان صفوی، حتی او را به حضور نپذیرد. این عوامل عبارت بودند از: تجربه تلخ سفارت میکله ممبره به ایران، انعقاد پیمان صلح آماسیه، وجود مشکلات داخلی مانند ناآرامی های گیلان، ناشکیبایی دی آلساندری، اصرار شاه تهماسب مبنی بر مشاهده اقدام عملی از سوی اتحادیه اروپایی و ترس از ناراحتی ترک ها از باریافتن دی آلساندری. این پایانی تلخ بر ارتباط ونیزیان با شاه تهماسب بود.

تبلیغات