چکیده

پژوهش حاضر در پی بررسی ضرورت «مبحث تعریف عناوین فقهی است» به این معنا که آیا تعریف عناوینی همچون طهارت،عبادت ،صلوه و صوم و... در علم فقه دارای ثمره عملیه ای است؟ و اینکه آیا صِرف ثمره علمیّه در پرداختن به این مباحث کفایت می کند؟از نظر صاحب کفایه ،تعریف حقیقی اشیاء ممکن نبوده و تعریف عناوین فقهی از قبیل تعاریف لفظی و شرح الاسم می باشند که ضرورتی برای پرداختن به این تعاریف و پاسخ به اشکالات وجود نداشته و حتی بدون این تعاریف لفظی ما به موضوعات احکام علم داشته و تمییز این عناوین از یکدیگر منوط به تعریف آنها از سوی علما نیست.نگارنده با رویکرد توصیفی – تحلیلی به این نتایج دست یافته که ثمره اصلی تعریف، شناخت مفاهیم است و چون عناوین فقهی در نزد مخاطبین آشکار است نیازی به تعریف نداشته و اصل اولیه عدم ترتّب ثمره عملیه بر تعریف است. البته درمواردی که بر تعریف ثمره عملیه بار است {مانند تعریف قتل} باید تعریف به بهترین وجه مورد بررسی و اجتهاد قرار گیرد.بنابراین شایسته است که بجای پرداختن به این مباحث به بهانه ثمره علمیّه (که فی الواقع در علم فقه و اصول،ثمره هم نمی باشد) و تضییع وقت و از دست دادن فرصت ها، به موضوعات و مسائل کاربردی متناسب با زمان و مکان جامعه کنونی پرداخته شود.

تبلیغات