آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

هدف: هدف این پژوهش تعیین سهم پیش بینی کنندگی مؤلفه های فردی و خانوادگی بر سلامت روان زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر شیراز در سال 1398 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 400 نفر از زنان متأهل به صورت نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1982)، عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1981)، سبک های زندگی ( LSQ ) ، ویژگی های شخصیتی نئو، فرآیند و محتوای خانواده سامانی (1387) و الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، نمرات شرکت کنندگان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های فردی و خانوادگی با سلامت روان در زنان متأهل رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد مؤلفه های فردی ( عزت نفس، خودکارآمدی، سبک های زندگی ) و ابعاد مؤلفه های خانوادگی ( فرآیند و محتوای خانواده، شخصیت همسر و الگوهای ارتباطی خانواده ) به صورت معناداری قدرت پیش بینی سلامت روان در زنان متأهل را دارند. نتیجه گیری: عزت نفس، خودکارآمدی و سبک های زندگی توان پیش بینی سلامت روانی را دارند و با ارتقاء فرآیند و محتوای خانواده و الگوهای ارتباطی در خانواده ها می توان شاهد افزایش سلامت روانی در اعضای خانواده بود.

تبلیغات