ارزشیابی یکی از عناصر مهم برنامه درسی و نظام آموزشی به شمار می رود که وسیله ای برای تحقق اهداف آموزشی، تربیتی و تشخیص میزان پیشرفت یادگیری فراگیر است. تجارب زیسته معلمان در زمینه تغییرات اخیر نظام ارزشیابی از کمّی به کیفی در دوره ابتدایی، ضمن بازنمایی نقاط قوّت و ضعف فرایندهای یادگیری، زمینه ای مناسبی را برای اصلاح و بهبود کیفیت نظام ارزشیابی فراهم می کند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با واکاوی در تجربه زیسته معلمان ابتدایی، تأثیر تغییرات نظام ارزشیابی در فرایند یاددهی یادگیری را درک و بازنمایی کند. بدین منظور، مبتنی بر روش پدیدارشناسی تفسیری و با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های مربوط به 14 مشارکت کننده معلم زن و مرد در منطقه دو شهر تهران که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شده بودند گردآوری شد. داده های گردآوری شده نیز با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد ادراک معلمان در برابر تغییرات نظام ارزشیابی را می توان به دو دسته «نگاه منتقدانه» و «نگاه مثبت» تفکیک کرد. تحلیل عمیق روایت های معلمان مخالف با تغییرات نظام ارزشیابی دوره ابتدایی به شناسایی و طبقه بندی سه دلیل عمده شامل «ذهنی بودن ارزشیابی در دروس کتبی و شفاهی»، «نبود نظارت و پیگیری کافی» و «کم توجهی به جایگاه معلم» منتج شده است. همچنین تحلیل عمیق روایت های موافقان تغییرات نظام ارزشیابی، به شناسایی و طبقه بندی سه دلیل عمده شامل «ضرورت به کارگیری روش های جدید»، «بی توجهی زیاد به آزمون های پایانی» و «وجود نگرش مثبت در دانش آموزان» منتهی شده است. در نهایت، دلایل موافقت و مخالفت در اجرای تغییرات نظام ارزشیابی از دیدگاه معلمان در چهار مضمون اصلی و سیزده زیرمضمون طبقه بندی شده است.