تخیل شاعران فارسیگوی قرن یازده و دوازده، به جانب نازک اندیشی در طبیعت و ذره نگری در پدیده ها گراییده است. این گرایش همزمان است با تحولاتی که در فلسفه ایرانی در اصفهان قرن یازدهم روی داد. محتمل است که این همزمانی حاصل تأثر ادبیات و حکمت از یکدیگر باشد. در این مقاله مسأله «حرکت در جوهر طبیعت» به عنوان موضوع مشترک در شعر نازک خیال صائب و حکمت متعالیه ملاصدرا بررسی شده است. این جستار می کوشد تا شباهت دو گفتمان فلسفی و ادبی را در نگرش به یک موضوع (حرکت در جوهر) نشان دهد. برای این منظور تخیلات شعری را - که پویایی و حرکت درونی هستی را بازنمایی نمایی می کند- در شعر نماینده برجسته نازک خیالان یعنی صائب تبریزی (1006- 1087 ق) بررسی کرده و شباهت نگرش صائب را با اندیشه حرکت جوهری ملاصدرا نشان داده است. آنچه صدرای فیلسوف با برهان و استدلال درباره حرکت جوهری و انقلاب مستمر وجود بیان کرده شاعر نازک خیال با قوه مخیله در صورت های محاکاتی بازنموده است.