مذمت شدید مولوی در بخشی از ابیات مثنوی طاقدیس نراقی، زمینه طرح این سؤال را فراهم آورده که منظور نراقی از آن، چه کسی است؟ آیا منظور وی شخص خاصی است یا اینکه معنای اصطلإحی آن را اراده کرده است. برخی چنین تصور کرده اند که مراد از آن، مولإنا جلإل الدین بلخی رومی است. شباهت های فراوان مثنوی طاقدیسب ا مثنوی معنوی و برای ایشان ، « مولوی » توجه ویژه فاضل نراقی به مولإنا همراه با کاربرد لقب گونه واژه سبب چنین برداشتی شده است. این برداشت نه تنها فاضل نراقی را مقابل مولإنا قرار داده، بلکه به واسطه جایگاه بلند فقهی نراقی، تصور تقابل بین فقه شیعه با عرفان را به دست می دهد؛ لذا تحقیق درباره موضوع را ضرور می نماید. اما بنا بر دیدگاه نگارنده، منظور نراقی از مولوی، ملّای رومی یا هر شخص خاص دیگر نیست، بلکه مراد معنای اصطلإحی آن، یعنی عالم بی عمل یا روحانی نمای ریاکار است. کاربرد واژه مولوی در همین معنا در سایر بخش های طاقدیس و دیگر آثار ادبی عرَفا و حکَما و ملإحظه سایر آثار فاضل نراقی که حاکی از توجه ارادت گونه ایشان به مولإنا می باشد، ازجمله دلإیل دیدگاه مزبور است؛ همچنان که با توجه به آزاداندیشی فاضل نراقی و وجود ذوق عارفانه در وی از یک سو و پیشروی وی در عرفان از سوی دیگر، مسئله اختلإف مذهب و نیز روحیه ضد صوفیگری نراقی را برای حمل این واژه بر مولإنا، ناکافی می شمارد. بنابراین، منظور فاضل نراقی از واژه مولوی، معنای اصطلإحی آن است نه ملّای رومی یا هر شخص دیگری.