آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

دولت سرزمینی مدرن به حاکمیت سیاسی یکپارچه و متمرکز در درون مرزهای سیاسی معینی اطلاق می شود که در آن افراد، گروه ها و نهادها، تابع حکومت مرکزی اند. روی‌هم رفته به رغم تصور رایج، دولت سرزمینی مدرن از حیث ریشه ها و زمینه های شکل گیری، پدیده سیاسی جغرافیایی عام و جهانشمولی نیست، بلکه شکل خاصی از نظام جغرافیایی مغرب‌زمین است. از همین رو این پدیده در جوامع شرقی، به ویژه ایران، هیچگاه در یک فرایند طبیعی شکل نگرفت، بلکه همچون سایر ابعاد مدرنیته، به مثابه پدیده‌ای غربی وارد ساخت سیاسی و جغرافیای سیاسی این جوامع شد. مقاله‌ حاضر با پذیرفتن این مفروض، در پی پاسخ‌گویی به این سؤال است که چرا درایران برعکس جوامع غرب، دولت سرزمینی مدرن فرایند طبیعی شکل‌گیری خود را طی نکرد؟ فرضیه مطرح شده، معطوف به جغرافیای فرهنگی و در هسته اصلی آن نقش ایدئولوژی اسلامی در آرایش فضای سیاسی جامعه‌سنتی ایران است. اسلام در جهت عکس مسیحیت که محیط جغرافیایی را برای شکل‌گیری دولت سرزمینی مدرن در غرب بارور کرد، ابعاد سیاسی ـ جغرافیایی این پدیده را در ایران بر نتابید ودر مقابل نشانه‌های فرهنگی آن معطوف به شکل‌گیری زمینه‌های واحد سیاسی ـ جغرافیایی امت اسلامی بود.

تبلیغات