ضرورت هم اندیشی خبرگان و اندیشمندان در تصمیمات و سیاست گذاری های کلان منجر به پیدایش مفهومی نوین در ادبیات مدیریت به نام اتاق فکر شد. در این راستا مدیران و سیاست گذاران کلان سازمانی تلاش های بی وقفه ای به منظور تشکیل اتاق فکر کردند. اما متأسفانه خروجی های نامطلوب اتاق های فکر نشان از اثربخش نبودن تشکیل آن داشته است. به همین دلیل شناسایی و یافتن ارتباطات مفهومی میان موانعی که در مسیر تشکیل اتاق فکر اخلال ایجاد کرده، می تواند تسهیل کننده ای قوی در مسیر شکل گیری اتاق فکر باشد. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر مدل سازی موانع شکل گیری اثربخش اتاق فکر بوده است. شناسایی موانع شکل گیری اتاق فکر از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری با 16 نفر از استادان مدیریت دولتی و خط مشی گذاری انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تأیید شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی منجر به شناسایی 12 مانع اصلی در شکل گیری اتاق فکر شد. به منظور مدل سازی موانع شناسایی شده از نظرات 28 نفر از مدیران ارشد سازمان های دولتی استان لرستان با روش نمونه گیری هدفمند و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون-پس آزمون تأیید شد. مدل سازی موانع شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل شش سطح شد که ضعف تجربه، نبودن دانش نظری و بازخورد نامطلوب، اثرگذارترین و تعارض فرهنگی و جمع گرایی محدود، اثرپذیرترین موانع بودند. <span lang="FA">